شبهقاره هند، منطقهای که از زمان تقسیم بریتانیا در سال ۱۹۴۷ به دو کشور هند و پاکستان تبدیل شد، بار دیگر در سال ۲۰۲۵ در کانون توجهات قرار گرفته است. درگیریهای اخیر که با حمله ۲۲ آوریل ۲۰۲۵ به گردشگران هندی در دره بایشاران نزدیک پاهالگام در کشمیر آغاز شد، نهتنها جان ۲۶ نفر (شامل ۲۵ گردشگر هندی و یک تبعه نپالی) را گرفت، بلکه تنشهای میان این دو قدرت هستهای را به اوج رساند. در همین رابطه، هند، پاکستان را به حمایت از گروههای تروریستی مانند «جبهه مقاومت کشمیر» (TRF) متهم کرده است؛ درحالیکه پاکستان این اتهامات را نپذیرفته و با تعلیق توافقنامههای تجاری و دیپلماتیک، ازجمله توافقنامه شیملا ۱۹۷۲ و بستن حریم هوایی، پاسخ داده است.
این درگیری که اکنون به دهمین روز خود نزدیک میشود، مانند آتشی زیر خاکستر است که هرلحظه میتواند شعلهور شود و نهتنها شبهقاره، بلکه ثبات جهانی را به خطر بیندازد. ازاینرو، در این مطلب، با بررسی ریشههای تاریخی و تحلیل جامع ابعاد اقتصادی، جنبههای نظامی، نقش بازیگران بینالمللی، تأثیرات اجتماعی و سناریوهای احتمالی آینده، بهدنبال پاسخ به این سؤال خواهیم بود که این درگیری به کجا ختم خواهد شد.
[toc]ریشههای تاریخی درگیری: از تقسیم تا کشمیر
برای اینکه بتوانیم به درکی عمیقتر از درگیریهای جدید بین هند و پاکستان دست پیدا کنیم، باید ریشههای تاریخی این اختلافات را زیر ذرهبین ببریم. به همین خاطر، در این بخش، به تاریخچه این بحث خواهیم پرداخت.
تقسیم ۱۹۴۷ و آغاز اختلاف
در سال ۱۹۴۷، زمانی که بریتانیا پس از دو قرن استعمار، شبهقاره را ترک کرد، تقسیم این منطقه بر اساس دین به دو کشور هند (با اکثریت هندو) و پاکستان (با اکثریت مسلمان) انجام شد. این تقسیم که با مهاجرت اجباری بیش از ۱۴ میلیون نفر و کشتهشدن حداقل یک میلیون نفر همراه بود، زخمی عمیق را بر پیکر این منطقه برجا گذاشت.
منطقه کشمیر، با موقعیت استراتژیک در نزدیکی هیمالیا، منابع آبی غنی (مانند رودخانههای ایندوس و جِهلوم) و جمعیتی با اکثریت مسلمان، اما تحتحاکمیت یک مهاراجه هندو، بهسرعت به نقطه اصلی نزاع تبدیل شد. پس از تهاجم نیروهای قبیلهای مورد حمایت پاکستان در اکتبر ۱۹۴۷، مهاراجه هری سینگ سند الحاق به هند را امضا کرد که اولین جنگ هند و پاکستان را در پی داشت. این جنگ با میانجیگری سازمان ملل در سال ۱۹۴۹ پایان یافت و کشمیر به دو بخش تحتکنترل هند (جامو و کشمیر) و پاکستان (کشمیر آزاد و گلگت-بلتستان) تقسیم شد؛ اما این تقسیم، بهجای حل مسئله، آتش اختلاف را زیر خاکستر نگه داشت.
جنگهای بعدی و خط کنترل
از سال ۱۹۴۷ تا کنون، هند و پاکستان سه جنگ تمامعیار دیگر (۱۹۶۵، ۱۹۷۱ و درگیری کاریل در ۱۹۹۹) را تجربه کردهاند. جنگ ۱۹۶۵ نیز بر سر کشمیر بود و با آتشبس تحتنظارت سازمان ملل به پایان رسید. جنگ ۱۹۷۱ که به استقلال بنگلادش (پاکستان شرقی سابق) منجر شد، ضربهای سخت به پاکستان وارد کرد و حس تحقیر ملی را در این کشور افزایش داد.
