کامل‌ترین بررسی همبستگی طلا و داوجونز در بازار فارکس

برای موفقیت در قلمروی پیچیده‌ی بازارهای مالی، نیاز به کشف رابطه‌های پنهانی میان دارایی‌ها، یک شاه کلید واقعی است. همبستگی طلا و داوجونز، یکی از این روابط جذاب و پر فراز و نشیب است که همواره مورد توجه تریدرها بوده است. این دو ابزار مالی قدرتمند، گاه همچون دو کفه‌ی ترازو، در جهت عکس یکدیگر حرکت می‌کنند و گاه مانند دو همراه وفادار، مسیری مشابه را طی می‌کنند.

درک عمیق همبستگی طلا و داوجونز، به‌مثابه کشف نقشه‌ی گنجی است که می‌تواند مسیر موفقیت شما را در بازارهای مالی هموارتر کند. این رابطه پیچیده تحت تأثیر عوامل متعددی همچون شرایط اقتصادی، تنش‌های ژئوپلیتیک و سیاست‌های پولی قرار می‌گیرد. همان‌طور که گفتیم، شناخت این عوامل و چگونگی تأثیرگذاری آن‌ها بر رابطه‌ی این دو دارایی، می‌تواند کلید موفقیت در معاملات باشد.

در این مقاله، به بررسی دقیق همبستگی داوجونز و طلا می‌پردازیم و با نگاهی عمیق به گذشته و حال، الگوهای رفتاری این دو را در شرایط مختلف بازار تحلیل می‌کنیم. همچنین خواهیم دید که چگونه می‌توان از این همبستگی برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی هوشمندتر بهره برد.

معرفی طلا در فارکس

طلا در فارکس، به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین ابزارهای معاملاتی، نقشی بی‌بدیل در بازارهای مالی ایفا می‌کند. این فلز گران‌بها که با نماد XAU/USD شناخته می‌شود، همواره به‌عنوان پناهگاه امن سرمایه‌گذاران در زمان‌های بحرانی مطرح بوده است. ارزش طلا برخلاف ارزهای فیات، به پشتوانه‌ی ذاتی آن وابسته است و کمتر تحت تأثیر سیاست‌های پولی دولت‌ها قرار می‌گیرد.

معامله‌گران طلا در فارکس، با توجه به نوسانات قیمتی این فلز ارزشمند و تأثیرپذیری آن از عوامل مختلف اقتصادی و سیاسی، همواره به دنبال فرصت‌های معاملاتی هستند. نکته‌ی جالب توجه این است که طلا معمولاً رابطه‌ی معکوسی با دلار آمریکا دارد و در شرایط تضعیف دلار، قیمت آن افزایش می‌یابد.

معرفی داوجونز در فارکس

میانگین صنعتی داو جونز، به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین و معتبرترین شاخص‌های سهام در جهان، نمایانگر عملکرد ۳۰ شرکت بزرگ و برتر آمریکایی است. این شاخص که در سال ۱۸۹۶ تأسیس شد، امروزه به‌عنوان دماسنج اقتصاد ایالات متحده شناخته می‌شود و تغییرات آن، بازتاب‌دهنده‌ی وضعیت کلی اقتصاد آمریکا است.

داوجونز در بازار فارکس، به‌عنوان یک ابزار معاملاتی مهم مورد توجه معامله‌گران قرار دارد. تغییرات این شاخص می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر سایر بازارهای مالی، از جمله بازار ارز و کالا داشته باشد. معامله‌گران با رصد تغییرات داوجونز، می‌توانند دید بهتری نسبت به روند کلی بازار و وضعیت اقتصادی آمریکا به دست آورند.

بررسی مفهوم همبستگی طلا و داوجونز

همبستگی طلا و داوجونز، مفهومی پیچیده و پویاست که در طول زمان تغییر می‌کند. این رابطه که گاه مثبت و گاه منفی است، به‌طور مستقیم تحت تأثیر شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار می‌گیرد. به‌طور سنتی، همبستگی داوجونز با طلا اغلب معکوس بوده است؛ یعنی با افزایش شاخص داوجونز، قیمت طلا کاهش می‌یابد و برعکس.

