گل یا پوچ؟ نگاهی به سرنوشت مذاکرات ایران و آمریکا

مذاکرات هسته‌ای ایران و ایالات متحده، که دور اول آن در ۱۲ آوریل ۲۰۲۵ در مسقط، پایتخت عمان و دور دوم آن در ۱۹ آوریل ۲۰۲۵ در شهر رم ایتالیا برگزار شد، یکی از مهم‌ترین رویدادهای سیاسی و اقتصادی سال‌های اخیر است. این مذاکرات با هدف احیای توافق هسته‌ای (برجام) یا دستیابی به توافقی جدید برای محدود‌کردن برنامه هسته‌ای ایران در برابر رفع تحریم‌ها انجام می‌شود.

برای سرمایه‌گذاران و فعالان بازارهای مالی، این مذاکرات تأثیرات عمیقی بر بازارهای انرژی، ارز و دارایی‌های امن، مانند طلا دارد. دور اول مذاکرات در مسقط با حضور عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران و استیو ویتکوف، فرستاده ویژه آمریکا، برگزار شد و به‌گفته منابع رسمی، گفت‌وگوها «مثبت و سازنده» توصیف می‌شوند. دور دوم در رم نیز با میانجی‌گری عمان ادامه یافت و دو طرف توافق کردند که مذاکرات فنی را در ۲۶ آوریل در مسقط از سر بگیرند. ازاین‌رو، در این مطلب، به بررسی فاندامنتال این مذاکرات و تأثیرات آن‌ها بر بازارها و اقتصاد خواهیم پرداخت.

[toc]

اهمیت مذاکرات برای اقتصاد ایران

مذاکرات ایران و آمریکا از منظر اقتصادی برای ایران حیاتی است. تحریم‌های آمریکا از سال ۲۰۱۸ که پس از خروج دونالد ترامپ از برجام اعمال شد، اقتصاد ایران را تحت‌فشار شدیدی قرار داده است. بر اساس گزارش‌های داخلی، تورم در ایران در سال‌های اخیر به بیش از ۴۰درصد رسیده و ارزش ریال به‌شدت کاهش یافته است.

از طرفی، رفع تحریم‌ها می‌تواند دسترسی ایران به منابع ارزی مسدودشده را فراهم کند که به‌گفته برخی از مقامات، بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار در بانک‌های خارجی است. این منابع می‌توانند به بهبود وضعیت اقتصادی، کاهش نرخ ارز (مانند تتر که در ۱۹ آوریل ۲۰۲۵ به ۸۵,۱۷۹ تومان رسید) و تقویت شاخص بورس تهران کمک کنند. به همین خاطر، بسیاری از ایرانیان امیدوارند که رفع تحریم‌ها به رونق اقتصادی منجر شود.

تأثیر مذاکرات بر بازارهای جهانی

از منظر جهانی، این مذاکرات بر بازارهای انرژی، به‌ویژه نفت، تأثیر قابل ‌توجهی دارد. ایران، به‌عنوان یکی از اعضای اوپک، پیش از تحریم‌ها روزانه حدود ۲.۵ میلیون بشکه نفت صادر می‌کرد. بازگشت ایران به بازار جهانی می‌تواند عرضه نفت را افزایش داده و قیمت‌ها را کاهش دهد که برای کشورهایی، مانند چین و هند که واردکنندگان بزرگ نفت هستند، خبر خوبی خواهد بود؛ اما برای تولیدکنندگان نفت، مانند عربستان سعودی، این افزایش عرضه می‌تواند به کاهش درآمدهای نفتی منجر شود.

علاوه‌بر آن، مذاکرات بر بازارهای دارایی‌های امن نیز تأثیر می‌گذارد. به گزارش وال استریت ژورنال، در صورت شکست مذاکرات، تقاضا برای طلا افزایش می‌یابد و قیمت آن ممکن است از سطح فعلی به بالای ۳۵۰۰ دلار برسد.