درگیری کاریل در ۱۹۹۹ که پس از نفوذ نیروهای پاکستانی به منطقه کاریل در کشمیر رخ داد، با مداخله بینالمللی و عقبنشینی پاکستان پایان یافت؛ اما تنشها را کاهش نداد. بهاینترتیب، خط کنترل (LoC) از سال ۱۹۴۹، بهعنوان مرز غیررسمی تعیینشده، به منطقهای پرتنش تبدیل شده است. بر اساس گزارش وزارت دفاع هند، در سال ۲۰۲۴ بیش از ۴,۳۰۰ مورد نقض آتشبس در این خط ثبت شده که بالاترین رقم در یک دهه اخیر است. این تاریخچه نشان میدهد که هر درگیری جدید، ازجمله حمله اخیر پاهالگام، ریشه در اختلافات عمیق تاریخی دارد.
وضعیت کنونی: تشدید تنشها در سال ۲۰۲۵
درحالحاضر تنشهای بین هند و چین تشدید شده است و هرلحظه این احتمال وجود دارد که آتش زیر خاکستر شعلهور شود. در این بخش، بررسی میکنیم که جرقه آتش کنونی از کجا زده شد.
حمله پاهالگام و واکنشها
حمله ۲۲ آوریل ۲۰۲۵ در دره بایشاران که یکی از زیباترین مناطق توریستی کشمیر است، با انفجار یک بمب کنار جادهای رخ داد و ۲۵ گردشگر هندی و یک تبعه نپالی را کشت. گروه «جبهه مقاومت کشمیر» (TRF) که هند آن را به ارتباط با سازمان اطلاعات پاکستان (ISI) متهم میکند، مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت. دولت هند بهسرعت واکنش نشان داد و نخستوزیر نارندرا مودی در سخنرانی ۲۳ آوریل اعلام کرد که این حمله بدون پاسخ نخواهد ماند و اقدامات تلافیجویانهای ازجمله تعلیق توافقنامه آبهای ایندوس (۱۹۶۰)، اخراج ۱۲ دیپلمات پاکستانی و بستن کامل گذرگاههای مرزی اتاری-واگا و کرتارپور را آغاز کرد.
در سوی مقابل، پاکستان این اتهامات را رد کرد و سخنگوی وزارت خارجه این کشور، زاهد حافظ چودری، در ۲۴ آوریل اعلام کرد که هند با این اتهامات بیاساس، بهدنبال توجیه اقدامات تجاوزکارانه خود است. پاکستان در پاسخ، توافقنامه شیملا (۱۹۷۲) را که چارچوبی برای صلح دوجانبه بود تعلیق کرد، حریم هوایی خود را به روی پروازهای هندی بست و تبادل آتش را در خط کنترل آغاز کرد. این چرخه واکنشها، با توجه به آمادگی نظامی بالای هر دو طرف، خطر تشدید تنشها را افزایش داده است.
تهدیدات هستهای
هند و پاکستان از سال ۱۹۹۸، پس از آزمایشهای هستهای خود، به قدرتهای هستهای تبدیل شدهاند. بر اساس گزارش SIPRI، هند حدود ۱۶۴ کلاهک هستهای و پاکستان حدود ۱۷۰ کلاهک دارد. اگرچه این تعداد کمتر از قدرتهای بزرگ مانند ایالات متحده یا روسیه است، اما برای ایجاد فاجعهای عظیم کافی خواهد بود.
مطالعات علمی (Robock et al., 2025) نشان میدهد که استفاده از فقط ۵۰ بمب هستهای کوچک (هرکدام ۱۵ کیلوتن، مشابه بمب هیروشیما) میتواند بیش از ۵۰ میلیون نفر را مستقیماً بکشد و اثرات اقلیمی، مانند کاهش دمای جهانی تا ۱.۵ درجه سانتیگراد، بارشهای غیرعادی و قحطی گسترده را بهدنبال داشته باشد. این اثرات که به «زمستان هستهای» معروف است، میتواند تا ۱۰ سال ادامه یابد و بیش از ۲ میلیارد نفر را با گرسنگی مواجه کند. تهدیدات هستهای، بهویژه با توجه به دکترین نظامی پاکستان که بر «پاسخ چشمدربرابرچشم» تأکید دارد، این درگیری را به یکی از خطرناکترین بحرانهای کنونی جهان تبدیل کرده است.