این رابطه معکوس را می‌توان به تمایل سرمایه‌گذاران برای حرکت بین دارایی‌های پرریسک (مانند سهام) و دارایی‌های امن (مانند طلا) نسبت داد. زمانی که اقتصاد در وضعیت مطلوبی قرار دارد و شاخص داوجونز روند صعودی دارد، سرمایه‌گذاران تمایل کمتری به سرمایه‌گذاری در طلا نشان می‌دهند. در مقابل، در شرایط نامساعد اقتصادی که شاخص داوجونز افت می‌کند، سرمایه‌گذاران به سمت طلا به‌عنوان پناهگاه امن حرکت می‌کنند.

با این حال باید توجه داشت که این رابطه همیشه ثابت نیست و در برخی شرایط خاص، ممکن است هر دو دارایی در یک جهت حرکت کنند. این تغییر در الگوی همبستگی معمولاً زمانی رخ می‌دهد که عوامل کلان اقتصادی مانند سیاست‌های پولی فدرال رزرو یا تنش‌های ژئوپلیتیک، تأثیر قابل‌توجهی بر هر دو بازار می‌گذارند.

دلایل همبستگی داوجونز و طلا چیست؟

عوامل متعددی در شکل‌گیری رابطه طلا و داوجونز نقش دارند که درک آن‌ها برای معامله‌گران ضروری است. یکی از مهم‌ترین این عوامل، سیاست‌های پولی فدرال رزرو است. زمانی که فدرال رزرو نرخ بهره را افزایش می‌دهد، معمولاً شاهد تقویت دلار و در نتیجه کاهش قیمت طلا هستیم. همزمان، افزایش نرخ بهره می‌تواند به کاهش جذابیت سرمایه‌گذاری در بازار سهام و افت شاخص داوجونز منجر شود.

تورم نیز عامل مهم دیگری است که بر همبستگی این دو دارایی تأثیر می‌گذارد. در شرایط تورمی، طلا معمولاً به‌عنوان محافظ ارزش سرمایه عمل می‌کند و قیمت آن افزایش می‌یابد. در همین حال، شرکت‌های حاضر در شاخص داوجونز ممکن است با چالش‌های ناشی از افزایش هزینه‌ها و کاهش حاشیه سود مواجه شوند.

عامل سوم، ریسک‌های ژئوپلیتیک است. در زمان تنش‌های سیاسی و اقتصادی جهانی، سرمایه‌گذاران معمولاً به سمت دارایی‌های امن مانند طلا حرکت می‌کنند، در حالی که بازارهای سهام، از جمله داوجونز، با فشار فروش مواجه می‌شوند.

چگونه از همبستگی طلا با داوجونز می‌توان استفاده کرد؟

برای بهره‌برداری از همبستگی طلا و داوجونز، معامله‌گران باید استراتژی‌های متنوعی را در نظر بگیرند. یکی از رایج‌ترین استراتژی‌ها، معاملات متقابل است؛ یعنی زمانی که یک دارایی در حال افزایش است، موقعیت فروش در دارایی دیگر اتخاذ می‌شود. البته این استراتژی نیازمند تحلیل دقیق شرایط بازار و عوامل بنیادی تأثیرگذار است.

معامله‌گران همچنین می‌توانند از این همبستگی برای تأیید سیگنال‌های معاملاتی استفاده کنند. برای مثال، اگر تحلیل تکنیکال نشان‌دهنده‌ی احتمال ریزش داوجونز باشد، می‌توان با بررسی وضعیت طلا، این سیگنال را تأیید یا رد کرد. این رویکرد به کاهش ریسک معاملات کمک می‌کند.

تحلیل همبستگی طلا و داوجونز و رفتار آن در دوران رکود بزرگ جهانی

رکود بزرگ جهانی در دهه ۱۹۳۰، یکی از مهم‌ترین دوره‌های تاریخی برای مطالعه همبستگی طلا و داوجونز است. در این دوره که با سقوط بازار سهام در اکتبر ۱۹۲۹ آغاز شد، شاخص داوجونز حدود ۸۹ درصد از ارزش خود را از دست داد و از اوج ۳۸۱ واحدی به حدود ۴۱ واحد سقوط کرد. این در حالی بود که قیمت طلا، به‌دلیل سیستم استاندارد طلا، در محدوده ثابتی قرار داشت، اما ارزش نسبی آن در مقایسه با سایر دارایی‌ها به‌شدت افزایش یافت.