چرا این مذاکرات متفاوت است؟

برخلاف مذاکرات قبلی، این دور از گفت‌وگوها در شرایطی برگزار می‌شود که دونالد ترامپ برای دومین‌بار به قدرت بازگشته است. او که در دوره اول ریاست‌جمهوری خود (۲۰۱۷-۲۰۲۱) سیاست «فشار حداکثری» را علیه ایران اعمال کرد، این‌بار تحت‌فشارهای داخلی و بین‌المللی به مذاکره روی آورده است. از سوی دیگر، ایران با روی‌کار‌آمدن مسعود پزشکیان و تحت‌فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌ها، به‌دنبال راهی برای کاهش فشارها و بهبود وضعیت اقتصادی است. این ترکیب از عوامل، مذاکرات را به یک بزنگاه تاریخی تبدیل می‌کند.

نقش بازیگران بین‌المللی

علاوه‌بر ایران و آمریکا، بازیگران بین‌المللی دیگری نیز در این مذاکرات نقش دارند. عمان که میزبان دور اول مذاکرات بود، به‌عنوان میانجی سنتی بین دو طرف عمل می‌کند. وزیر امور خارجه عمان، بدر البوسعیدی، پس از دور اول از هر دو طرف برای ایجاد فضایی برای صلح تشکر کرد. همچنین، کشورهای اروپایی مانند ایتالیا (میزبان دور دوم) و بازیگران منطقه‌ای، مانند عربستان سعودی، در این مذاکرات دخیل هستند. به گزارش یورونیوز، کشورهای منطقه از تقابل نظامی استقبال نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند از طریق دیپلماسی به ثبات برسند. این حمایت بین‌المللی می‌تواند شانس موفقیت مذاکرات را افزایش دهد؛ اما اختلافات عمیق بین ایران و آمریکا همچنان مانع بزرگی است.

زمینه تاریخی: از برجام تا بن‌بست مذاکرات

برای درک اهمیت مذاکرات کنونی ایران و آمریکا که دور اول آن در ۱۲ آوریل ۲۰۲۵ در مسقط و دور دوم در ۱۹ آوریل ۲۰۲۵ در رم برگزار شد، باید به زمینه تاریخی آن‌ها نگاهی بیندازیم. مذاکرات فعلی در ادامه تلاش‌های طولانی برای حل مناقشه هسته‌ای ایران شکل گرفته که از دهه ۲۰۰۰ میلادی تا امروز، یکی از چالش‌های اصلی دیپلماسی بین‌المللی بوده است. این مناقشه از زمانی آغاز شد که جامعه بین‌المللی نسبت به فعالیت‌های هسته‌ای ایران ابراز نگرانی کرد و تحریم‌هایی برای محدود‌‌کردن این برنامه اعمال شد. در این بخش، مسیر تاریخی این مناقشه را از امضای توافق هسته‌ای (برجام) در سال ۲۰۱۵ تا بن‌بست مذاکرات پس از خروج آمریکا از این توافق در سال ۲۰۱۸ بررسی می‌کنیم و عوامل کلیدی منجر به مذاکرات کنونی را تحلیل خواهیم کرد.

ریشه‌های مناقشه هسته‌ای ایران

مناقشه هسته‌ای ایران به اوایل دهه ۲۰۰۰ بازمی‌گردد؛ زمانی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) گزارش داد که ایران فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم را بدون اطلاع‌رسانی کامل انجام داده است. به گزارش بی‌بی‌سی، در سال ۲۰۰۳، آژانس تأیید کرد که ایران تأسیسات غنی‌سازی نطنز و راکتور آب سنگین اراک را توسعه داده که نگرانی‌هایی درباره احتمال تولید سلاح هسته‌ای ایجاد کرد.

در این زمینه، ایران تأکید داشت که برنامه هسته‌ای‌اش صرفاً برای اهداف صلح‌آمیز، مانند تولید انرژی و تحقیقات پزشکی است و حق دسترسی به آن را تحت‌معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) دارد. بااین‌حال، ایالات متحده و متحدانش، معتقد بودند که ایران به‌دنبال تولید سلاح هسته‌ای است و باید تحت‌فشارهای شدید قرار گیرد.