تحلیل اقتصادی: تأثیرات عمیق درگیری بر اقتصادهای هند و پاکستان
فارغ از ابعاد تاریخی و سیاسی اختلافات بین هند و پاکستان، این درگیریها پیامدهایی اقتصادی را نیز بهدنبال دارند که باید از منظر فاندامنتال مورد بررسی قرار گیرند.
اقتصاد شکننده پاکستان: وابستگی به آب و تجارت
پاکستان با تولید ناخالص داخلی (GDP) حدود ۳۴۸.۷۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵، با چالشهای اقتصادی متعددی روبهروست. گزارش بانک جهانی نشان میدهد که نرخ تورم که بهتازگی به ۰.۷درصد کاهش یافته بود، با تشدید تنشها ممکن است به ۲.۵درصد برسد. کشاورزی که ۱۸.۹درصد از GDP و ۳۸.۵درصد از نیروی کار را تشکیل میدهد، بهشدت به آب رودخانههای ایندوس وابسته است. این رودخانه که ازطریق هند جریان دارد، ۹۰درصد از نیاز آبی کشاورزی پاکستان را تأمین میکند. تعلیق توافقنامه ایندوس توسط هند میتواند تولید محصولات کلیدی مانند گندم (۲۶ میلیون تن در سال ۲۰۲۴) و برنج (۸.۲ میلیون تن) را تا ۳۰درصد کاهش دهد. این کاهش، قیمت مواد غذایی را تا ۴۵درصد افزایش خواهد داد و ناامنی غذایی را در کشوری که ۱۶.۴درصد جمعیت آن (طبق FAO, 2024) زیر خط فقر غذایی زندگی میکنند، تشدید خواهد کرد.
علاوهبر آن، تعلیق تجارت با هند تأثیرات منفی گستردهای دارد. در سال ۲۰۲۴، تجارت دوجانبه به ۱.۲ میلیارد دلار رسیده بود که شامل صادرات پاکستان (مانند سیمان، خرما و منسوجات) و واردات از هند (مانند مواد شیمیایی و پنبه) میشد. توقف کامل این تجارت میتواند کسری تجاری پاکستان را از ۲.۵درصد GDP به ۴درصد افزایش دهد. همچنین، پروژه کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) با ارزش ۶۲ میلیارد دلار که بندر گوادر را به چین متصل میکند، بهدلیل ناامنی منطقهای ممکن است با تأخیر مواجه شود. این تأخیر سرمایهگذاری خارجی پاکستان را که در سال ۲۰۲۴ به ۲.۸ میلیارد دلار رسیده بود، تا ۵۰درصد کاهش میدهد.
اقتصاد روبهرشد هند: چالشها و فرصتها
هند با تولید ناخالص داخلی ۴.۲ تریلیون دلاری در سال ۲۰۲۵، از نظر اقتصادی در موقعیت بهتری قرار دارد؛ اما این درگیری میتواند رشد آن را تحتتأثیر قرار دهد. گزارش PwC نشان میدهد که هزینههای دفاعی هند که درحالحاضر ۷۱ میلیارد دلار (۲.۴درصد GDP) است، میتواند با تشدید درگیری تا ۸۰ میلیارد دلار افزایش یابد. این افزایش، بودجه بخشهای کلیدی مانند آموزش (۴.۶درصد از بودجه ۲۰۲۴) و بهداشت (۲.۱درصد) را تحتفشار قرار میدهد. تعلیق توافقنامه ایندوس به هند اجازه خواهد داد تا کنترل بیشتری بر منابع آبی داشته باشد؛ اما در بلندمدت، این اقدام میتواند سرمایهگذاری خارجی (FDI) را کاهش دهد. در سال ۲۰۲۴، FDI هند ۸۳ میلیارد دلار بود، اما تحلیل بلومبرگ (April 2025) پیشبینی میکند که با ادامه تنشها، این رقم تا سال ۲۰۲۶ به ۶۵ میلیارد دلار کاهش یابد.
