چارلز توماس مانگر که در تاریخ ۲۸ نوامبر ۲۰۲۳ در سن ۹۹ سالگی درگذشت، یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای دنیای مالی قرن بیست و بیستویکم محسوب میشود. او که بیش از چهار دهه به عنوان معاون اجرایی و دست راست وارن بافت در شرکت برکشایر هاتاوی فعالیت کرد، نقش کلیدی در تبدیل این شرکت به یکی از بزرگترین هلدینگهای جهان با ارزش بازار بیش از ۷۸۰ میلیارد دلار ایفا کرد. مانگر نه تنها یک سرمایهگذار موفق بود، بلکه یک متفکر، فیلسوف کسبوکار و الهامبخش نسلهای متعددی از سرمایهگذاران محسوب میشود. داستان زندگی او نشان میدهد که چگونه ترکیب هوش، اخلاق، صبر و درک عمیق از طبیعت انسان میتواند به موفقیتهای استثنایی منجر شود.
دوران کودکی و نوجوانی: ریشههای شکلگیری شخصیت
چارلی مانگر در ۱ ژانویه ۱۹۲۴ در شهر اوماهای نبراسکا در خانوادهای متوسط متولد شد. پدرش آلفرد مانگر وکیل بود و این امر تاثیر عمیقی بر آینده شغلی چارلی داشت. از همان کودکی، مانگر نشانهایی از هوش سرشار و کنجکاوی فوقالعاده نشان میداد. او به شدت اهل مطالعه بود و ساعتها را صرف خواندن کتابهای مختلف میکرد. این عادت خواندن تا پایان عمر با او باقی ماند و یکی از عوامل کلیدی موفقیت او محسوب میشود. جالب اینکه در نوجوانی در فروشگاه مواد غذایی که متعلق به پدربزرگ وارن بافت بود کار میکرد، اما تا سال ۱۹۵۹ با خود بافت آشنا نشد. این تصادف سرنوشت نشان میدهد که گاهی مهمترین ارتباطات زندگی در غیرمنتظرهترین شرایط شکل میگیرند.
مانگر از نوجوانی علاقه زیادی به ریاضی و علوم داشت و در مدرسه عملکرد فوقالعادهای داشت. او همچنین در فعالیتهای فوقبرنامه مشارکت میکرد و رهبری طبیعی از خود نشان میداد. دوستان و معلمان او او را فردی باهوش، منطقی و در عین حال صریح توصیف میکردند. این ویژگیها بعدها به نشانهای مشخصه شخصیت حرفهای او تبدیل شدند.
دوران تحصیلی: مسیری غیرمعمول به سوی موفقیت
مسیر تحصیلی مانگر به شدت غیرمعمول و پر از تغییر مسیر بود. او در سال ۱۹۴۱ وارد دانشگاه میشیگان شد و رشته ریاضی را انتخاب کرد. اما جنگ جهانی دوم مسیر زندگی او را تغییر داد. در سال ۱۹۴۳، چند روز پس از تولد ۱۹ سالگیاش، تحصیل را رها کرد تا در نیروی هوایی ارتش آمریکا خدمت کند. او در این دوره به عنوان هواشناس آموزش دید و به درجه ستوان دوم ارتقا یافت. این تجربه نظامی تأثیر عمیقی بر شخصیت او داشت و انضباط، دقت و قابلیت تصمیمگیری در شرایط سخت را در او تقویت کرد.
پس از پایان جنگ، مانگر ادامه تحصیل در زمینه هواشناسی را در موسسه فناوری کالیفرنیا (Caltech) در پاسادنا دنبال کرد. پاسادنا بعدها به خانه دوم او تبدیل شد و تا پایان عمر در آنجا زندگی کرد. اما تصمیم بزرگ زندگی او در سال ۱۹۴۶ گرفته شد وقتی تصمیم گرفت وارد دانشکده حقوق هاروارد شود. نکته جالب اینکه او بدون داشتن مدرک کارشناسی وارد هاروارد شد، که در آن زمان کار بسیار دشواری بود. او در سال ۱۹۴۸ با درجه عالی از دانشکده حقوق هاروارد فارغالتحصیل شد و مدرک دکترای حقوق دریافت کرد.
