لوید کریگ بلنکفین در ۲۰ سپتامبر ۱۹۵۴ در محله برانکس، نیویورک، در خانوادهای یهودی و کمدرآمد دیده به جهان گشود. پدرش، سیمور بلنکفین، به عنوان کارمند اداره پست ایالات متحده در منهتن مشغول به کار بود و مادرش نیز به عنوان منشی فعالیت میکرد. دوران کودکی او در پروژههای مسکونی دولتی “Linden Houses” واقع در منطقه بروکلین گذشت؛ محیطی که با چالشهای اقتصادی و اجتماعی همراه بود و بسیاری از کودکان آن فرصتهای محدودی داشتند.
در دوران تحصیل در مدارس دولتی نیویورک، بلنکفین نشان داد که توانایی بالایی در یادگیری و رهبری دارد. او در سال ۱۹۷۱ به عنوان شاگرد اول از دبیرستان توماس جفرسون فارغالتحصیل شد و همین موفقیت مسیر ورودش به دانشگاه هاروارد را هموار کرد. او در کالج هاروارد به تحصیل رشته تاریخ پرداخت و در سال ۱۹۷۵ مدرک کارشناسی خود را دریافت کرد و سپس به دانشکده حقوق هاروارد پیوست و در سال ۱۹۷۸ مدرک دکترای حقوق دریافت کرد.
ورود به دنیای شغلی و آغاز مسیر حرفهای
پس از اتمام تحصیلات در رشته حقوق،v بلنکفین فعالیت شغلی خود را در چندین شرکت حقوقی برجسته آغاز کرد که از جمله آنها میتوان به Proskauer Rose و Donovan, Leisure, Newton & Irvine اشاره کرد. او در این دوران مهارتهای مذاکره، تحلیل حقوقی و شناخت قراردادهای پیچیده را آموخت؛ قابلیتهایی که بعدها در تصمیمات استراتژیک مالیاش موثر شد.
در سال ۱۹۸۲، نقطه عطفی در زندگی حرفهای او رخ داد؛ زمانی که به عنوان فروشنده فلزات گرانبها به دفتر لندن شرکت J. Aron & Co. پیوست. این شرکت پیشتر در سال ۱۹۸۱ توسط Goldman Sachs خریداری شده بود و همین تغییر باعث شد که بلنکفین به تدریج وارد ساختار یکی از بزرگترین بانکهای سرمایهگذاری جهان شود.
پیشرفت در گلدمن ساکس و صعود به مدیریت
بلنکفین طی سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۷ مدیریت بخش ارز و کالاهای گلدمن ساکس را بر عهده داشت و توانست با بهرهگیری از رونق بازار کالاها، این بخش را به یکی از موتورهای سودآوری شرکت تبدیل کند. عملکرد موفق او سبب شد که هنری پالسون، مدیرعامل وقت گلدمن، وی را به عنوان جانشین بالقوه خود معرفی کند.
در سال ۲۰۰۴، بلنکفین به سمت رئیس و مدیر عملیاتی (COO) منصوب شد و در این نقش موفقیتهای قابلتوجهی به دست آورد. در سال ۲۰۰۶، پس از انتخاب هنری پالسون به عنوان وزیر خزانهداری ایالات متحده، بلنکفین رسماً به مقام مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره گلدمن ساکس رسید.
نقش در بحران مالی ۲۰۰۸
دوران مدیریت بلنکفین با آزمونی بزرگ روبرو شد: بحران مالی ۲۰۰۸. گلدمن ساکس به عنوان یکی از بازارگردانهای بزرگ در حوزه اوراق بهادار مرتبط با وامهای پرخطر (Subprime Mortgage) در مرکز توجه عمومی قرار گرفت. سیاستهای انقباضی بانکها و نرخ بهره پایین، این بانک را قادر ساخت تا با استفاده از فرصتهای بهوجود آمده، سهم بزرگی از بازار را در اختیار بگیرد.
هرچند این عملکرد از یک سو باعث کسب سودهای کلان برای گلدمن شد و تحسین برخی تحلیلگران را برانگیخت، اما از سوی دیگر انتقادات شدیدی را متوجه شرکت و شخص بلنکفین کرد. او بارها در جلسات رسمی کنگره و کمیسیونهای تحقیقاتی حضور یافت تا نقش گلدمن در بحران را توضیح دهد.