امضای برجام: یک توافق تاریخی

در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵، پس از سال‌ها مذاکره، ایران و گروه ۱+۵ (ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، روسیه، چین و آلمان) به توافقی تاریخی به نام برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) دست یافتند. این توافق که در وین نهایی شد، برنامه هسته‌ای ایران را در ازای رفع تحریم‌های اقتصادی محدود کرد. به گزارش بی‌بی‌سی، ایران متعهد شد که تعداد سانتریفیوژهای خود را از حدود ۱۹,۰۰۰ به ۶,۱۰۴ کاهش دهد، غنی‌سازی اورانیوم را به سطح ۳.۶۷‌درصد محدود کند و ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را به ۳۰۰ کیلوگرم برساند.

در سوی مقابل، تحریم‌های اقتصادی اعمال‌شده توسط سازمان ملل، اتحادیه اروپا و ایالات متحده لغو شد. این توافق به ایران اجازه داد تا به بازار جهانی نفت بازگردد و به منابع مالی مسدودشده خود دسترسی پیدا کند که به‌گفته برخی منابع حدود ۱۰۰ میلیارد دلار بود. به‌گزارش تابناک، بازگشت ایران به بازار نفت باعث شد که صادرات نفت این کشور از ۱.۱ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۵ به ۲.۵ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۶ برسد.

خروج آمریکا از برجام: آغاز تنش‌ها

در ۸ مه ۲۰۱۸، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده، به‌طور یک‌جانبه از برجام خارج شد و سیاست «فشار حداکثری» را علیه ایران اعمال کرد. به‌گزارش نیویورک تایمز، ترامپ اعلام کرد که این توافق یکی از بدترین معاملات تاریخ است و نمی‌تواند جلوی دستیابی ایران را به سلاح هسته‌ای بگیرد. او ادعا کرد که ایران به تعهدات خود پایبند نبوده و فعالیت‌های مخفیانه‌ای انجام داده است؛ ادعایی که توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی رد شد.

پس از این تصمیم، آمریکا تحریم‌های شدیدی را در زمینه‌های انرژی، بانکی و حمل‌ونقل علیه ایران اعمال کرد. در این زمینه، استیون منوچین، وزیر خزانه‌داری آمریکا، گفت که این تحریم‌ها بیش از ۱۶۸ نهاد ایرانی را هدف قرار داده است. به گزارش رسانه‌های داخلی، این تحریم‌ها اقتصاد ایران را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار داد، تورم را به بیش از ۴۰درصد رساند و ارزش ریال را به پایین‌ترین سطح تاریخی خود کاهش داد.

واکنش ایران: کاهش تعهدات و افزایش غنی‌سازی

پس از خروج آمریکا، ایران ابتدا اعلام کرد که به تعهدات خود در برجام پایبند می‌ماند، اما با ادامه تحریم‌ها و عدم اجرای تعهدات از سوی کشورهای اروپایی، از سال ۲۰۱۹ شروع به کاهش تعهدات خود کرد. به گزارش انصاف نیوز، ایران در چند مرحله غنی‌سازی اورانیوم را افزایش داد؛ ابتدا به ۴.۵‌درصد، سپس به ۲۰‌درصد و در نهایت، تا ۶۰‌درصد که نزدیک به سطح مورد نیاز برای تولید سلاح هسته‌ای (۹۰درصد) است.

همچنین، ایران توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته مانند IR-6 را آغاز کرد و دسترسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را به تأسیسات خود محدود کرد. این اقدامات، نگرانی‌های بین‌المللی را افزایش داد. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، در سال ۲۰۲۱ هشدار داد که اگر ایران به این مسیر ادامه دهد، امکان راستی‌آزمایی برنامه هسته‌ای این کشور از بین می‌رود.

تلاش‌های ناکام برای احیای برجام

پس از خروج آمریکا، چندین دور مذاکره برای احیای برجام برگزار شد، اما همه آن‌ها به بن‌بست رسید. در سال ۲۰۲۱، با روی‌کار‌آمدن جو بایدن، مذاکراتی در وین آغاز شد که با حضور غیرمستقیم آمریکا و میانجی‌گری اتحادیه اروپا صورت گرفت. به‌گزارش یورونیوز، در این مذاکرات، ایران خواستار رفع کامل تحریم‌ها و تضمین‌هایی بود که رئیس‌جمهور بعدی آمریکا بار دیگر از توافق خارج نشود؛ اما آمریکا این درخواست را غیرعملی دانست و تأکید داشت که ابتدا ایران باید به تعهدات خود بازگردد.