آغاز حرفه وکالت: پایهگذاری موفقیت
پس از فارغالتحصیلی از هاروارد، مانگر به کالیفرنیا بازگشت و به عنوان وکیل املاک شروع به کار کرد. او در سال ۱۹۶۲ موسسه حقوقی Munger, Tolles & Olson را تأسیس کرد که بعدها به یکی از معروفترین دفاتر وکالت کالیفرنیا تبدیل شد. این موسسه تا به امروز فعال است و یکی از محترمترین نامها در حوزه حقوق تجاری محسوب میشود. مانگر در دوران وکالت، تخصص ویژهای در حقوق املاک و تجاری پیدا کرد و به سرعت به عنوان یکی از بهترین وکلای لسآنجلس شناخته شد.
اما حتی در دوران وکالت، مانگر علاقه زیادی به سرمایهگذاری و بازارهای مالی داشت. او بخشی از درآمدهایش را در املاک و سهام سرمایهگذاری میکرد و نتایج مطلوبی کسب میکرد. این تجربههای اولیه، پایههای درک او از بازارهای مالی را شکل داد و بعدها در تصمیمگیری برای تغییر مسیر شغلی نقش مهمی ایفا کرد.
آشنایی با وارن بافت: آغاز یک شراکت افسانهای
سرنوشت مانگر در سال ۱۹۵۹ در یک شام در اوماها تغییر کرد. او در این مهمانی با وارن بافت آشنا شد که در آن زمان جوانی ۲۹ ساله بود و تازه شروع به ساخت امپراتوری سرمایهگذاری خود کرده بود. این آشنایی فوری به یک دوستی عمیق تبدیل شد. هر دو مرد علاقه مشترک به سرمایهگذاری ارزشی، مطالعه و تفکر منطقی داشتند. بافت بعدها گفت که از همان جلسه اول، احساس کرد که با مانگر ارتباط فکری عمیقی دارد.
در سالهای بعد، آنها به طور منظم با یکدیگر در تماس بودند و ایدهها و نظرات سرمایهگذاری خود را به اشتراک میگذاشتند. بافت مرتباً از مانگر مشورت میگرفت و او نیز تجربیات خود را با دوست جوانتر خود در میان میگذاشت. این تبادل نظرات بر هر دو تأثیر عمیقی گذاشت و فلسفه سرمایهگذاری هر دو را شکل داد.
گذار از وکالت به سرمایهگذاری: تصمیمی سرنوشتساز
در دهه ۱۹۶۰، به توصیه و تشویق بافت، مانگر تصمیم گرفت وکالت را رها کرد و به طور کامل روی سرمایهگذاری تمرکز کند. این تصمیم برای مردی که حرفه موفقی در وکالت داشت، بسیار جسورانه بود. اما مانگر احساس میکرد که استعداد واقعی او در تحلیل و سرمایهگذاری است. او شرکت سرمایهگذاری خود را تأسیس کرد و شروع به جذب سرمایه از دوستان و آشنایان کرد.
نتایج فوقالعاده بود. شرکت سرمایهگذاری مانگر بین سالهای ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۵ بازدهی ترکیبی سالانه ۱۹.۸ درصدی داشت، در حالی که شاخص داو جونز در همان دوره تنها ۵ درصد رشد سالانه داشت. این عملکرد استثنایی نشان میداد که مانگر نه تنها استعداد طبیعی برای سرمایهگذاری دارد، بلکه روشهای منحصربهفردی نیز توسعه داده است.
مانگر همچنین با فرانکلین اوتیس بوث، مدیر اجرایی میلیاردر روزنامهنگاری، در پروژههای توسعه املاک شراکت داشت. این همکاری نه تنها سودآور بود بلکه درک او از بازارهای مختلف را گسترش داد. او یاد گرفت که چگونه ارزش واقعی داراییها را تشخیص دهد و از فرصتهای سرمایهگذاری در بازارهای مختلف بهرهبرداری کند.
