نگاهی به مفهوم کراد فاندینگ و مزایا و معایب آن

در دهه‌ گذشته، مفهوم «کرادفاندینگ» (Crowdfunding) از یک پدیده‌ نوظهور به یکی از ستون‌های اصلی سرمایه‌گذاری خرد و حتی گاهی کلان در جهان تبدیل شده است. در دوره‌ای که رشد فناوری‌های مالی و دسترسی به اینترنت ساختار سنتی تأمین مالی را به چالش کشیده، کرادفاندینگ با دموکراتیزه‌کردن فرایند جذب سرمایه، قدرت را از نهادهای متمرکز مالی گرفته و به مردم عادی سپرده است. امروزه هزاران پروژه‌ی نوآورانه، هنری، خیریه‌ و حتی علمی، ازطریق پلتفرم‌هایی، مانند Kickstarter ،Indiegogo ،SeedInvest و GoFundMe موفق به جذب میلیون‌ها دلار سرمایه شده‌اند.

بااین‌حال، همچنان این سؤال جدی مطرح است که آیا این مدل جدید تأمین مالی می‌تواند جایگزین قابل اعتمادی برای روش‌های سنتی باشد یا اینکه بیشتر به پدیده‌ای موقت با ریسک‌های ناشناخته شبیه است. برای پاسخ به این سؤال، باید به بررسی ساختار، مزایا، معایب، روندهای آماری و چالش‌های نظارتی کرادفاندینگ بپردازیم.

ساختار کرادفاندینگ: گونه‌ها و کارکردهای کلیدی

به‌طور کلی، کرادفاندینگ به چهار نوع اصلی تقسیم می‌شود که هر یک ساختار، مشوق‌ها و مخاطبان خاص خود را دارد.

۱. کرادفاندینگ مبتنی بر پاداش (Reward-based Crowdfunding)

این مدل بیشتر برای پروژه‌های هنری، فرهنگی یا تکنولوژیک اولیه به کار می‌رود. سرمایه‌گذاران در اینجا در ازای حمایت مالی، پاداش غیرمالی، مانند نسخه اولیه محصول یا خدمات اختصاصی، دریافت می‌کنند. شرکت‌های Kickstarter و Indiegogo از بزرگ‌ترین پلتفرم‌های فعال در این حوزه هستند. ریسک مالی این مدل برای مشارکت‌کنندگان کمتر است، اما بازگشت سرمایه‌ مالی ندارد.

۲. کرادفاندینگ خیریه‌ (Donation-based Crowdfunding)

این مدل در پروژه‌های عام‌المنفعه یا بحران‌های انسانی، مانند بلایای طبیعی یا درمان بیماران، کاربرد دارد. در کرادفاندینگ خیریه، مشارکت‌کننده‌ها انتظار بازگشت مالی ندارند و هدف آن صرفاً کمک انسان‌دوستانه است. شرکت‌های GoFundMe و JustGiving دو پلتفرم معروف در این حوزه هستند. ازآنجایی‌که این مدل اغلب با احساسات انسانی درگیر است، مستعد سوء‌استفاده‌ نیز خواهد بود.

۳. کرادفاندینگ مبتنی بر وام (Debt-based Crowdfunding یا Peer-to-Peer Lending)

در این مدل، افراد به پروژه‌ها یا اشخاص وام می‌دهند و در ازای آن بهره دریافت می‌کنند. این نوع از کرادفاندینگ به وام‌های کوچک و متوسط شخصی یا کسب‌وکاری اختصاص دارد و از محبوبیت بالایی در پلتفرم‌هایی، مانند LendingClub و Prosper، برخوردار است. مزیت این مدل، نرخ بهره کمتر از بانک‌ها برای وام‌گیرنده و سود بیشتر برای سرمایه‌گذار است؛ اما ریسک نکول (عدم بازپرداخت) قابل توجهی دارد.