این اختلافات باعث توقف مذاکرات شد. به‌گزارش منابع معتبر، مذاکرات وین در سال ۲۰۲۲ به‌دلیل تشدید تنش‌ها در خاورمیانه و ترور دانشمندان هسته‌ای، متوقف شد. این بن‌بست تا سال ۲۰۲۵ ادامه داشت، تا اینکه با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت و فشارهای داخلی و بین‌المللی، دو طرف تصمیم به مذاکره گرفتند.

عوامل بازگشت به مذاکرات

بازگشت ایران و آمریکا به میز مذاکره در سال ۲۰۲۵ نتیجه چندین عامل بود. از یک سو، فشارهای اقتصادی در ایران، ازجمله تورم بالا و کاهش ارزش ریال، دولت مسعود پزشکیان را به مذاکره سوق داد. از سوی دیگر، دونالد ترامپ که در دور دوم ریاست‌جمهوری خود با فشارهای بین‌المللی از سوی متحدان اروپایی مواجه بود، تصمیم گرفت به مذاکره روی آورد.

دور اول مذاکرات: مسقط، نقطه آغاز

دور اول مذاکرات ایران و آمریکا در ۱۲ آوریل ۲۰۲۵ در مسقط، پایتخت عمان، برگزار شد. این مذاکرات که پس از سال‌ها تنش و بن‌بست دیپلماتیک پا گرفت، نقطه عطفی در روابط دو کشور محسوب می‌شود. مذاکرات به‌صورت غیرمستقیم و با میانجی‌گری مقامات عمانی انجام شد؛ به این معنا که نمایندگان ایران و آمریکا در اتاق‌های جداگانه حضور داشتند و عمان پیام‌ها را بین دو طرف منتقل می‌کرد. این دور از مذاکرات با حضور عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، و استیو ویتکوف، فرستاده ویژه آمریکا در خاورمیانه، برگزار شد و به‌گفته منابع رسمی، اولین گام برای کاهش تنش‌ها بود. در این بخش، جزئیات این دور از مذاکرات، مواضع دو طرف و نقش بازیگران منطقه‌ای را بررسی می‌کنیم.

ساختار مذاکرات در مسقط

مذاکرات مسقط به‌صورت غیرمستقیم برگزار شد، روشی که پیش‌تر در مذاکرات منجر به برجام نیز مورد استفاده قرار گرفته بود. به‌گزارش سی‌ان‌ان، ۱۳ نفر در این مذاکرات شرکت کردند؛ ۵ نفر از هیئت ایرانی، ۵ نفر از هیئت آمریکایی و ۳ نفر از مقامات عمانی که نقش میانجی را بر عهده داشتند. هیئت ایرانی به رهبری عباس عراقچی که سابقه طولانی در مذاکرات هسته‌ای دارد و هیئت آمریکایی به رهبری استیو ویتکوف که پیش‌تر در مذاکرات صلح خاورمیانه نقش داشته، در این گفت‌وگوها حضور داشتند.

مواضع ایران و آمریکا

ایران در این دور از مذاکرات موضع محکمی اتخاذ کرد. عباس عراقچی گفت که حق غنی‌سازی اورانیوم غیرقابل مذاکره است؛ اما ایران آماده خواهد بود تا نگرانی‌های احتمالی درباره برنامه هسته‌ای خود را برطرف کند. به‌گزارش انصاف نیوز، عراقچی تأکید کرد که غنی‌سازی بخشی از حقوق ایران تحت‌معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) است و هدف این مذاکرات باید اعتمادسازی باشد.

