اصطلاحات بازار فارکس

فیلتر واژه

آ

آربیتراژ کننده

تعریف آربیتراژ کننده(Arbitrageur)چیست؟


آربیتراژ کننده ها گروهی از سرمایه گذاران به حساب می‌آیند که از عدم کارایی در بازار استفاده می‌کنند و با انجام معاملات همزمانی که به نوعی یکدیگر را خنثی می‌کنند، بازده بدون ریسک کسب می‌کنند. یک آربیتراژ کننـده به طور مثال به دنبال اختلاف قیمت بین سهام شرکت هایی است که در بیش از یک بازار سهام خرید و فروش می‌شوند. آن‌ها با خرید سهام شرکتی که در یکی از بازارها مثلاً بورس توکیو کمتر از ارزش واقعی قیمت گذاری شده و فروش استقراضی سهام همان شرکت در بازاری دیگر نظیر بورس لندن به قیمت بالاتر، با قبول کمترین میزان ریسک (حتی بدون هیچ ریسکی) سودهای زیادی به دست می‌آورند.


توضیحاتی در مورد آربیتراژ کننده


آربیتراژ کننده ها معمولاً سرمایه گذاران بسیار با تجربه‌ای هستند، چراکه فرصت‌های آربیتراژ به سختی یافت می‌شوند و نیازمند سرعت عمل بسیار در انجام معاملات هستند. آربیتراژ کننده‌ها همچنین نقش مهمی در عملیات بازار سرمایه برای بهبود کارایی اطلاعاتی بازار ایفا می‌کنند. به عبارتی همچنان که تلاش آن‌ها در استفاده از عدم کارایی بازار در قیمت گذاری سهام است، با فعالیت‌های خود کمک می‌کنند تا قیمت واقعی سهام شناسایی و اختلاف قیمت در بازارهای مختلف از بین برود. در بورس اوراق بهادار تهران سازوکار و ابزار لازم برای آربیتراژ کننده ها وجود ندارد.

آ

آلفا

تعریف آلفا(Alpha) چیست؟

آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است:

اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است.

آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر می‌گیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر می‌گیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی بازار هستند. بازده اضافی یک صندوق نسبت به بازده شاخص معیار را آلفای صندوق می‌گویند.

آلفا اغلب برای صندوق های سرمایه گذاری و سایر انواع سرمایه گذاری های مشابه مورداستفاده قرار می‌گیرد. این معیار معمولاً به شکل یک عدد منفرد (مثل ۳ یا -۵) نشان داده می‌شود، اما به درصدی اشاره دارد که عملکرد صندوق یا پرتفوی را با شاخص معیار مقایسه می‌کند (مثلاً ۳% بهتر یا ۵% بدتر).

آلفا اغلب با بتا استفاده می‌شود، بتا نوسان پذیری ریسک را اندازه‌گیری کرده و همچنین به «بازده اضافی» یا «نرخ غیرعادی بازده» نیز اشاره دارد. دوم: آلفا به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار یا پرتفوی گفته می‌شود که بیش از آنچه از طریق یک مدل تعادلی نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه (CAPM) تخمین زده شده است، به دست می‌آید. در این مبحث، آلفا اغلب به عنوان «شاخص یا آلفای جنسن» شناخته می‌شود.

ا

احساسات بازار

احساسات بازار در حقیقت رفتار و نگرش کلی سرمایه گذاران نسبت به بازار مالی و یا یک سهام و اوراق بهادار خاص است. بطور کلی قیمت های صعودی نشان دهنده بازار صعودی و یا بول مارکت است و قیمت های نزولی نشان دهنده بازار نزولی به همان بیر مارکت است. احساسات بازار به تجمیع رفتار و احساسات معامله گران در مورد سهام و یا بازار سهام است. برای سنجش احساسات بازار معمولا از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال استفاده می شود. احساسات بازار که با عنوان احساسات معامله گران نیز شناخته می شود، بدون توجه به معیارهای بنیادی سهام و کمپانی ها است. احساسات بازار برای سرمایه گذارانی که پوزیشن های معاملاتی خلاف جهت بازار را معامله می کنند بسیار مهم است. سرمایه گذاران عمدتا احساسات بازار را در دو قالب بازار صعودی و بازار نزولی می شناسند. در بازارهای مالی، احساسات معامله گران نقش مهمی را ایفا می کند و باید به آن توجه ویژه ای داشت. احساسات قالب بر بازارها ترس و طمع است که پارامترهای مهم در مورد عملکرد یک کسب و کار است. برخی از معامله گران با در نظر گرفتن احساسات بازار و از طریق یافتن سهامی که بالاتر از قیمت اصلی و یا پایین‌تر از ارزش واقعی قیمت گذاری شده اند، سود کسب می کنند.