پیوستن به برکشایر هاتاوی: تشکیل یک امپراتوری
در سال ۱۹۶۲، بافت شروع به خرید سهام شرکت نساجی برکشایر هاتاوی کرد. تا سال ۱۹۶۵، او کنترل کامل شرکت را به عنوان رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل به دست آورد. در سال ۱۹۷۸، مانگر به عنوان معاون اجرایی برکشایر منصوب شد و تا پایان عمر در این سمت باقی ماند. این انتصاب نقطه عطفی در تاریخ برکشایر و دنیای سرمایهگذاری بود.
با پیوستن مانگر، برکشایر به سرعت از یک شرکت نساجی در حال زوال به یک هلدینگ متنوع و قدرتمند تبدیل شد. استراتژی آنها ساده اما مؤثر بود: خرید شرکتهای عالی به قیمت منصفانه و نگهداری آنها برای مدت طولانی. این رویکرد که بر خلاف ترند آن زمان بود، به موفقیتهای بینظیری منجر شد.
انقلاب در فلسفه سرمایهگذاری
یکی از مهمترین تأثیرات مانگر بر بافت، تغییر بنیادی در فلسفه سرمایهگذاری او بود. بافت در نامه سهامداران ۱۹۸۹ اعتراف کرد که مانگر او را از روش سرمایهگذاری “ته سیگار” منصرف کرد. این اصطلاح به سرمایهگذاری در شرکتهای در حال نابودی اشاره دارد که میتوان آنها را به قیمت بسیار ارزان خرید و از آخرین سودآوری آنها بهرهبرداری کرد.
مانگر استدلال میکرد که این روش اگرچه در کوتاهمدت سودآور است، اما در بلندمدت محدودیتهایی دارد. او معتقد بود که بهتر است شرکتهای عالی را به قیمت منصفانه خرید کرد تا شرکتهای متوسط را به قیمت ارزان. این تغییر فلسفه منجر به شکلگیری شعار معروف مانگر شد: “فراموش کنید که درباره خرید کسبوکارهای منصفانه به قیمتهای فوقالعاده چه میدانید؛ به جای آن، کسبوکارهای فوقالعاده را به قیمتهای منصفانه بخرید.”
این تغییر رویکرد نه تنها برکشایر را متحول کرد بلکه تأثیر عمیقی بر کل صنعت سرمایهگذاری داشت. بسیاری از سرمایهگذاران بعدی این فلسفه را اتخاذ کردند و به نتایج مطلوبی رسیدند.
چهار غول برکشایر: ستونهای اصلی امپراتوری
به عنوان معاون اجرایی، مانگر مسئولیت نظارت بر تمام داراییهای برکشایر را داشت، از جمله آنچه بافت “چهار غول” برکشایر مینامد. این چهار سرمایهگذاری بخش عمدهای از ارزش برکشایر را تشکیل میدهند:
شناوری بیمه (Insurance Float): در رأس فهرست، مجموعهای از شرکتهای بیمه تابعه قرار دارد که برکشایر را به رهبر جهانی در شناوری بیمه تبدیل کردهاند. شناوری بیمه اصطلاحی برای تمام پولهایی است که از حق بیمه دریافت میشود و برکشایر میتواند سالها آن را نگهداری کرده و برای منافع خود سرمایهگذاری کند، قبل از اینکه در قالب غرامت پرداخت شود. در دوران تصدی مانگر، شناوری بیمه برکشایر از ۱۹ میلیون دلار به ۱۶۴ میلیارد دلار رسید.
شرکت اپل: دومین غول برکشایر، سرمایهگذاری در شرکت اپل است. برخلاف سایر سرمایهگذاریهای کاملاً تملکی شرکت، برکشایر تنها ۵.۸ درصد از اپل را در اختیار دارد. اما این سهام معیارهای بسیار بالای سرمایهگذاری مانگر-بافت را برآورده میکند، چرا که درصد مالکیت آنها صرفاً به دلیل بازخرید سهام توسط خود اپل افزایش یافته است.
BNSF (شرکت راهآهن برلینگتون نورترن سانتافه): سومین غول، یکی از بزرگترین شبکههای راهآهن باری آمریکای شمالی را اداره میکند. این سرمایهگذاری نمونه کلاسیکی از ترجیح مانگر-بافت برای سرمایهگذاری در شرکتهایی با “خندق اقتصادی” است. در مورد راهآهن، مقدار عظیم سرمایه مورد نیاز برای احداث خطوط ریلی، شرکت را از رقبا محافظت میکند.