4. کرادفاندینگ مبتنی بر سرمایه (Equity-based Crowdfunding)

در این ساختار، مشارکت‌کنندگان در ازای پول خود، سهام کوچکی از شرکت یا استارتاپ را دریافت می‌کنند. این نوع از کرادفاندینگ بیشترین شباهت را به سرمایه‌گذاری سنتی دارد و پلتفرم‌هایی، مانند SeedInvest و Crowdcube، آن را تسهیل می‌کنند. اگرچه بازدهی بالقوه این مدل بالا است، اما مخاطرات قانونی، ریسک نقدشوندگی پایین و عدم شفافیت صورت‌های مالی چالش‌برانگیز خواهد بود.

بازار جهانی کرادفاندینگ: آمار، روندها و رشد جغرافیایی

بر اساس داده‌های ارائه‌شده توسط Statista و Fortune Business Insights، ارزش بازار جهانی کرادفاندینگ در سال ۲۰۱۸ حدود ۱۳.۹۳ میلیارد دلار بود و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰ به بیش از ۱۱۵ میلیارد دلار برسد. این رشد انفجاری را می‌توان به عوامل زیر نسبت داد:

  • گسترش دسترسی به اینترنت و گوشی‌های هوشمند
  • افزایش تمایل به مشارکت مستقیم در پروژه‌ها
  • رشد استارتاپ‌ها و کاهش دسترسی آن‌ها به سرمایه سنتی
  • فراگیرشدن مدل‌های تأمین مالی جایگزین در کشورهای درحال توسعه

درحال‌حاضر، ایالات متحده با بیش از ۴۰درصد از سهم بازار جهانی، پیشتاز بلامنازع کرادفاندینگ است؛ درحالی‌که اروپا، چین و هند نیز با شتابی فزاینده درحال رشد هستند. دراین‌بین، از منظر نوع پلتفرم، مدل‌های Reward-based و Debt-based بیشترین استقبال را داشته‌اند؛ اما رشد مدل Equity-based، به‌ویژه در میان استارتاپ‌های فناوری، توجه زیادی را جلب کرده است.

مزایا و فرصت‌های کرادفاندینگ برای سرمایه‌گذاران و بنیان‌گذاران

در این بخش، به‌شکلی مبسوط به بررسی مزایا و فرصت‌های این شیوه سرمایه‌گذاری برای سرمایه‌گذاران و بنیان‌گذاران خواهیم پرداخت.

۱. دسترسی سریع و دموکراتیک به سرمایه

مهم‌ترین مزیت کرادفاندینگ این است که راه ورود به دنیای سرمایه را برای بنیان‌گذاران ساده‌تر می‌کند. در سیستم سنتی، مؤسسان استارتاپ‌ها مجبور بودند با سرمایه‌گذاران خطرپذیر، بانک‌ها یا انجل‌ها (سرمایه‌گذاران فرشته) وارد مذاکره شوند؛ اما در کرادفاندینگ، تنها با یک کمپین آنلاین و یک ایده جذاب، می‌توان به میلیون‌ها کاربر دسترسی داشت.

برای سرمایه‌گذاران خرد نیز این مدل فرصتی است برای مشارکت در پروژه‌هایی که پیش‌تر در دسترس سرمایه‌گذاران بزرگ بود. این امر، فرایند سرمایه‌گذاری را دموکراتیک و مشارکتی کرده است.

۲. ارزیابی بازار پیش از تولید محصول

در مدل پاداش‌محور، بنیان‌گذار می‌تواند میزان تقاضا را برای محصول یا ایده‌ خود پیش از ورود به فاز تولید ارزیابی کند. این آزمون بازار بدون هزینه‌های زیاد، هم باعث اصلاح مدل کسب‌وکار می‌شود و هم ریسک شکست را کاهش می‌دهد.

۳. جامعه‌سازی و بازاریابی رایگان

یک کمپین موفق در کرادفاندینگ نه‌تنها سرمایه جذب می‌کند، بلکه حول پروژه یا محصول، یک جامعه حامی ایجاد خواهد کرد که در آینده، می‌تواند به مشتریان وفادار تبدیل شود. بسیاری از استارتاپ‌های موفق، مانند Oculus Rift یا Pebble Watch، کمپین‌های خود را با این هدف راه‌اندازی کردند.