ا

اردر بوک - Order Book

اردر بوک لیست سفارش‌های خرید و فروش یک دارایی است که توسط تک تک افراد در آن صرافی یا بازار ارائه شده است. برای تشریح این مفهوم در بازارهای مالی، در نظر بگیرید که افرادی که قصد خرید بیت کوین را دارند، سفارش خرید خود را در یک صرافی ثبت می‌کنند. در زمان تنظیم سفارش، هر یک از آنها قیمت پیشنهادی خود و مقدار BTC که قصد خرید دارند را اعلام می‌کنند. در سمت دیگر بازار، افرادی حضور دارند که قصد فروش بیت کوین‌های خود را دارند. مجموعه این افراد، خریداران و فروشندگان بیت کوین هستند. صرافی، تمامی سفارش‌های خرید و فروش افراد را در یک لیست نشان می‌دهد. لیست خریداران و لیست فروشندگان؛ به چنین لیستی اردر بوک یا دفتر ثبت سفارش‌ها گفته می‌شود. تصویر زیر Order Book بیت کوین در صرافی بایننس را نشان می‌دهد.

این دفتر سفارش‌ها مدام در حال تغییر است و دلیل آن این است که به محض اینکه خریدار و فروشنده‌ای بر روی یک قیمت توافق کنند، معامله توسط بایننس انجام می‌شود و BTC از فروشنده به خریدار منتقل می‌شود. همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، هر Order Book از دو بخش خریداران و فروشندگان تشکیل شده است. سفارش‌های خریداران با رنگ سبز و سفارش‌های فروشندگان با رنگ قرمز نمایش داده می‌شود.

ا

ارز پایه

ارز پایه به اولین ارز در جفت‌ارز گفته می‌شود که ارزش آن در یک معامله به‌عنوان مبنای اندازه‌گیری در نظر گرفته می‌شود. به‌طور مثال، در جفت‌ارز EUR/USD، یورو (EUR) ارز پایه است. وقتی شما یک موقعیت خرید باز می‌کنید، شما در حال خرید ارز پایه و فروش ارز متقابل هستید.

ا

ارز متقابل

ارز متقابل به ارز دوم در جفت‌ارز گفته می‌شود که معمولاً برای تعیین قیمت ارز پایه استفاده می‌شود. به‌طور مثال، در جفت‌ارز EUR/USD، دلار آمریکا (USD) ارز متقابل است. قیمت این جفت‌ارز نشان‌دهنده تعداد واحد ارز متقابل است که برای خرید یک واحد ارز پایه نیاز است.

ا

اسپرد - spread

اسپرد تفاوت میان قیمت پیشنهاد فروش و قیمت درخواست خرید است. همان‌طور که می دانید بسیاری از بروکرها از معاملات شما کارمزدی دریافت نمی‌کنند؛ درواقع بروکرها با دریافت اسپرد به جای کارمزد هزینه‌های خود را پوشش می‌دهند. به این صورت که آن‌ها ارز را به قیمتی بالاتر از قیمتی که خریده‌اند به شما می‌فروشند و به قیمتی پایین‌تر از قیمتی که فروخته‌اند، از شما می‌خرند و از این راه درآمد کسب می‌کنند. دقیقه مانند کاری که صرافی‌های فیزیکی انجام می‌دهند. پس هنگامی که بروکر شما گفت معاملات شما بدون کارمزد است خوشحال نشوید، شما همچنان با پرداخت اسپرد مجبور به هزینه کردن هستید. شما به سادگی می‌توانید spread را محاسبه کنید؛ تنها چیزی که نیاز دارید، دانستن قیمت پیشنهادی فروش و قیمت درخواست خرید در هر لحظه است. به عنوان مثال برای جفت ارز EUR/USD اگر قیمت‌های پیشنهادی فروش  و درخواست خرید به ترتیب ۱.۱۰۵۱ و ۱.۱۰۵۳ باشد، اسپرد ۲ پیپ خواهد بود.

