جهان در تابستان ۲۰۲۵ در یکی از حساسترین مقاطع ژئوپلیتیکی خود قرار دارد. تنشهای فزاینده میان ایران و قدرتهای غربی، بهویژه تروئیکای اروپایی (فرانسه، آلمان و بریتانیا) و ایالات متحده، بار دیگر موضوع «مکانیسم ماشه» یا «اسنپبک» را به صدر اخبار بینالمللی آورده است. این مکانیسم که در توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل گنجانده شده، به اعضای امضاکننده اجازه میدهد در صورت ادعای نقض تعهدات توسط ایران، تحریمهای پیشین سازمان ملل را بازگردانند. بااینحال، آیا تهدید به فعالسازی اسنپبک که به نظر میرسد آخرین ابزار دیپلماتیک غرب برای فشار بر ایران است، میتواند به نتایج مورد انتظار منجر شود؟ یا اینکه این اقدام، بهجای حل بحران، به تشدید تنشها و حتی فروپاشی کامل دیپلماسی منجر خواهد شد؟
ازاینرو، در این مطلب، با رویکردی فاندامنتال، ریشههای سیاسی و اقتصادی تهدید اسنپبک را بررسی میکنیم، پیامدهای احتمالی آن را برای ایران و نظام بینالمللی تحلیل خواهیم کرد و به این پرسش پاسخ میدهیم که آیا این مکانیسم واقعاً آخرین تیر در خشاب دیپلماسی غرب است یا خیر.
زمینهسازی: مکانیسم ماشه چیست؟
مکانیسم ماشه یا اسنپبک، سازوکاری حقوقی در چارچوب برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است که به طرفهای توافق (ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه، چین و ایران) امکان میدهد تا در صورت نقض تعهدات توسط یکی از طرفین، موضوع را به کمیسیون مشترک ارجاع دهند. اگر این اختلاف حل نشود، پرونده به شورای امنیت ارجاع داده شده و تحریمهای پیشین سازمان ملل بهصورت خودکار بازمیگردند، مگر اینکه قطعنامهای برای جلوگیری از آن تصویب شود. این مکانیسم بهگونهای طراحی شده که بازگشت تحریمها تقریباً خودکار باشد؛ زیرا هر یک از اعضای دائم شورای امنیت میتواند قطعنامه جلوگیری از بازگشت تحریمها را وتو کند.
در سالهای اخیر، بهویژه پس از خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸، این مکانیسم به ابزاری برای فشار غرب بر ایران تبدیل شده است. در ژوئیه ۲۰۲۵، تهدیدات تروئیکای اروپایی برای فعالسازی اسنپبک در واکنش به تعلیق همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حملات نظامی اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران شدت گرفت. این تهدیدات که با ضربالاجلهایی، مانند پایان اوت ۲۰۲۵ (۹ شهریور ۱۴۰۴)، همراه شدهاند، نشاندهنده اوجگیری تنشها در روابط ایران و غرب هستند.
ریشههای بحران کنونی
برای درک دلایل تهدید به اسنپبک، باید به تحولات اخیر در روابط ایران و غرب نگاهی بیندازیم. پس از خروج آمریکا از برجام، ایران بهتدریج تعهدات خود را در زمینه غنیسازی اورانیوم و همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی کاهش داد. این اقدامات که ایران آنها را واکنشی به عدم پایبندی غرب به تعهداتش میداند، با انتقادات شدید تروئیکای اروپایی مواجه شده است. در عین حال، حملات نظامی اخیر به تأسیسات هستهای ایران که توسط اسرائیل و آمریکا انجام شد، اعتماد تهران را به امکان احیای دیپلماسی بهشدت تضعیف کرده است.
از سوی دیگر، اروپا تحتفشارهای داخلی و خارجی قرار دارد. تروئیکای اروپایی که در سالهای گذشته تلاش کرده بود نقش میانجی را در مذاکرات هستهای ایفا کند، اکنون با فشار ایالات متحده و اسرائیل برای اتخاذ موضعی سختگیرانهتر مواجه است. بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در آمریکا و رویکرد تهاجمی او در قبال ایران نیز این فشارها را تشدید کرد. در همین حال، اظهارات مقامات ایرانی، ازجمله مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، مبنی بر بازبودن «پنجره دیپلماسی»، نشاندهنده تمایل تهران به مذاکره است؛ اما این تمایل با شروطی همراه بوده که غرب آنها را غیرقابل قبول میداند.
پیامدهای اقتصادی اسنپبک برای ایران
فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند تبعات اقتصادی سنگینی برای ایران بهدنبال داشته باشد. بازگشت تحریمهای سازمان ملل که شامل محدودیتهای گسترده در حوزههای تسلیحاتی، بانکی و انرژی میشود، اقتصاد ایران را که هماکنون تحتفشار تحریمهای یکجانبه آمریکا قرار دارد، با چالشهای بیسابقهای مواجه خواهد کرد. در این زمینه، تحریمهای اروپایی میتوانند فروش نفت ایران را بیش از پیش محدود کنند، ارزش ریال را کاهش دهند و تورم را تشدید کنند.