BHE (انرژی برکشایر هاتاوی): چهارمین غول، مجموعهای از کسبوکارهای محلی در بخش خدمات عمومی است. تحت رهبری مانگر، BHE نه تنها درآمد رکوردی ۲۶.۳ میلیارد دلاری در سال ۲۰۲۲ کسب کرد، بلکه از صفر ظرفیت انرژی تجدیدپذیر به یکی از بازیگران اصلی در انتقال انرژی بادی، خورشیدی و آبی در سراسر آمریکا تبدیل شد.
فلسفه سرمایهگذاری مانگر: اخلاق به عنوان پایه موفقیت
مانگر نه تنها یک سرمایهگذار بلکه یک فیلسوف کسبوکار نیز بود. او معتقد بود که استانداردهای اخلاقی بالا نه تنها جزء جداییناپذیر فلسفهاش بلکه عامل کلیدی موفقیتاش نیز هست. یکی از مشهورترین جملات او این است: “کسبوکارهای خوب، کسبوکارهای اخلاقی هستند. مدل کسبوکاری که بر حیلهگری متکی است، محکوم به شکست است.”
این نگرش اخلاقی نه تنها در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری بلکه در تمام جنبههای کسبوکار برکشایر منعکس میشد. آنها هرگز در شرکتهایی سرمایهگذاری نمیکردند که فعالیتهای مشکوک داشتند یا از روشهای غیراخلاقی برای کسب سود استفاده میکردند.
مانگر همچنین معتقد بود که موفقیت بلندمدت مستلزم ساخت اعتماد با تمام ذینفعان است. او میگفت: “اعتماد مانند هوا است؛ وقتی وجود دارد، کسی متوجهاش نمیشود، اما وقتی نباشد، همه متوجه میشوند.”
خرد ابتدایی و جهانی: رویکرد چندرشتهای به تفکر
مانگر که علاقه زیادی به مطالعه متفکران بزرگ نظیر بنجامین فرانکلین و ساموئل جانسون داشت، مفهوم “خرد ابتدایی و جهانی” را در بخش کسبوکار و مالی معرفی کرد. او معتقد بود که برای موفقیت در سرمایهگذاری، نباید تنها به دانش مالی اکتفا کرد، بلکه باید از علوم مختلف نظیر روانشناسی، تاریخ، فیزیک، زیستشناسی و ریاضی بهره گرفت.
این رویکرد چندرشتهای به مانگر کمک میکرد تا الگوهای پنهان در بازارها را تشخیص دهد و تصمیمات بهتری بگیرد. او میگفت: “تمام مدلهای ذهنی مفید را باید در ذهن داشته باشید و از آنها استفاده کنید. اگر تنها چکش داشته باشید، همه چیز به شکل میخ به نظر میرسد.”
نقش مانگر در شرکتهای دیگر
علاوه بر برکشایر، مانگر در شرکتهای دیگری نیز فعالیت داشت. او عضو مستقل هیأت مدیره شرکت کاستکو بود و نقش مهمی در رشد و توسعه این شرکت ایفا کرد. همچنین، او رئیس هیأت مدیره شرکت Daily Journal Corporation بود، یک ناشر حقوقی مستقر در لسآنجلس که کسبوکار نرمافزاری در بازار گزارشنویسی خودکار دادگاهها داشت.
از سال ۱۹۸۴ تا ۲۰۱۱، او رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت مالی Wesco بود که تابعه برکشایر هاتاوی محسوب میشد. این تجربهها به او کمک کرد تا درک عمیقتری از صنایع مختلف پیدا کند و این دانش را در تصمیمگیریهای برکشایر به کار گیرد.
مواضع جنجالی: صراحت بیپرده
مانگر به خاطر صراحت و انتقادات تندش نیز شهرت داشت. او هرگز از بیان نظرات خود، حتی اگر جنجالی باشد، ابایی نداشت. یکی از مشهورترین مواضع او، انتقاد شدید از ارزهای دیجیتال بود. وقتی بافت در جلسه سهامداران ۲۰۲۱ سعی کرد دیپلماتیک از پاسخ به سؤالات درباره رمزارزها طفره برود، مانگر صراحتاً گفت که بیتکوین “از هیچ ساخته شده” و “ابزار پرداخت مجرمان” است.