در سوی مقابل، استیو ویتکوف در پستی در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد که هر توافق نهایی باید چارچوبی برای صلح، ثبات و رفاه در خاورمیانه ایجاد کند. او افزود که این به‌معنای توقف و حذف برنامه غنی‌سازی و تسلیحاتی ایران است. این مواضع نشان‌دهنده شکاف عمیق بین دو طرف بود؛ بااین‌وجود هردوی آن‌ها از مذاکرات به‌عنوان «مثبت و سازنده» یاد کردند.

نقش عمان در میانجی‌گری

عمان، به‌عنوان میزبان و میانجی، نقشی کلیدی را در این مذاکرات ایفا کرد. وزیر امور خارجه عمان، سید بدر البوسعیدی، پس از پایان دور اول مذاکرات، از هر دو طرف برای شرکت در گفت‌وگوهایی که به «صلح، امنیت و ثبات جهانی» کمک می‌کند، تشکر کرد. به‌گزارش یورونیوز، عمان با انتقال پیام‌ها به زبان انگلیسی بین دو طرف، فضایی محترمانه را برای مذاکرات به ارمغان آورد. این نقش عمان یادآور میانجی‌گری‌های قبلی این کشور در سال‌های ۲۰۱۳-۲۰۱۵ بود که به امضای برجام منجر شد. عمان به‌دلیل روابط خوب خود با هر دو کشور و بی‌طرفی‌اش در مناقشات منطقه‌ای، به‌عنوان میانجی مورد اعتماد شناخته می‌شود.

واکنش‌های داخلی در ایران

مذاکرات مسقط در ایران با واکنش‌های متفاوتی مواجه شد. به‌گفته تابناک، برخی گروه‌های سیاسی، ازجمله اصلاح‌طلبان، از مذاکرات استقبال کردند و آن را فرصتی برای رفع تحریم‌ها و بهبود وضعیت اقتصادی دانستند؛ اما گروه‌های مرتبط با اصولگرایان، مذاکرات را نشانه «ضعف» دولت مسعود پزشکیان دانستند و خواستار توقف گفت‌وگوها شدند. این اختلافات داخلی نشان‌دهنده چالش‌های پیش روی دولت ایران در مسیر مذاکرات است؛ به‌ویژه که افکار عمومی نیز به‌دلیل مشکلات اقتصادی به‌شدت به نتیجه این مذاکرات حساسیت نشان می‌دهد.

دور دوم مذاکرات: رم، گامی به جلو یا عقب؟

دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا در ۱۹ آوریل ۲۰۲۵ در رم، پایتخت ایتالیا، برگزار شد. این مذاکرات که ادامه دور اول در مسقط بود، با هدف پیشرفت در گفت‌وگوهای هسته‌ای و یافتن راه‌حلی برای احیای توافق هسته‌ای (برجام) یا دستیابی به توافقی جدید انجام شد. مانند دور اول، این مذاکرات نیز غیرمستقیم و با میانجی‌گری عمان برگزار شد و عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، و استیو ویتکوف، فرستاده ویژه آمریکا، نمایندگان ارشد دو طرف بودند.

در این دور، دو طرف توافق کردند که مذاکرات فنی و کارشناسی را در روزهای آینده آغاز کنند و دور بعدی را در ۲۶ آوریل در مسقط ادامه دهند. بااین‌حال، تغییر مکان مذاکرات و اختلافات موجود، سؤالاتی را درباره میزان پیشرفت این دور ایجاد کرد. در این بخش، جزئیات دور دوم، پیشرفت‌ها، چالش‌ها و نقش بازیگران بین‌المللی را بررسی می‌کنیم.

تغییر مکان مذاکرات: از مسقط به رم

یکی از نکات برجسته دور دوم، تغییر مکان مذاکرات از مسقط به رم بود که با جنجال‌هایی همراه شد. به‌گزارش منابع داخلی، ابتدا قرار بود که این دور نیز در عمان برگزار شود؛ اما آمریکا پیشنهاد تغییر مکان به رم را مطرح کرد. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، این تغییر را نشانه «عدم جدیت» آمریکا دانست و اعلام کرد که چنین اقداماتی می‌تواند اعتمادسازی را دشوار کند.