ریسک‌ها و چالش‌های اساسی کرادفاندینگ

در کنار فرصت‌های متعدد، کرادفاندینگ ریسک‌ها و آسیب‌پذیری‌هایی نیز دارد که هم بنیان‌گذاران و هم سرمایه‌گذاران باید به آن توجه داشته باشند.

۱. شکست پروژه یا عدم تحقق وعده‌ها

یکی از مهم‌ترین مشکلات این مدل، عدم ضمانت برای اجرای پروژه است. پژوهشی که توسط University of Pennsylvania در همکاری با Kickstarter انجام شد، نشان داد که حدود ۹درصد از پروژه‌های موفق در تأمین مالی، هرگز به نتیجه نرسیده‌اند و پاداشی هم به سرمایه‌گذاران ارائه نداده‌اند. اگرچه این عدد نسبی است، اما نشان می‌دهد که حتی موفق‌ترین پلتفرم‌ها نیز نمی‌توانند تضمین اجرای پروژه را بدهند.

۲. عدم وجود نظارت مالی کافی

در مدل سرمایه‌محور یا وام‌محور، معمولاً سرمایه‌گذاران خرد به اطلاعات مالی دقیق پروژه دسترسی ندارند و با عدم شفافیت جدی مواجه‌اند. برخلاف بازار بورس که شرکت‌ها تحت‌نظارت نهادهای ناظر هستند، در پلتفرم‌های کرادفاندینگ، به‌ویژه در کشورهایی با مقررات ضعیف، احتمال فریب‌کاری بالا است.

۳. ریسک نقدشوندگی و عدم قابلیت خروج

در مدل‌های Equity-based، سهمی که سرمایه‌گذار دریافت می‌کند، در پلتفرم‌های ثانویه معامله نمی‌شود و این یعنی سرمایه‌گذار تا زمان خروج شرکت (Exit) درگیر باقی می‌ماند. این وضعیت برای بسیاری از سرمایه‌گذاران که به‌دنبال بازگشت سریع هستند، یک نقطه‌ضعف جدی است.

وضعیت حقوقی و نظارتی کرادفاندینگ در جهان

در ادامه، باید به وضعیت قانونی و نظارتی کرادفاندینگ نیز بپردازیم تا ببینیم که چه خطراتی در این زمینه، پیش روی سرمایه‌گذاران قرار دارد.

ایالات متحده

در آمریکا، قانون Jumpstart Our Business Startups Act در سال ۲۰۱۲ تصویب و در قالب آن، امکان کرادفاندینگ سرمایه‌محور برای استارتاپ‌ها فراهم شد. این قانون که تحت‌نظارت SEC (کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا) اجرا می‌شود، محدودیت‌هایی برای سقف سرمایه‌گذاری، تعداد سرمایه‌گذاران و افشای اطلاعات مالی تعیین کرده است.

بر اساس آخرین اصلاحات، شرکت‌ها می‌توانند تا سقف ۵ میلیون دلار در سال ازطریق کرادفاندینگ سرمایه‌محور جذب سرمایه کنند. همچنین پلتفرم‌ها باید از مجوزهای ویژه به‌عنوان Funding Portal برخوردار باشند.

اروپا

اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۰ چارچوبی هماهنگ را به نام European Crowdfunding Service Providers Regulation تصویب کرد که از نوامبر ۲۰۲۱ اجرایی شد. هدف آن، ایجاد استاندارد واحد و افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران است. در این چارچوب، پلتفرم‌ها باید مجوز دریافت کنند و محدودیت‌هایی برای عرضه عمومی سهام در نظر گرفته شده است.