تحلیل آماری این دوره نشان می‌دهد که پس از تصمیم فرانکلین روزولت در سال ۱۹۳۳ مبنی بر خروج از استاندارد طلا و افزایش قیمت رسمی طلا از ۲۰.۶۷ دلار به ۳۵ دلار در هر اونس، یک رابطه همبستگی منفی قوی بین این دو دارایی شکل گرفت. این تصمیم که با هدف مقابله با فشارهای تورمی اتخاذ شد، به افزایش ۶۹ درصدی قیمت رسمی طلا منجر شد.

نکته قابل توجه در این دوره، تغییر الگوی سرمایه‌گذاری و افزایش اعتماد عمومی به طلا به‌عنوان ذخیره ارزش بود. داده‌های تاریخی نشان می‌دهد که در طول رکود بزرگ، به ازای هر ۱۰ درصد کاهش در شاخص داوجونز، ارزش نسبی طلا (با در نظر گرفتن تورم) حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش یافت. این الگو به‌ویژه پس از ورشکستگی گسترده بانک‌ها در سال‌های ۱۹۳۰-۱۹۳۳ تشدید شد.

تجربه رکود بزرگ همچنین نشان داد که در شرایط بحران‌های سیستمیک، همبستگی طلا و داوجونز می‌تواند به بالاترین سطح منفی خود (نزدیک به -۱) برسد. این دوره تاریخی به‌عنوان یک نمونه کلاسیک از رفتار متضاد این دو دارایی در شرایط بحران اقتصادی عمیق شناخته می‌شود و درس‌های ارزشمندی برای تحلیلگران امروزی دارد.

تحلیل همبستگی طلا و داوجونز و رفتار آن در بحران مالی ۲۰۰۸

بحران مالی سال ۲۰۰۸ یکی از بهترین نمونه‌ها برای مطالعه‌ی همبستگی طلا و داوجونز است. در این دوره، با فروپاشی بازار مسکن آمریکا و ورشکستگی بانک لمان برادرز، شاخص داوجونز سقوط شدیدی را تجربه کرد و از اوج ۱۴،۰۰۰ واحدی به حدود ۶،۵۰۰ واحد رسید. در همین بازه زمانی، قیمت طلا روندی صعودی را در پیش گرفت و از حدود ۸۰۰ دلار به بیش از ۱،۰۰۰ دلار در هر اونس افزایش یافت.

این رفتار متضاد نشان‌دهنده‌ی همبستگی منفی قوی بین این دو دارایی در شرایط بحرانی است. سرمایه‌گذاران در واکنش به بی‌ثباتی بازارهای مالی و کاهش اعتماد به سیستم بانکی، سرمایه‌های خود را از بازار سهام خارج کرده و به سمت طلا به‌عنوان پناهگاه امن هدایت کردند. این الگوی رفتاری به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه در شرایط بحرانی، همبستگی معکوس این دو دارایی تشدید می‌شود.

تحلیل همبستگی طلا و داوجونز و رفتار آن در پاندمی کرونا

در جریان همه‌گیری کووید-۱۹، الگوی جدیدی از همبستگی طلا و داوجونز شکل گرفت. در مارس ۲۰۲۰، با شیوع ویروس کرونا، هر دو دارایی به‌طور همزمان سقوط کردند. این رفتار غیرمعمول نشان داد که در شرایط بحران‌های فراگیر جهانی، حتی طلا نیز ممکن است نتواند نقش سنتی خود را به‌عنوان پناهگاه امن ایفا کند.

با این حال، پس از مداخله فدرال رزرو و اجرای سیاست‌های پولی انبساطی، هر دو دارایی روند صعودی در پیش گرفتند. قیمت طلا به رکورد تاریخی ۲،۰۷۵ دلار رسید و شاخص داوجونز نیز بازیابی قدرتمندی را تجربه کرد. این دوره نشان داد که سیاست‌های پولی می‌توانند الگوی سنتی همبستگی را تغییر دهند.

تحلیل همبستگی طلا و داوجونز و رفتار آن در هنگام جنگ‌های منطقه‌ای

تنش‌های ژئوپلیتیک و جنگ‌های منطقه‌ای تأثیر قابل‌توجهی بر همبستگی طلا و داوجونز دارند. در زمان درگیری‌های نظامی، معمولاً شاهد افزایش قیمت طلا و کاهش شاخص داوجونز هستیم. این الگو در جریان بحران‌های مختلف مانند جنگ عراق، بحران کریمه و تنش‌های اخیر خاورمیانه مشاهده شده است.