با‌این‌حال، در نهایت ایران با این تغییر موافقت کرد و مذاکرات در سفارت عمان در رم برگزار شد. برخی تحلیلگران، ازجمله فرناز فصیحی در نیویورک تایمز، معتقدند که این تغییر مکان تلاش آمریکا برای جلب حمایت کشورهای اروپایی، به‌ویژه ایتالیا، در مذاکرات بود. ایتالیا پیش‌تر میزبان دیدارهای اولیه بین عباس عراقچی و آنتونیو تاجانی، وزیر امور خارجه ایتالیا بود که نشان‌دهنده نقش فعال اروپا در این گفت‌وگوها است.

پیشرفت‌ها در دور دوم

با وجود جنجال‌ها، دور دوم مذاکرات پیشرفت‌هایی داشت. اسماعیل بقایی این دور را «سازنده» خواند و گفت که دو طرف توافق کردند مذاکرات فنی و کارشناسی را در روزهای آینده آغاز کنند. به‌گزارش انصاف نیوز، عباس عراقچی پس از مذاکرات تأکید کرد که «فضای مناسبی» برای ادامه گفت‌وگوها وجود دارد. همچنین، ایران اعلام کرد که آماده پذیرش برخی محدودیت‌ها در غنی‌سازی اورانیوم است، اما خواستار تضمین‌هایی شد که دونالد ترامپ بار دیگر از توافق خارج نشود.

علاوه‌بر آن، نیویورک تایمز گزارش داد که استیو ویتکوف در این دور از خواسته اولیه توقف کامل غنی‌سازی عقب‌نشینی کرد و تمرکز خود را بر عدم استفاده نظامی از مواد موجود گذاشت. این انعطاف تمایل دو طرف برای یافتن راه‌حل را نشان می‌دهد؛ هرچند اختلافات اساسی همچنان پابرجا است.

چالش‌ها و موانع پیش رو

با وجود پیشرفت‌ها، دور دوم مذاکرات با چالش‌های جدی مواجه بود. به‌گزارش یورونیوز، آمریکا همچنان بر توقف کامل برنامه غنی‌سازی ایران تأکید دارد؛ درحالی‌که ایران غنی‌سازی را حق خود می‌داند. البته برخی منابع گزارش دادند که واشنگتن ممکن است با غنی‌سازی در سطح ۳.۶۷درصد موافقت کند؛ اما این پیشنهاد با مقاومت‌هایی از سوی ایران مواجه شد. ایران خواستار رفع کامل تحریم‌ها و دسترسی به منابع مالی مسدودشده خود است، اما آمریکا این موضوع را به بازگشت ایران به تعهداتش مشروط کرد. علاوه‌بر آن، فشارهای داخلی در هر دو کشور مذاکرات را پیچیده‌تر کرده است. در ایران، گروه‌های اصولگرا مذاکرات را نشانه ضعف می‌دانند و در آمریکا، برخی نمایندگان کنگره مخالف هرگونه توافق با ایران هستند.

نقش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) نیز در این دور از مذاکرات نقش مهمی ایفا کرد. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، پس از دور اول به تهران آمد و با مقامات ایرانی دیدار کرد. به‌نقل از لوفیگارو، گروسی گفت که آژانس بخشی از گفت‌وگوهای دوجانبه نیست، اما نسبت به آن بی‌تفاوت هم نخواهد بود. او تأکید کرد که هر توافق احتمالی باید توسط آژانس راستی‌آزمایی شود. این نقش نظارتی می‌تواند بر نتیجه مذاکرات تأثیر بگذارد؛ به‌ویژه که ایران پیش‌تر دسترسی بازرسان آژانس به تأسیسات خود را محدود کرده بود. گروسی هشدار داد که بدون همکاری کامل ایران، اعتمادسازی دشوار است.

واکنش‌های بین‌المللی به دور دوم

دور دوم مذاکرات با واکنش‌های مختلفی از سوی جامعه بین‌المللی مواجه شد. به‌گزارش بی‌بی‌سی، اتحادیه اروپا از پیشرفت مذاکرات استقبال کرد و جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، گفت که این گفت‌وگوها «گامی در مسیر درست» است.