ا

استاپ لاس - Stop loss

استاپ لاس یا حد ضرر در واقع سوپاپ‌اطمینانی برای پیشگیری از هدررفت و خسارت به حساب های معامله‌گران در نظر گرفته می شود. این سرویس (Feature) معمولاً برای تعیین زمان مناسب خروج از معاملات توسط معامله‌گرانی که در بازارهای مالی با دیدگاه کوتاه‌مدت و میان‌مدت فعالیت می‌کنند، کاربرد دارد. این افراد برای توقف معاملات در حال ضرر یا تعیین محدوده میزان سود و زیان خود از Stop loss استفاده می‌کنند. البته گاهی اوقات دستور استاپ لاس می‌تواند در سود یا حتی در نقطه صفر به صفر نیز عمل کند. تعیین حد ضرر به معامله‌گران کمک می‌کند تا قبل از ورود به یک بازار، شرایط مساعد برای مبادله در آن را بسنجند. این سرویس قادر است به طور خودکار در قیمت مشخص شده از سوی تریدر و یا زیر آن قیمت اقدام به فروش کند. زمانی که حد ضرر را در معامله‌ای تعیین می‌کنیم، در حقیقت مشخص می‌کنیم که چه زمانی برای خروج از سهم مناسب است. توجه داشته باشید که تعیین حد ضرر به‌صورت دستی کار سنجیده‌ای نیست؛ و ممکن است به راحتی در التهاب بازار قابل‌اجرا نباشد. همان‌طور که قبل‌تر اعلام کردیم حد ضرر بیشتر در معاملات کوتاه یا میان‌مدت کاربرد دارد، بااین‌حال سرمایه‌گذاران و هولدرها نیز می‌توانند از این ابزار به نفع خود استفاده کنند. آینده قابل پیش‌بینی نیست! ریسک به طور دائمی در تمام معاملات باز وجود دارد و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. اینکه تعیین کنید تا کجا می‌توانید ضرر کنید کاملاً به نگرش شما نسبت به بازار بستگی دارد. هر تریدری باید برای خودش یک استراتژی مشخص داشته باشد و بر آن اساس حد ضرر خود را مشخص کند.

دستور توقف ضرر سفارشی است که توسط معامله گر انجام می شود و به صورت خودکار در یک قیمت یا زمان مشخص اجرا می شود. در صورتی که ارزش ابزار مالی در جهت ناخواسته حرکت کند، هدف جلوگیری از زیان بیشتر در معامله است. معامله گران معمولاً از توقف ضرر به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی استفاده می کنند، جایی که آنها اهداف سود و روش های خروج را به وضوح تعریف کرده اند. بنابراین، هیچ قانون ثابتی در مورد چگونگی، مکان یا زمان اعمال دستور توقف ضرر وجود ندارد. این به معامله گر بستگی دارد که ببیند تا چه میزان ضرری با سبک معاملاتی آنها سازگار است. به عنوان مثال، معامله گران روزانه ممکن است از دستور توقف ضرر محدود استفاده کنند، در حالی که معامله گران نوسانی ممکن است در اعمال توقف ضرر خود انعطاف بیشتری داشته باشند. 

ا

اسکالپینگ - scalping

اسکالپینگ یک استراتژی معاملاتی است که شامل تلاش برای کسب سود از حرکات نسبتاً کوچک قیمت است. اسکالپرها به دنبال سود کلان نیستند. در عوض، هدف آن‌ها این است که از تغییرات کوچک قیمت بارها و بارها سود کسب کنند. به این ترتیب، تریدرهای اسکالپر ممکن است معاملات زیادی را در دوره‌های کوتاه انجام دهند و به دنبال حرکت‌های کوچک قیمت باشند. هدف آن‌ها این است که با جمع کردن و ترکیب این سودهای کوچک، در طول زمان سودشان به مقدار قابل توجهی افزایش یابد. اسکالپرها به دلیل استفاده از تایم فریم‌های کوچک، برای معامله به شدت به تحلیل تکنیکال متکی هستند. از آنجایی که اکثر رویدادهای فاندامنتال در مدت زمان طولانی‌تری رخ می‌دهند، تریدرهای اسکالپر به ندرت به تحلیل فاندامنتال می‌پردازند. با این حال، روایت‌های فاندامنتال می‌توانند هنگام انتخاب نوع دارایی برای معامله، تفاوت بزرگی ایجاد کنند. سهام یا ارزهای دیجیتال با افزایش بهره به دلیل برخی اخبار یا رویدادهای فاندامنتال حداقل به صورت دوره‌ای عموماً دارای حجم بالا و نقدینگی خوبی هستند. اینجاست که اسکالپرها وارد عمل شده و از نوسانات افزایش یافته سود کسب می‌کنند. اسکالپینگ به عنوان سخت ترین شکل معامله در نظر گرفته می شود، در درجه اول به دلیل نسبت پاداش ریسک نسبتا ضعیف. در حالی که هیچ تعریف دقیق توافق شده ای از اسکالپینگ وجود ندارد، این شکل از تجارت را می توان با استفاده از یکی یا هر دو ویژگی زیر مشخص کرد: الف) نگه داشتن یک موقعیت برای مدت زمان کوتاه، یعنی از چند ثانیه تا چند دقیقه، ب) معامله به قصد سود با تعداد کمی پیپ، معمولاً بیش از ده پیپ در هر معامله نیست.