در چنین شرایطی، نگرانی‌های سرمایه‌گذاران درباره‌ی ثبات اقتصاد جهانی و امنیت سرمایه‌گذاری افزایش می‌یابد. این موضوع باعث می‌شود سرمایه‌گذاران به سمت دارایی‌های امن‌تر مانند طلا حرکت کنند و از سرمایه‌گذاری در بازار سهام اجتناب کنند. البته شدت این واکنش به گستره و اهمیت منطقه‌ی درگیری بستگی دارد.

مدل همبستگی داوجونز و طلا در دوران رونق اقتصادی

در دوران رونق اقتصادی، الگوی همبستگی داوجونز و طلا معمولاً به‌صورت معکوس و با ضریب همبستگی منفی قوی (معمولاً بین -۰.۷ تا -۰.۹) نمایان می‌شود. در این دوره‌ها، شاهد افزایش اشتغال، رشد تولید ناخالص داخلی و بهبود شاخص‌های اقتصادی هستیم که مستقیماً بر عملکرد شرکت‌های حاضر در شاخص داوجونز تأثیر می‌گذارد.

در چنین شرایطی، سود شرکت‌ها افزایش می‌یابد و این موضوع به رشد قیمت سهام و در نتیجه صعود شاخص داوجونز منجر می‌شود. همزمان، به دلیل افزایش اشتها برای ریسک در میان سرمایه‌گذاران، تقاضا برای دارایی‌های امن مانند طلا کاهش می‌یابد. این کاهش تقاضا معمولاً به افت قیمت طلا منجر می‌شود.

عامل دیگری که در دوران رونق اقتصادی بر این همبستگی تأثیر می‌گذارد، سیاست‌های پولی بانک‌های مرکزی است. در این دوره‌ها، معمولاً بانک‌های مرکزی برای کنترل تورم، نرخ بهره را افزایش می‌دهند. افزایش نرخ بهره باعث افزایش هزینه فرصت نگهداری طلا می‌شود.

تحلیل آماری نشان می‌دهد که در دوره‌های رونق اقتصادی بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۳، به ازای هر یک درصد افزایش در شاخص داوجونز، قیمت طلا به‌طور میانگین ۰.۵ تا ۰.۸ درصد کاهش یافته است. این الگو به‌ویژه در دوره‌های رشد پایدار اقتصادی که با ثبات سیاسی همراه بوده، قوی‌تر مشاهده شده است.

مدل همبستگی طلا با داوجونز در دوران رکود اقتصادی

در دوران رکود اقتصادی، الگوی همبستگی طلا و داوجونز تغییرات قابل‌توجهی را نشان می‌دهد. در این شرایط، معمولاً همبستگی منفی تشدید می‌شود و ضریب همبستگی به حدود -۰.۹ تا -۰.۹۵ می‌رسد. این تشدید همبستگی منفی ناشی از حرکت شدید سرمایه‌گذاران از دارایی‌های پرریسک به سمت دارایی‌های امن است.

در دوران رکود، شرکت‌های حاضر در شاخص داوجونز با کاهش فروش، افت سودآوری و چالش‌های نقدینگی مواجه می‌شوند. این مشکلات به کاهش ارزش سهام و در نتیجه افت شاخص داوجونز منجر می‌شود. همزمان، نگرانی‌های اقتصادی باعث افزایش تقاضا برای طلا می‌شود، زیرا سرمایه‌گذاران به دنبال حفظ ارزش دارایی‌های خود هستند.

بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که در رکودهای اقتصادی عمیق، مانند بحران مالی ۲۰۰۸، به ازای هر ۱۰ درصد کاهش در شاخص داوجونز، قیمت طلا به‌طور میانگین ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش یافته است. این الگو به‌ویژه در شرایطی که رکود با بی‌ثباتی سیستم مالی همراه بوده، شدیدتر مشاهده شده است.

عامل مهم دیگر در این دوره‌ها، سیاست‌های پولی انبساطی بانک‌های مرکزی است که معمولاً با کاهش نرخ بهره و تزریق نقدینگی همراه است. این سیاست‌ها اگرچه می‌تواند به تثبیت بازار سهام کمک کند، اما معمولاً باعث تضعیف ارزش پول و در نتیجه افزایش جذابیت طلا می‌شود.