او همچنین از ممنوعیت رمزارزها در چین تمجید کرد و مشارکت سنگین آمریکا در این حوزه را مورد انتقاد قرار داد. این مواضع اگرچه جنجالی بود، اما نشاندهنده اصول اخلاقی و نگرانیهای واقعی او درباره آینده سیستم مالی بود.
فعالیتهای خیریه: سرمایهگذاری در آینده
مانگر بخش قابل توجهی از ثروت خود را به فعالیتهای خیریه اختصاص داد، با تمرکز ویژه بر آموزش. او معتقد بود که آموزش بهترین سرمایهگذاری برای آینده جامعه است. برخی از مهمترین کمکهای او عبارت بودند از:
- ۳ میلیون دلار به دانشگاه میشیگان برای بهبود سیستم روشنایی در سال ۲۰۰۷
- ۲۰ میلیون دلار به همین دانشگاه برای بازسازی خوابگاهها در سال ۲۰۱۱
- ۴۳.۵ میلیون دلار سهام برکشایر به دانشگاه استنفورد برای ساخت مجتمع مسکونی دانشجویان تحصیلات تکمیلی در سال ۲۰۰۴
- ۲۰۰ میلیون دلار به دانشگاه کالیفرنیای سانتابارابرا برای ساخت مسکن دانشجویی مدرن در سال ۲۰۱۶
این کمکها نه تنها از نظر مالی بلکه از نظر طراحی و اجرا نیز مورد توجه مانگر بود. او شخصاً در طراحی برخی از این پروژهها مشارکت داشت و اطمینان حاصل میکرد که منابع به بهترین شکل ممکن استفاده شود.
میراث و تأثیر: الهام نسلهای آینده
مرگ مانگر در ۲۸ نوامبر ۲۰۲۳ پایان دوران یکی از بزرگترین شراکتهای تجاری تاریخ بود. وارن بافت در بیانیهای احساسی گفت: “برکشایر هاتاوی بدون الهام، خرد و مشارکت چارلی نمیتوانست به جایگاه کنونی برسد. او معلم، مرشد و دوست من بود.”
میراث مانگر فراتر از موفقیت مالی است. او نشان داد که چگونه میتوان اصول اخلاقی را با موفقیت تجاری ترکیب کرد. فلسفه سرمایهگذاری او، تأکید بر تفکر بلندمدت، اهمیت اخلاق در کسبوکار و رویکرد چندرشتهای به حل مسائل، همگی به بخشهایی از آموزش مدرن مدیریت و سرمایهگذاری تبدیل شدهاند.
دانشگاههای معتبر سراسر جهان دورههایی بر اساس تعالیم مانگر ارائه میدهند و کتابهای متعددی درباره روشها و فلسفه او نوشته شده است. سرمایهگذاران جوان او را به عنوان الهامبخش خود میدانند و سعی میکنند از اصول او پیروی کنند.
نتیجهگیری: درسهایی برای آینده
زندگی چارلی مانگر نشان میدهد که موفقیت واقعی نه تنها در کسب ثروت بلکه در ترکیب آن با اصول اخلاقی، مسئولیت اجتماعی و کمک به بهبود جامعه است. او ثابت کرد که میتوان بدون دست زدن به روشهای غیراخلاقی، به بالاترین سطوح موفقیت رسید. تأکید او بر اهمیت مطالعه، تفکر انتقادی و یادگیری مداوم، درسهایی هستند که فراتر از دنیای سرمایهگذاری کاربرد دارند.
شاید مهمترین میراث مانگر این باشد که او نشان داد چگونه میتوان با ترکیب هوش، اخلاق، صبر و تفکر بلندمدت، نه تنها به موفقیت شخصی رسید بلکه به بهبود جامعه نیز کمک کرد. در دنیایی که اغلب موفقیت کوتاهمدت و بیتوجهی به پیامدهای اخلاقی رایج است، مثال مانگر یادآور این است که راههای بهتری برای دستیابی به موفقیت وجود دارد.