صنعت فناوری هند که ۷.۵درصد از GDP را تشکیل میدهد نیز ممکن است تحتتأثیر قرار گیرد. هند برای تولید قطعات الکترونیکی به مواد اولیهای مانند فسفات و منگنز وابسته است که بخشی از آن ازطریق پاکستان تأمین میشد. توقف تجارت میتواند زنجیره تأمین را مختل کند و رشد این صنعت را از ۸.۲درصد (پیشبینی ۲۰۲۵) به ۶.۸درصد کاهش دهد. بااینحال، هند میتواند از این بحران برای تقویت خودکفایی استفاده کند؛ بهویژه در تولید داخلی مواد اولیه، که در برنامه “Make in India” مورد تأکید قرار گرفته است.
تأثیر بر تجارت منطقهای و جهانی
تجارت بین هند و پاکستان که در سال ۲۰۱۸ حدود ۳ میلیارد دلار بود، در سال ۲۰۲۴ به ۱.۲ میلیارد دلار کاهش یافت. توقف کامل این تجارت میتواند اقتصادهای منطقهای را نیز تحتتأثیر قرار دهد. بهعنوان مثال، افغانستان که برای تجارت مرزی به گذرگاه تورخم وابسته است، میتواند با کاهش ۲۰درصد در تجارت خود (حدود ۱.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴) مواجه شود. بنگلادش که ازطریق زنجیرههای نساجی با هر دو کشور ارتباط دارد، ممکن است با افزایش هزینههای تولید (تا ۱۲درصد) روبهرو شود. گزارش UNCTAD پیشبینی میکند که این درگیری رشد اقتصادی منطقه جنوب آسیا را از ۶.۴ به ۵.۶درصد کاهش دهد.
در سطح جهانی، اختلال در CPEC میتواند بر بازارهای انرژی تأثیر بگذارد. بندر گوادر که قرار است ۱۰درصد از نیاز نفتی چین را تأمین کند، با ناامنی منطقهای، ممکن است عملیاتی نشود. این امر قیمت نفت را از ۷۸ دلار در هر بشکه (آوریل ۲۰۲۵) به ۸۵ دلار افزایش میدهد و اقتصادهای وابسته به نفت، مانند ژاپن و کره جنوبی را تحتفشار قرار خواهد داد.
جنبههای نظامی: آمادگی و استراتژیها
جنبههای نظامی نیز یکی دیگر از مباحث مورد گفتوگو پیرامون این درگیری است. زمانی که از جنگ میان دو کشور بحث میشود، طبیعتاً باید قوا و توانایی نظامی آنها نیز مورد بررسی قرار گیرد.
آمادگی نظامی هند
هند با ۱.۴ میلیون نیروی فعال، یکی از بزرگترین ارتشهای جهان را دارد. بودجه دفاعی ۷۱ میلیارد دلاری آن در سال ۲۰۲۵، امکان تمرینهای موشکی دریایی و عملیات جستوجو در کشمیر را فراهم کرده است. بااینحال، گزارش IISS نشان میدهد که تنها ۶۰درصد از تجهیزات نیروی هوایی هند بهروز بوده و نیروی زمینی با مشکلاتی مانند کمبود مهمات پیشرفته مواجه است. ازاینرو، هند بهدنبال حملات محدود نمایشی خواهد بود، مانند حمله هوایی بالاکوت در ۲۰۱۹، اما از درگیری گسترده، بهدلیل هزینههای بالا، اجتناب خواهد کرد.
استراتژی دفاعی پاکستان
پاکستان با ۶۵۰,۰۰۰ نیروی فعال و بودجه ۱۰ میلیارد دلاری، از استراتژی «چشمدربرابرچشم» استفاده میکند. تقویت نیروهای مرزی و حمایت از متحدان منطقهای، مانند چین، نشاندهنده آمادگی برای پاسخگویی است؛ اما گزارش SIPRI نشان میدهد که ۵۵درصد از تجهیزات نظامی پاکستان نیز کهنه بوده و ناآرامیهای داخلی در بلوچستان و خیبر پختونخوا، توانایی این کشور را محدود کرده است. بااینحال، زرادخانه هستهای پاکستان میتواند بهعنوان یک عامل بازدارنده عمل کند.