آسیا

در کشورهای آسیایی وضعیت بسیار متفاوت است. در چین، کرادفاندینگ با رشد بالایی مواجه بوده، اما با محدودیت‌های جدید از سوی دولت روبه‌رو شده است. در هند، بانک مرکزی و سازمان بازار سرمایه مقررات سخت‌گیرانه‌تری را اجرا می‌کنند. دراین‌بین، کشورهای جنوب شرقی آسیا، مانند مالزی و سنگاپور، سیاست‌هایی حمایتی اتخاذ کرده‌اند تا نوآوری را تقویت کنند.

تحلیل تطبیقی: کرادفاندینگ در برابر روش‌های سنتی جذب سرمایه

در این بخش، کرادفاندینگ را با روش‌های سنتی جذب سرمایه مقایسه می‌کنیم تا ببینیم که کدام‌یک برای بنیان‌گذاران و سرمایه‌گذاران مفیدتر هستند.

۱. کرادفاندینگ در برابر سرمایه‌گذاری خطرپذیر (Venture Capital)

معمولاً سرمایه‌گذاری خطرپذیر توسط نهادهای حرفه‌ای و با بررسی دقیق مدل کسب‌وکار، تیم، بازار و پتانسیل رشد انجام می‌شود. اگرچه این روش منابع مالی قابل توجهی را فراهم می‌کند، اما فرایند طولانی‌تری دارد و معمولاً نیازمند واگذاری سهم قابل توجهی از مالکیت است.

در سوی مقابل، کرادفاندینگ سرعت بالاتری دارد، میزان کمتری از سهم شرکت را واگذار می‌کند (در مدل سرمایه‌محور) و برای مراحل اولیه مناسب‌تر است. بااین‌وجود، بررسی و ارزیابی پروژه‌ها در کرادفاندینگ سطحی‌تر بوده و به همین دلیل، ریسک بالاتری دارد.

۲. کرادفاندینگ در برابر بازار سرمایه (IPO)

عرضه اولیه عمومی (IPO) راهی برای جذب سرمایه در بازارهای رسمی بوده، اما برای شرکت‌های بزرگ و تثبیت‌شده طراحی شده است. هزینه‌های بالای پذیرش در بورس، الزامات گزارش‌دهی دقیق و نظارت‌های سنگین باعث شده که این روش برای استارتاپ‌ها مناسب نباشد.

کرادفاندینگ، با حذف واسطه‌ها و ساده‌سازی فرایند، نقش نسخه‌ای کوچک‌شده و مردمی‌تر از بازار سرمایه را بازی می‌کند. به‌ویژه در کشورهایی که بازار بورس توسعه‌یافته ندارد، کرادفاندینگ می‌تواند جایگزین مناسبی برای تأمین مالی رشد باشد.

آینده کرادفاندینگ: از وب۲ تا وب۳

در سال‌های اخیر، تب‌ حرکت از اینترنت سنتی به وب۳ شتابی به‌شدت بالا گرفته است. دراین‌بین، پروژه‌های نوظهور با کرادفاندینگ می‌توانند نقشی پررنگ‌تر در حوزه نسل جدید اینترنت داشته باشند.

۱. رشد پلتفرم‌های مبتنی بر بلاک‌چین

با ظهور فناوری‌های غیرمتمرکز، مدل‌هایی جدید از کرادفاندینگ در حال شکل‌گیری است. به‌عنوان مثال، عرضه اولیه سکه (Initial Coin Offering – ICO)، عرضه توکن‌های اوراق بهادار (Security Token Offering – STO) و سازمان‌های خودگردان غیرمتمرکز (Decentralized Autonomous Organizations – DAO) ابزارهایی هستند که ماهیت سرمایه‌گذاری جمعی را به سطح جدیدی برده‌اند.

در این مدل‌ها، مالکیت دیجیتال، قراردادهای هوشمند و شفافیت در تراکنش‌ها، ریسک سوءاستفاده را کاهش داده و به مشارکت‌کنندگان، کنترل و اعتماد بیشتری می‌دهد.