به طور خلاصه، اسکالپرها از نوسانات کوتاه مدت به جای حرکت‌های بزرگ‌تر قیمت بهره‌برداری می‌کنند. معاملات اسکالپینگ یک استراتژی است که احتمالاً برای همه ایده آل نیست، زیرا به درک پیشرفته‌ای از مکانیک بازار و تصمیم‌گیری سریع (اغلب تحت استرس) نیاز دارد.

ا

اندیکاتور MACD

«اندیکاتور MACD» (Moving Average Convergence Divergence | MACD) یا «میانگین متحرک همگرایی-واگرایی» که توسط «جرالد اپل» (Gerald Appel) در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی به وجود آمد، یکی از ساده‌ترین و کاربردی‌ترین اندیکاتور‌های «مومنتوم» (Momentum) در دسترس، به شمار می‌رود. اندیکاتور MACD، اندیکاتورهای دنبال کننده روند – میانگین‌های متحرک – را به یک اسیلاتور مومنتوم تبدیل می‌کند. اندیکاتور MACD این کار را با کسر کردن میانگین متحرک با دوره زمانی طولانی‌تر از میانگین متحرک با دوره زمانی کوتاه‌مدت‌تر انجام می‌دهد؛ بنابراین، اندیکاتور MACD، بهترین ویژگی‌های هر دو تحلیل را دارد و هم‌زمان، روند و مومنتوم را دنبال می‌کند. اندیکاتور MACD، در بالا و پایین خط صفر – همان خط مرکزی – نوسان می‌کند و هم‌زمان میانگین‌های متحرک، همگرا، متقاطع و واگرا می‌شوند. معامله‌گران برای دریافت سیگنال باید به نقاط تقاطع و واگرایی‌ها توجه کنند. به علت «بدون کران» (Unbounded) بودن اندیکاتور MACD، به‌کارگیری آن برای تشخیص نواحی اشباع فروش و اشباع خرید، مناسب نیست.

هیستوگرام اندیکاتور MACD نشان‌دهنده چیست؟

هیستوگرام اندیکاتور MACD نشان‌دهنده اختلاف بین اندیکاتور MACD و میانگین نمایی متحرک ۹ روزه (همان خط سیگنال) است. در زمان بالاتر بودن اندیکاتور MACD از خط سیگنال، هیستوگرام مثبت و در زمان پایین‌تر بودن اندیکاتور MACD از خط سیگنال، هیستوگرام منفی خواهد بود. اعداد ۱۲، ۲۶ و ۹ اعدادی هستند که همراه با اندیکاتور MACD استفاده می‌شوند و این اندیکاتور را به صورت MACD (۱۲، ۲۶، ۹) نیز نشان می‌دهند. البته می‌توانید این اعداد را بسته به نوع معامله و اهداف موردنظر خود، تغییر دهید.