خطر خطای محاسباتی
تبادل آتشهای اخیر در LoC، که از ۲۴ آوریل آغاز شده، خطر خطای محاسباتی را افزایش داده است. گزارش CSIS بیان میکند که هر دو طرف در حالت آمادهباش کامل هستند، اما فقدان کانالهای دیپلماتیک مستقیم، مانند خط تماس نظامی که در سال ۲۰۲۴ قطع شد، میتواند این وضعیت را پیچیدهتر کند. درگیریهای مشابه در گذشته، مانند حادثه ۲۰۱۶ که به کشتهشدن ۱۹ سرباز هندی منجر شد، نشان میدهد که حتی یک حادثه کوچک میتواند بهسرعت تشدید شود.
نقش بازیگران بینالمللی
علیرغم سیاستگذاران هندی و پاکستانی، نباید از نقش بازیگران بینالمللی نیز غافل شویم. طبیعتاً در هر آتشی که برپا میشود، کشورهای همسایه و دولتهای بزرگ دنیا نیز دخالت خواهند داشت.
ایالات متحده و بیتوجهی جهانی
ایالات متحده که خود را درگیر بحرانهای اوکراین و خاورمیانه کرده، توجه محدودی به این درگیری نشان داده است. دونالد ترامپ در ۲۹ آوریل ۲۰۲۵ اظهار داشت که هند و پاکستان باید خودشان مشکل را حل کنند. این بیتوجهی، با توجه به تهدیدات هستهای، میتواند خطرناک باشد. در این زمینه، گزارش Foreign Affairs هشدار میدهد که عدم مداخله قدرتهای بزرگ ممکن است این بحران را به یک فاجعه جهانی تبدیل کند.
نقش چین و ایران
چین با سرمایهگذاری ۶۲ میلیارد دلاری در CPEC، نگران ازدستدادن منافع خود بوده و از کاهش تنش حمایت کرده است. ایران نیز پیشنهاد میانجیگری داده، اما نفوذ محدودی در این حوزه دارد. گزارش Chatham House نشان میدهد که انگیزههای اقتصادی چین، مانند حفظ بندر گوادر، ممکن است مانع موفقیت میانجیگری شود. بااینحال، چین با نفوذ خود بر پاکستان میتواند نقشی کلیدی را در آتشبس ایفا کند.
سازمان ملل و جامعه جهانی
سازمان ملل با صدور هشدارهای مسافرتی برای کشمیر و درخواست آتشبس، تلاش کرده از تشدید جلوگیری کند؛ اما گزارش UN Security Council نشان میدهد که فقدان اجماع بینالمللی، بهویژه با وتوی احتمالی چین در حمایت از پاکستان، تأثیر این تلاشها را کمرنگ کرده است. جامعه جهانی، ازجمله اتحادیه اروپا نیز با بیانیههایی خواستار کاهش تنش شده، اما اقدامی عملی صورت نگرفته است.
تأثیرات اجتماعی: از آوارگی تا نفرتپراکنی
حالا که به تأثیرات سیاسی و ژئوپلیتیک جنگ هند و پاکستان پرداختیم، باید پیامدهای اجتماعی آن را نیز مد نظر قرار دهیم. به یاد داشته باشیم که همیشه قربانیان اصلی تصمیمات سیاستمداران، مردم بیگناه هستند.
آوارگی و مهاجرت اجباری
درگیریهای اخیر، بهویژه تبادل آتش در LoC، باعث آوارگی هزاران نفر از ساکنان کشمیر شده است. گزارش UNHCR نشان میدهد که از ۲۴ آوریل تا کنون، بیش از ۱۲,۰۰۰ نفر از مناطق مرزی جامو و کشمیر به شهرهای امنتر، مانند سرینگر و جامو، مهاجرت کردهاند. در پاکستان، حدود ۸,۰۰۰ نفر از مناطق کشمیر آزاد به شهرهای مظفرآباد و راولپندی پناه بردهاند. این آوارگی فشار زیادی را بر منابع محلی وارد کرده و خطر شیوع بیماریهایی مانند وبا را افزایش داده است.