چین و روسیه، به‌عنوان اعضای گروه ۱+۵ نیز از مذاکرات حمایت کردند و خواستار رفع تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا شدند. بااین‌وجود، به‌گزارش وال استریت ژورنال، مقامات اسرائیلی اعلام کردند که هر توافقی که غنی‌سازی ایران را متوقف نکند، برای امنیت منطقه خطرناک است.

تحلیل فاندامنتال: تأثیر مذاکرات بر بازارهای مالی

مذاکرات اخیر ایران و آمریکا تأثیراتی عمیق بر بازارهای مالی جهانی و منطقه‌ای دارد. برای سرمایه‌گذاران و فعالان بازار، درک این تأثیرات از منظر فاندامنتال حیاتی است؛ زیرا نتیجه این مذاکرات می‌تواند مسیر بازارهای انرژی، ارز، سهام و دارایی‌های امن را تغییر دهد. موفقیت یا شکست مذاکرات نه‌تنها بر اقتصاد ایران، بلکه بر عرضه جهانی نفت، ارزش دلار و تقاضا برای دارایی‌های امن، مانند طلا، تأثیر می‌گذارد. در این بخش، تأثیرات این مذاکرات را بر بازارهای مختلف بررسی کرده و تحلیل می‌کنیم که چگونه سرمایه‌گذاران می‌توانند از این تحولات بهره ببرند یا ریسک‌های آن را مدیریت کنند.

بازار نفت: عرضه و تقاضای جهانی

یکی از مهم‌ترین تأثیرات این مذاکرات بر بازار نفت است. ایران یکی از اعضای کلیدی اوپک بوده که پیش از تحریم‌ها، روزانه حدود ۲.۵ میلیون بشکه نفت صادر می‌کرد. بااین‌وجود، تحریم‌های آمریکا از سال ۲۰۱۸ این صادرات را به کمتر از ۳۰۰,۰۰۰ بشکه در روز کاهش داد. در صورت موفقیت مذاکرات و رفع تحریم‌ها، ایران می‌تواند تا ۲ میلیون بشکه به بازار جهانی بازگرداند. این افزایش عرضه می‌تواند قیمت نفت را کاهش دهد. 

از سوی دیگر، شکست مذاکرات می‌تواند تنش‌ها را افزایش داده و تنگه هرمز را که ۲۰‌درصد از عرضه جهانی نفت از آن عبور می‌کند، مورد تهدید قرار دهد. در چنین سناریویی، قیمت نفت ممکن است به بالای ۱۰۰ دلار برسد.

بازار ارز: ارزش ریال و تتر

در ایران، نتیجه مذاکرات تأثیری مستقیم بر ارزش ریال و استیبل‌کوین‌هایی، مانند تتر (USDT) دارد. درحال‌حاضر، تحریم‌ها دسترسی ایران به منابع ارزی را محدود کرده و ارزش ریال را به‌شدت کاهش داده است. در ۱۹ آوریل ۲۰۲۵، نرخ تتر در بازار آزاد ایران ۸۵,۱۷۹ تومان بود. در صورت رفع تحریم‌ها، ایران می‌تواند به منابع ارزی مسدودشده خود که برخی منابع آن را بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار تخمین می‌زنند، دسترسی پیدا کند. این امر می‌تواند ارزش ریال را تقویت کرده و نرخ تتر را به حدود ۷۰,۰۰۰ IRR کاهش دهد؛ اما اگر مذاکرات شکست بخورد، ارزش ریال بیشتر سقوط می‌کند و نرخ تتر ممکن است از ۱۰۰,۰۰۰ IRR فراتر برود که فشار بیشتری بر اقتصاد ایران وارد می‌کند.

بازار سهام: فرصت‌ها و تهدیدها

مذاکرات بر بازار سهام ایران نیز تأثیر قابل ‌توجهی دارد. رفع تحریم‌ها می‌تواند جریان سرمایه خارجی را به ایران افزایش دهد و شاخص بورس تهران را تقویت کند. برای مثال، در صورت رفع تحریم‌ها، شاخص بورس تهران می‌تواند تا ۳۰درصد رشد کند؛ به‌ویژه در بخش‌هایی مانند پتروشیمی و خودروسازی که از رفع تحریم‌ها سود می‌برند. بااین‌حال، شکست مذاکرات می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران را کاهش دهد و بازار سهام ایران را با افت شدید مواجه کند.