اندیکاتور MACD نشان‌دهنده همگرایی و واگرایی دو میانگین متحرک است. همگرایی زمانی رخ می‌دهد که این دو میانگین به سمت یکدیگر حرکت کنند و در زمان واگرایی نیز، این دو میانگین از یکدیگر دور می‌شوند. میانگین متحرک کوتاه‌مدت‌تر (۱۲ دوره) سریع‌تر است. میانگین متحرک بلندمدت‌تر (۲۶ دوره) کندتر و واکنش‌های آن نسبت به تغییرات قیمت، کمتر است. خط اندیکاتور MACD در بالا و پایین خط صفر یا همان خط مرکزی نوسان می‌کند. این تقاطع‌ها نشان دهنده این هستند که میانگین متحرک 12 دوره از میانگین متحرک ۲۶ دوره گذشته است، البته جهت آن بستگی به جهت تقاطع میانگین‌های متحرک دارد. اندیکاتور MACD مثبت نشان‌دهنده بالاتر قرار گرفتن میانگین متحرک 12 دوره نسبت به میانگین متحرک ۲۶ دوره است. با واگرایی بیشترِ میانگین متحرک کوتاه‌مدت‌تر از EMA بلندمدت‌تر، مقادیر مثبت افزایش پیدا می‌کنند؛ یعنی شتاب روند صعودی در حال افزایش است. مقادیر منفی اندیکاتور MACD نشان‌دهنده بالاتر بودن میانگین متحرک ۲۶ دوره از میانگین متحرک ۱۲ دوره است.

ا

اندیکاتور Parabolic Stop and Reverse

یک اندیکاتور تکنیکال است که توسط J. Welles Wilder برای تعیین جهت حرکت یک دارایی ایجاد شده است. به این اندیکاتور سیستم توقف و معکوس نیز گفته می شود که به اختصار SAR نامیده می شود. هدف آن شناسایی معکوس های بالقوه در حرکت قیمت دارایی های معامله شده است. همچنین می توان از آن برای ارائه نقاط ورود و خروج استفاده کرد.

Parabolic SAR عمدتاً در بازارهای پرطرفدار کاربرد دارد. وایلدر توصیه می کند که تریدرها ابتدا باید جهت روند را با استفاده از SAR تعیین کنند و سپس از شاخص های جایگزین برای اندازه گیری قدرت روند استفاده کنند. هنگامی که به صورت گرافیکی بر روی نمودار ترسیم می شود، Parabolic SAR به صورت یک سری نقطه نمایش داده می شود. اگر زیر قیمت فعلی ظاهر شود، SAR به عنوان یک سیگنال صعودی تفسیر می شود. هنگامی که بالاتر از قیمت فعلی قرار می گیرد، به عنوان یک سیگنال نزولی در نظر گرفته می شود. سیگنال ها برای تعیین اهداف توقف ضرر و سود استفاده می شوند.

نحوه عملکرد پارابولیک سار

Parabolic SAR معمولاً در نمودار یک دارایی به صورت مجموعه ای از نقاط که در نزدیکی میله های قیمت قرار می گیرند نشان داده می شود. به طور کلی، زمانی که این نقاط بالاتر از قیمت قرار می گیرند، یک روند نزولی را نشان می دهد و به عنوان سیگنال فروش در نظر گرفته می شود. هنگامی که نقاط به زیر قیمت حرکت می کنند، نشان می دهد که روند دارایی رو به بالا است و سیگنال خرید را نشان می دهد. تغییر جهت نقاط، سیگنال‌های معاملاتی ایجاد می‌کند که می‌تواند زمانی که قیمت نوسان‌های بزرگ ایجاد می‌کند، سود ایجاد کند. با این حال، این اندیکاتور در یک بازار مسطح یا محدود قابل اعتماد نیست. پارابولیک سار برای کسب سود با ورود به معامله در طول یک روند در یک بازار ثابت به خوبی عمل می کند. هنگامی که قیمت به سمت پایین حرکت می کند، ممکن است سیگنال های نادرستی ایجاد کند و تریدر باید انتظار زیان های کوچک یا سودهای کوچک را داشته باشد. این اندیکاتور همچنین می تواند برای تنظیم دستورات استاپ لاس استفاده شود. این را می توان با جابجایی توقف ضرر برای مطابقت با سطح اندیکاتور SAR به دست آورد.