نفرتپراکنی و تنشهای داخلی
این درگیری نفرتپراکنی میان جوامع هندو و مسلمان را در هر دو کشور تشدید کرده است. در هند، گزارشهای BBC از افزایش حملات به اقلیتهای مسلمان در ایالتهایی، مانند گجرات و اوتار پرادش، خبر میدهد. در پاکستان، رسانههای محلی مانند Dawn گزارش دادهاند که گروههای افراطی ضدهندو، تظاهرات خشونتآمیزی را در کراچی و لاهور برگزار کردهاند. این تنشها میتواند به درگیریهای داخلی و بیثباتی اجتماعی منجر شود.
تأثیر بر کودکان و آموزش
بستن مدارس در مناطق مرزی، بیش از ۳۵۰,۰۰۰ کودک را از تحصیل محروم کرده است. در همین راستا، گزارش یونیسف نشان میدهد که ۱,۲۰۰ مدرسه در جامو و کشمیر و ۸۰۰ مدرسه در کشمیر آزاد تعطیل شدهاند. این محرومیت، همراه با استرس روانی ناشی از درگیری، میتواند تأثیرات بلندمدتی بر نسل آینده داشته باشد.
سناریوهای احتمالی: از جنگ تا دیپلماسی
گفتیم که با توجه به قوای محدود نظامی دو کشور، احتمال درپیشگرفتن رویکردی محافظهکارانه نیز وجود دارد. بنابراین، بیایید تا سناریوهای احتمالی را دقیقتر بررسی کنیم.
سناریوی جنگ محدود
محتملترین سناریو، یک درگیری محدود است که شامل حملات هوایی یا عملیات زمینی مقیاس کوچک میشود. هند ممکن است مانند حمله بالاکوت در ۲۰۱۹، بهدنبال ضربهای نمایشی باشد، اما پاسخ پاکستان میتواند این وضعیت را به یک چرخه خشونت تبدیل کند. بااینوجود، احتمالاً هزینههای اقتصادی و ریسک هستهای این سناریو را کوتاهمدت نگه میدارد، اما حتی یک درگیری محدود میتواند صدها کشته و هزاران آواره بهدنبال داشته باشد.
سناریوی جنگ هستهای
در صورت خطای محاسباتی یا تشدید غیرقابل کنترل، استفاده از تسلیحات هستهای یک تهدید واقعی است. همانطور که گفتیم، مطالعات اقلیمی پیشبینی میکنند که استفاده از ۵۰ بمب هستهای کوچک میتواند اثرات جهانی فاجعهباری داشته باشد؛ ازجمله کاهش دما، بارشهای غیرعادی و قحطی گسترده. اگرچه این سناریو بعید به نظر میرسد، اما همچنان روی کاغذ خطرناک است.
سناریوی دیپلماتیک
میانجیگری قدرتهای منطقهای، مانند چین یا ایران، همراه با فشار بینالمللی، میتواند به آتشبس منجر شود. بازگرداندن کانالهای دیپلماتیک، مانند خط تماس نظامی و احیای توافقنامههای دوجانبه، مانند ایندوس نیز راهحلی پایدار خواهد بود. بااینحال، موفقیت این سناریو به اراده سیاسی هر دو طرف و حمایت جامعه جهانی بستگی دارد.
سخن پایانی: آیندهای نامعلوم
درگیری هند و پاکستان که از حدود ۱۰ روز پیش آغاز شده، مانند آتشی زیر خاکستر است که هرلحظه میتواند شعلهور شود. ریشههای تاریخی عمیق، فشارهای اقتصادی، آمادگی نظامی، نقش محدود بازیگران بینالمللی و تأثیرات اجتماعی، این بحران را به یک معمای پیچیده تبدیل کرده است. بنابراین، با توجه به محتملبودن تهدید هستهای، دیپلماسی هنوز بهترین راهکار برای جلوگیری از فاجعه خواهد بود؛ اما بدون اقدام قاطع و عقلانی از سوی هر دو طرف و حمایت جامعه جهانی، این آتش میتواند شبهقاره را به ورطه نابودی بکشاند. آینده این نزاع، نهتنها سرنوشت دو ملت، بلکه ثبات جهانی را نیز رقم خواهد زد.