رابطه طلا و داوجونز در هنگام سیاست‌های انبساطی

در دوره‌های اجرای سیاست‌های انبساطی، رابطه طلا و داوجونز پیچیدگی‌های خاصی پیدا می‌کند. در این دوره‌ها، بانک‌های مرکزی با کاهش نرخ بهره و خرید اوراق قرضه، حجم نقدینگی را در بازار افزایش می‌دهند. این افزایش نقدینگی می‌تواند به‌طور همزمان بر هر دو دارایی تأثیر مثبت بگذارد و الگوی معمول همبستگی منفی را تغییر دهد.

تحلیل داده‌های تاریخی نشان می‌دهد که در دوره‌های سیاست انبساطی شدید، مانند برنامه تسهیل کمّی (QE) پس از بحران ۲۰۰۸ و همه‌گیری کووید-۱۹، ضریب همبستگی طلا و داوجونز گاه به سمت مثبت (حدود +۰.۳ تا +۰.۵) حرکت کرده است. این پدیده به‌دلیل افزایش همزمان نقدینگی در دسترس برای سرمایه‌گذاری در هر دو بازار است.

نکته قابل توجه دیگر، تأثیر این سیاست‌ها بر انتظارات تورمی است. افزایش حجم پول معمولاً به تقویت انتظارات تورمی منجر می‌شود که این موضوع می‌تواند همزمان باعث افزایش قیمت سهام (به‌دلیل افزایش درآمد اسمی شرکت‌ها) و قیمت طلا (به‌عنوان پوشش تورمی) شود. مطالعات نشان می‌دهد که در چنین شرایطی، هر ۱۰۰ میلیارد دلار تزریق نقدینگی توسط فدرال رزرو، به‌طور متوسط با ۲ تا ۳ درصد افزایش همزمان در هر دو دارایی همراه بوده است.

رابطه داوجونز و طلا در هنگام سیاست‌های انقباضی

در دوره‌های سیاست‌های انقباضی که با افزایش نرخ بهره و کاهش حجم نقدینگی همراه است، همبستگی منفی بین داوجونز و طلا معمولاً تقویت می‌شود. در این شرایط، افزایش نرخ بهره باعث افزایش هزینه فرصت نگهداری طلا می‌شود و همزمان می‌تواند بر سودآوری شرکت‌ها تأثیر منفی بگذارد.

تجربه سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ نشان می‌دهد که در دوره افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو، به ازای هر ۰.۲۵ درصد افزایش در نرخ بهره، شاخص داوجونز به‌طور متوسط ۱.۵ تا ۲ درصد کاهش یافته، در حالی که قیمت طلا ۱ تا ۱.۵ درصد افزایش را تجربه کرده است. این الگو به‌ویژه در مواردی که افزایش نرخ بهره سریع و پی‌درپی بوده، قوی‌تر مشاهده شده است.

عامل مهم دیگر در این دوره‌ها، تأثیر سیاست‌های انقباضی بر ارزش دلار است. تقویت دلار در نتیجه افزایش نرخ بهره معمولاً فشار مضاعفی بر قیمت طلا وارد می‌کند، اما این اثر می‌تواند با افزایش تقاضا برای طلا به‌عنوان پناهگاه امن در شرایط نااطمینانی اقتصادی خنثی شود.

چگونه از همبستگی طلا با داوجونز سود ببریم؟

برای کسب سود از همبستگی طلا و داوجونز، معامله‌گران می‌توانند از استراتژی‌های متنوعی استفاده کنند. یکی از مؤثرترین روش‌ها، استفاده از معاملات جفتی است. در این روش، معامله‌گر همزمان موقعیت‌های خرید و فروش را در هر دو دارایی اتخاذ می‌کند. برای مثال، در شرایطی که انتظار می‌رود داوجونز کاهش یابد، می‌توان همزمان با فروش شاخص داوجونز، موقعیت خرید در طلا ایجاد کرد.

استراتژی دیگر، استفاده از تحلیل واگرایی است. در این روش، معامله‌گران به دنبال موقعیت‌هایی هستند که رابطه‌ی معمول بین این دو دارایی از حالت عادی خارج شده است. این واگرایی‌ها معمولاً فرصت‌های معاملاتی جذابی ایجاد می‌کنند، زیرا احتمال بازگشت به الگوی معمول همبستگی وجود دارد.