نحوه محاسبه اندیکاتور Parabolic SAR

Parabolic SAR از بالاترین و کمترین قیمت و همچنین ضریب شتاب برای تعیین محل نمایش نقطه اندیکاتور SAR استفاده می کند. فرمول پارابولیک سار به شرح زیر است:

SAR سهمی روند صعودی = SAR قبلی + AF قبلی (EP قبلی – SAR قبلی)
SAR سهمی روند نزولی = SAR قبلی – AF قبلی (SAR قبلی – EP قبلی)

  • EP نقطه افراطی در یک روند است (بالاترین نقطه به دست آمده توسط یک قیمت در طول یک روند صعودی یا پایین ترین قیمت به دست آمده در طول یک روند نزولی).
  • AF ضریب شتاب است که در ابتدا روی مقدار 0.02 تنظیم شده است (هر بار که EP ضبط می شود 0.02 افزایش می یابد، حداکثر 0.20). تریدرها می توانند ضریب شتاب را بسته به سبک معاملات یا ابزار مورد معامله انتخاب کنند.

نتایج به‌دست‌آمده از محاسبات بالا نقطه‌ای ایجاد می‌کند که در برابر عمل قیمت دارایی، در زیر یا بالای آن رسم می‌شود. نقطه ها به تعیین جهت فعلی قیمت کمک می کنند. مزیت استفاده از Parabolic SAR این است که به تعیین جهت قیمت کمک می کند. در یک محیط با روند قوی، این اندیکاتور نتایج خوبی ایجاد می کند. همچنین، هنگامی که حرکتی بر خلاف روند وجود دارد، این اندیکاتور سیگنال خروجی می دهد که ممکن است یک معکوس قیمت رخ دهد. این ابزار در بازارهای پرطرفدار با افزایش یا نزول طولانی بهترین عملکرد را دارد. از جنبه منفی، Parabolic SAR سیگنال‌های نادرستی تولید می‌کند. به دلیل عدم وجود روند، اندیکاتور در اطراف نوار قیمت به جلو و عقب حرکت می کند و این سیگنال های گمراه کننده تولید می کند. هنگامی که یک تریدر در شرایط جانبی بازار صرفاً به سهمیه سهمی متکی باشد، می تواند منجر به از دست دادن معاملات شود. برای جلوگیری از چنین خسارات ناگواری، تریدرها باید فقط در جهت روند غالب معامله کنند و در صورت عدم وجود یک روند از معاملات اجتناب کنند. همچنین، استفاده از شاخص‌های دیگر مانند میانگین متحرک در کنار SAR می‌تواند به جلوگیری از چنین تلفاتی کمک کند.

ا

اهرم (لوریج) - Leverage

اهرم یکی از جذاب‌ترین اما در عین حال پرریسک‌ترین ابزارهای بازار فارکس است. به زبان ساده، اهرم به معامله‌گر این امکان را می‌دهد تا با سرمایه‌ای بسیار کمتر از ارزش واقعی معامله، به بازار ورود پیدا کند. برای مثال، اگر یک بروکر اهرم 1:100 ارائه دهد، معامله‌گر می‌تواند با تنها 1,000 دلار، معامله‌ای به ارزش 100,000 دلار انجام دهد.

اهرم از طریق تأمین اعتبار توسط بروکر فراهم می‌شود و به معامله‌گران این امکان را می‌دهد تا سود بیشتری از تغییرات کوچک قیمت به دست آورند. اما همان‌طور که می‌تواند سود را افزایش دهد، ریسک زیان را نیز به همان نسبت بالا می‌برد. به همین دلیل، استفاده از اهرم باید با احتیاط و با درک کامل از ریسک‌های آن انجام شود.

یکی از اشتباهات رایج در میان معامله‌گران تازه‌کار، استفاده از اهرم بالا بدون مدیریت ریسک صحیح است. این امر می‌تواند منجر به ضررهای بزرگ و از دست رفتن کل سرمایه شود. از این‌رو، بسیاری از کارشناسان توصیه می‌کنند که معامله‌گران تازه‌کار از اهرم‌های پایین‌تر استفاده کنند.

بروکرها معمولاً بسته به نوع حساب و وضعیت معامله‌گر، نسبت‌های مختلفی از اهرم را ارائه می‌دهند. در برخی کشورها، نهادهای نظارتی مانند ESMA در اروپا یا CFTC در آمریکا محدودیت‌هایی برای نسبت اهرم در حساب‌های خرده‌فروشی اعمال کرده‌اند تا از سرمایه‌گذاران محافظت شود.

در نهایت، استفاده هوشمندانه از اهرم نیازمند برنامه‌ریزی دقیق، تحلیل درست بازار، و مدیریت سرمایه اصولی است. تنها در این صورت می‌توان از مزایای بالقوه آن بهره‌مند شد بدون آنکه در معرض خطرات شدید قرار گرفت.