در سطح جهانی، بازارهای سهام نیز تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند. به‌گزارش وال استریت ژورنال، افزایش قیمت نفت در صورت شکست مذاکرات می‌تواند هزینه‌های تولید را بالا ببرد و سودآوری شرکت‌های بین‌المللی را کاهش دهد.

دارایی‌های امن: طلا و دلار

مذاکرات بر دارایی‌های امن، مانند طلا و دلار نیز تأثیر می‌گذارد. به‌گزارش بلومبرگ، در صورت موفقیت مذاکرات، تقاضا برای طلا به‌عنوان دارایی امن کاهش می‌یابد و قیمت آن ممکن است از سطح فعلی (حدود ۳۳۰۰ دلار به‌ازای هر اونس) به زیر ۳۰۰۰ دلار برسد؛ اما اگر مذاکرات شکست بخورد، تنش‌های ژئوپلیتیکی افزایش می‌یابد و قیمت طلا می‌تواند به ۳,۵۰۰ دلار برسد. دلار آمریکا نیز در صورت شکست مذاکرات تقویت می‌شود، زیرا سرمایه‌گذاران به‌دنبال دارایی‌های امن می‌روند. به‌گزارش یورونیوز، شاخص دلار (DXY) در هفته‌های اخیر به‌دلیل بلاتکلیفی مذاکرات در محدوده ۱۰۵ واحد نوسان داشته است.

تأثیر بر بازارهای نوظهور

مذاکرات بر بازارهای نوظهور، به‌ویژه در خاورمیانه، نیز تأثیر می‌گذارد. در صورت رفع تحریم‌ها، ایران می‌تواند به‌عنوان یک بازیگر اقتصادی مهم در منطقه ظاهر شود و تجارت با کشورهایی، مانند عراق و ترکیه را افزایش دهد؛ اما شکست مذاکرات می‌تواند تنش‌ها را در منطقه تشدید کند و سرمایه‌گذاری خارجی را در بازارهای نوظهور کاهش دهد. برای مثال، بازار سهام کشورهای حاشیه خلیج فارس، مانند عربستان سعودی، ممکن است با تأثیرات منفی روبه‌رو شود؛ زیرا افزایش قیمت نفت به‌دلیل تنش‌ها می‌تواند تورم را در این کشورها بالا ببرد.

سخن پایانی: تعادل بین فرصت و ریسک

مذاکرات ایران و آمریکا که دور اول در مسقط و دور دوم در رم برگزار شد، یکی از مهم‌ترین رویدادهای تأثیرگذار بر بازارهای داخلی است. این مذاکرات می‌تواند مسیر اقتصاد ایران و حتی بازارهای جهانی را تغییر دهد. در صورت موفقیت، رفع تحریم‌ها می‌تواند ارزش ریال را تقویت کند، شاخص بورس تهران را تا ۳۰درصد بالا ببرد و قیمت نفت را بیش از قبل کاهش دهد؛ اما شکست مذاکرات، تنش‌ها را بیشتر می‌کند، قیمت نفت را به بالای ۱۰۰ دلار می‌رساند و طلا را به بالای ۳,۵۰۰ دلار سوق می‌دهد. بنابراین، سرمایه‌گذاران باید ۳ سناریو را در نظر بگیرند؛ توافق و رشد اقتصادی، شکست و تنش نظامی، یا ادامه بلاتکلیفی. در هرکدام از این سناریوها، تنوع‌بخشی به پرتفوی و رصد اخبار حیاتی است. در نتیجه، این مذاکرات نه‌تنها سرنوشت ایران، بلکه ثبات خاورمیانه و بازارهای جهانی را رقم می‌زند.

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات مرتبط با گل یا پوچ؟ نگاهی به سرنوشت مذاکرات ایران و آمریکا