۲. پیوند با سرمایه‌گذاری‌های خرد جهانی

رشد پلتفرم‌های بین‌المللی مثل Seedrs ،Republic و Crowdcube باعث شده افراد از کشورهای مختلف بتوانند در پروژه‌های خارجی سرمایه‌گذاری کنند. این پدیده، شکاف‌های جغرافیایی را کم کرده و مفهوم «سرمایه‌گذاری جهانی» را بهبود بخشیده است.

در عین حال، مسائل مربوط به تطابق با قوانین مالیاتی، احراز هویت بین‌المللی و ریسک ارزی نیز به چالش‌هایی جدید بدل شده‌اند که باید راه‌حل‌های دقیقی برای آن‌ها تدوین شود.

توصیه‌های کاربردی برای سرمایه‌گذاران در کرادفاندینگ

سرمایه‌گذاران پیش از مشارکت در مدل‌های مختلف کرادفاندینگ، باید توصیه‌های زیر را مد نظر قرار دهند:

  • پژوهش دقیق انجام دهید: قبل از سرمایه‌گذاری، مطالعه کاملی درباره بنیان‌گذاران، بازار هدف، رقبا و مدل درآمدی پروژه انجام دهید.
  • پرتفوی خود را متنوع کنید: هیچ‌گاه تمام سرمایه خود را روی یک پروژه یا یک پلتفرم سرمایه‌گذاری نکنید. تنوع در پروژه‌ها و حوزه‌ها، ریسک کلی را کاهش می‌دهد.
  • مدل کرادفاندینگ را بشناسید: تفاوت‌های بنیادی بین مدل‌های پاداش‌محور، وام‌محور و سرمایه‌محور را درک کرده و مطابق با سطح ریسک‌پذیری خود انتخاب کنید.
  • به شفافیت اطلاعات توجه کنید: پروژه‌هایی را انتخاب کنید که اطلاعات مالی و اجرایی شفاف‌تری را ارائه می‌دهند و از پلتفرم‌هایی استفاده کنید که نظارت کافی دارند.

سخن پایانی

اگرچه در ابتدا کرادفاندینگ ابزاری برای تأمین مالی هنرمندان و پروژه‌های فرهنگی بود، اما به‌تدریج به یک ابزار جدی و بین‌المللی برای سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی تبدیل شده است. از جذب سرمایه برای استارتاپ‌های نوپا گرفته تا ایجاد مشارکت اجتماعی در پروژه‌های عام‌المنفعه، این مدل، نماینده‌ای از عصر دیجیتال، اعتماد توزیع‌شده و اقتصاد اشتراکی است.

بااین‌حال، این فرصت طلایی، بدون درک عمیق از ریسک‌ها، قوانین و ویژگی‌های فنی آن، می‌تواند به تهدیدی جدی بدل شود. برای استفاده اثربخش از کرادفاندینگ، هم سرمایه‌گذاران و هم کارآفرینان باید آگاهی مالی، شفافیت اطلاعاتی و نگاه بلندمدت داشته باشند.

 

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات مرتبط با نگاهی به مفهوم کراد فاندینگ و مزایا و معایب آن

در سال‌های اخیر، توکن‌های غیرمثلی (NFT) به یکی از داغ‌ترین موضوعات در دنیای فناوری و بازارهای مالی تبدیل شده‌اند. با این‌حال، پس از رشد انفجاری در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، با... [مطالعه بیشتر]
آخرین آپدیت: 18 آبان 1404
از دوران موج اولیه یا به اصطلاح هایپ NFTها چند سالی است که می‌گذرد و این بازار در طول زمان دچار تغییرات بسیار زیادی شده است. در حالی که برای مدتی کوتاه، تقریبا همه از توک... [مطالعه بیشتر]
آخرین آپدیت: 4 آبان 1404
بازار طلا از دیرباز به عنوان یکی از امن‌ترین پناهگاه‌های سرمایه شناخته شده است، اما موفقیت در معامله‌گری این فلز گران‌بها تنها به دنبال کردن نمودار قیمت و اخبار کلی محدود... [مطالعه بیشتر]
آخرین آپدیت: 27 مهر 1404