چالشها و انتقادات در دوران مدیریت
در سال ۲۰۱۲، مقالهای از Greg Smith در نیویورک تایمز منتشر شد که به شدت فرهنگ کاری و اولویتهای گلدمن را زیر سؤال برد. این مقاله، بلنکفین را متهم به نادیده گرفتن منافع مشتریان و اولویت دادن به سودآوری شرکت کرد. هرچند این ادعاها از سوی برخی بیاساس دانسته شد، اما بر وجهه عمومی او تأثیر گذاشت.
بلنکفین همچنین به دلیل دریافت دستمزدهای هنگفت مورد انتقاد رسانهها و افکار عمومی قرار گرفت. در سال ۲۰۰۶، او با دریافت ۵۴.۴ میلیون دلار، بالاترین دستمزد سال را در والاستریت داشت؛ رقمی که بعد از بحران مالی، نمادی از شکاف درآمدی و “حقوقهای نجومی” در والاستریت تلقی شد.
دیدگاههای سیاسی و اجتماعی
بلنکفین خود را یک دموکرات ثبتنامشده با گرایشهای مالی محافظهکار و اجتماعی لیبرال معرفی کرده است. او در گذشته از هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات حمایت مالی کرده و در موضوعاتی مانند ازدواج همجنسگرایان نقش حمایتی ایفا کرده است.
با این حال، دیدگاههای او در اقتصاد کلان گاهی جنجالآفرین بودهاند. در همهگیری کرونا، او از حامیان بازگشایی سریع اقتصاد بود و نسبت به تعطیلی طولانیمدت هشدار داد. همچنین با مالیات بر ثروت مخالف است و آن را تهدیدی برای نوآوری و سرمایهگذاری میداند.
فعالیتهای خیریه و زندگی شخصی
بلنکفین در طول دوران کاری خود، بخشی از ثروتش را صرف فعالیتهای بشردوستانه و آموزشی کرده است. بنیاد خیریه مشترک او و همسرش کمکهای قابلتوجهی به دانشگاهها، مؤسسات فرهنگی و بیمارستانها کرده است. از جمله کمکهای مهم او میتوان به اعطای ۶۲۰ هزار دلار به دانشکده حقوق هاروارد اشاره کرد.
او با لورا جیکوبز، وکیل و دختر سردبیر انتشارات انجمن سیاست خارجی، ازدواج کرده و سه فرزند دارد. در سال ۲۰۱۵ به سرطان لنفوم مبتلا شد اما پس از چندین دوره شیمیدرمانی، در سال ۲۰۱۶ اعلام شد که به بهبودی رسیده است.
میراث و تأثیرگذاری
میراث لوید بلنکفین در والاستریت، ترکیبی از موفقیتهای مالی چشمگیر و جدلهای اجتماعی-اقتصادی است. او توانست گلدمن ساکس را از میان بحران مالی ۲۰۰۸ عبور دهد و جایگاه این بانک را در صدر نهادهای مالی جهان تثبیت کند. استراتژیهای ریسکپذیر او، به ویژه در استفاده از نرخهای بهره پایین و فرصتهای ناشی از کاهش رقبا، باعث شد گلدمن پس از بحران حتی قدرتمندتر از قبل ظاهر شود. از نظر مدیریتی، بلنکفین نمونهای از رهبرانی است که از پایینترین سطح سازمان به رأس هرم قدرت رسیدهاند.
با این حال، میراث او تنها با موفقیتها تعریف نمیشود. حقوقهای نجومی، انتقادات نسبت به فرهنگ سودمحور گلدمن، و دیدگاههای بحثبرانگیز او درباره سیاست و اقتصاد، تصویر دوگانهای از او در تاریخ والاستریت بجا گذاشته است. طرفدارانش، او را مدیر هوشمند و بحرانشناس میدانند که توانست در شرایط سخت تصمیمات استراتژیک بگیرد؛ در حالی که منتقدان، عملکرد او را نماد شکاف طبقاتی و فرهنگ «سود به هر قیمت» میدانند. به هر صورت، نام بلنکفین برای دههها در تاریخ بازارهای مالی جهان باقی خواهد ماند.