برای موفقیت در این استراتژی‌ها، لازم است موارد زیر را در نظر بگیرید:

  • تحلیل دقیق شرایط اقتصادی و سیاسی
  • بررسی روند نرخ بهره و سیاست‌های پولی
  • توجه به شاخص‌های تکنیکال هر دو دارایی
  • مدیریت ریسک و تعیین حد ضرر مناسب
  • پایش مداوم اخبار و رویدادهای تأثیرگذار

نکاتی که زمان استفاده از همبستگی طلا و داوجونز باید به آن‌ها توجه کنید

در استفاده از رابطه همبستگی طلا و داوجونز، توجه به چند نکته‌ی کلیدی ضروری است. نخست اینکه این همبستگی همیشه ثابت نیست و می‌تواند تحت تأثیر شرایط مختلف تغییر کند. همچنین، عوامل بنیادی متعددی بر هر دو دارایی تأثیر می‌گذارند که گاه می‌توانند الگوی معمول همبستگی را مختل کنند.

نکته‌ی مهم دیگر، لزوم توجه به تایم‌فریم‌های معاملاتی است. همبستگی این دو دارایی در تایم‌فریم‌های مختلف می‌تواند متفاوت باشد. برای مثال، ممکن است در تایم‌فریم روزانه همبستگی منفی قوی مشاهده شود، اما در تایم‌فریم هفتگی یا ماهانه این رابطه ضعیف‌تر باشد.

پیش‌بینی آینده همبستگی داوجونز با طلا

با توجه به روندهای کنونی و تحولات اقتصاد جهانی، انتظار می‌رود همبستگی طلا و داوجونز همچنان نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های معاملاتی داشته باشد. تداوم تنش‌های ژئوپلیتیک، نوسانات نرخ بهره و تحولات اقتصادی می‌توانند الگوهای جدیدی از همبستگی را شکل دهند. معامله‌گران باید آماده‌ی انطباق با این تغییرات باشند و استراتژی‌های خود را متناسب با شرایط جدید تنظیم کنند.

جمع‌بندی

همبستگی طلا و داوجونز یکی از مهم‌ترین روابط در بازارهای مالی است که درک صحیح آن می‌تواند به موفقیت معامله‌گران فارکس و بورس جهانی کمک شایانی کند. این رابطه که معمولاً به‌صورت معکوس عمل می‌کند، تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله سیاست‌های پولی، شرایط اقتصادی و تنش‌های ژئوپلیتیک قرار دارد. بررسی رفتار این دو دارایی در بحران‌های مختلف مانند سال ۲۰۰۸ و پاندمی کرونا نشان می‌دهد که الگوی همبستگی می‌تواند در شرایط خاص تغییر کند.

برای استفاده موفق از رابطه همبستگی داوجونز با طلا، معامله‌گران باید رویکردی جامع داشته باشند و علاوه بر تحلیل‌های تکنیکال، به عوامل بنیادی نیز توجه کنند. همچنین، مدیریت ریسک و انتخاب استراتژی‌های مناسب با توجه به شرایط بازار از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. با توجه به پویایی بازارهای مالی، انعطاف‌پذیری و آمادگی برای تطبیق با تغییرات از ملزومات موفقیت در استفاده از این همبستگی است.

سوالات متداول

آیا همبستگی طلا و داوجونز همیشه معکوس است؟

خیر، اگرچه معمولاً این رابطه معکوس است، اما در شرایط خاص مانند بحران‌های جهانی یا تغییرات سیاست‌های پولی، ممکن است هر دو دارایی در یک جهت حرکت کنند.

بهترین زمان برای استفاده از همبستگی طلا و داوجونز چه موقع است؟

بهترین زمان معمولاً در دوره‌های بی‌ثباتی اقتصادی یا تنش‌های ژئوپلیتیک است که الگوی همبستگی قوی‌تر می‌شود.

چگونه می‌توان از تغییر الگوی همبستگی مطلع شد؟

با پایش مداوم شاخص‌های اقتصادی، اخبار مهم و تحلیل تکنیکال هر دو دارایی می‌توان تغییرات الگوی همبستگی را شناسایی کرد.

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات مرتبط با کامل‌ترین بررسی همبستگی طلا و داوجونز در بازار فارکس