علاوهبر آن، توقف مبادلات مالی بینالمللی و کاهش صادرات نفت و پتروشیمی میتواند به کاهش شدید درآمدهای ارزی ایران منجر شود. این امر توانایی دولت ایران را برای تأمین کالاهای اساسی و سرمایهگذاری در زیرساختها محدود خواهد کرد. بااینحال، برخی کارشناسان معتقدند که ایران با تجربه سالها تحریم، مکانیسمهایی برای دورزدن تحریمها توسعه داده است؛ ازجمله تجارت غیررسمی با کشورهایی مانند چین و روسیه.
دیپلماسی در برابر فشار: گزینههای ایران
ایران در برابر تهدید اسنپبک دو گزینه اصلی پیش رو دارد؛ یعنی دیپلماسی فعال یا مقاومت حداکثری. مسعود پزشکیان و عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، بارها تأکید کردهاند که تهران به دیپلماسی متعهد است؛ اما خواستار توافقی منصفانه و پایدار بوده که لغو واقعی تحریمها را تضمین کند. از سوی دیگر، برخی تحلیلگران معتقدند که فعالسازی اسنپبک میتواند ایران را بهسمت خروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) سوق دهد؛ اقدامی که بهگفته برخی از تحلیلگران مسائل بینالملل، میتواند بهانهای برای حملات نظامی بیشتر به ایران فراهم کند.
در این میان، نقش چین و روسیه بهعنوان شرکای راهبردی ایران نیز قابل توجه است. در این زمینه، یکی از دیپلماتهای پیشین ایرانی، معتقد است که این دو کشور توانایی جلوگیری از اسنپبک را ندارند؛ اما میتوانند ازطریق حمایتهای اقتصادی و سیاسی، فشارهای غرب را بر ایران تعدیل کنند. بااینحال، عدهای دیگر از کارشناسان هشدار میدهند که چین بهدلیل روابط کلان اقتصادی خود با آمریکا، ممکن است ایران را به کاهش تنشها ترغیب کند.
پیامدهای سیاسی و ژئوپلیتیکی اسنپبک
فعالسازی مکانیسم ماشه، یا اسنپبک، میتواند به نقطه عطفی در روابط بینالمللی تبدیل شود؛ نهتنها بین ایران و غرب، بلکه در کل نظام ژئوپلیتیکی خاورمیانه و فراتر از آن. بازگشت تحریمهای سازمان ملل که شامل محدودیتهای گسترده در حوزههای تسلیحاتی، بانکی و انرژی میشود، میتواند دینامیکهای قدرت را در منطقه بهشدت تحتتأثیر قرار دهد. بهگفته توماس جونو، استاد روابط بینالملل در دانشگاه ژنو، اسنپبک میتواند بهعنوان یک اقدام نمادین از سوی غرب برای نشاندادن قاطعیت تلقی شود؛ اما خطر آن وجود دارد که بهجای مهار ایران، به تقویت اتحادهای ضدغربی تهران با کشورهایی مانند چین و روسیه بینجامد.
یکی از پیامدهای فوری فعالسازی اسنپبک، احتمال افزایش تنشهای نظامی در خاورمیانه است. حملات اخیر به تأسیسات هستهای ایران، نشاندهنده آمادگی برخی بازیگران برای استفاده از زور در صورت ناکامی دیپلماسی است. بهگفته اندرس پرسون، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در انستیتوی روابط بینالملل سوئد، هرگونه تشدید تنشها، بهویژه در پی اسنپبک، میتواند به درگیریهای منطقهای گستردهتری دامن بزند؛ بهخصوص اگر ایران به تلافی نظامی متوسل شود یا گروههای نیابتی خود را در منطقه فعالتر کند.
علاوهبر آن، فعالسازی اسنپبک میتواند تضعیف جایگاه شورای امنیت سازمان ملل را در پی داشته باشد. اگرچه این مکانیسم بهگونهای طراحی شده که بازگشت تحریمها تقریباً خودکار صورت گیرد، اما وتوی احتمالی چین و روسیه در برابر قطعنامههای مرتبط میتواند اعتبار این نهاد را زیر سؤال ببرد. بهگفته سوفیا گاستون، مدیر مرکز تحقیقات سیاست خارجی در لندن، اسنپبک میتواند بهجای تقویت اجماع بینالمللی، شکاف میان قدرتهای جهانی را عمیقتر کرده و شورای امنیت را به صحنهای برای تقابل شرق و غرب تبدیل کند.
نقش بازیگران بینالمللی: چین و روسیه
چین و روسیه بهعنوان اعضای دائم شورای امنیت و شرکای راهبردی ایران، نقشی کلیدی در معادلات مربوط به اسنپبک ایفا میکنند. چین که بزرگترین خریدار نفت ایران است، در سالهای اخیر روابط اقتصادی خود را با تهران گسترش داده است. بر اساس گزارش مؤسسه بروکینگز در ژوئیه ۲۰۲۵، چین در سال ۲۰۲۴ بیش از ۶۰درصد نفت صادراتی ایران را خریداری کرده و ازطریق سازوکارهای غیررسمی، مانند مبادلات تهاتری، به ایران کمک کرده تا تحریمهای غرب را دور بزند. بااینحال، تحلیلگرانی مانند یون سان، پژوهشگر مؤسسه استیمسون، معتقدند که چین ممکن است در برابر اسنپبک موضعی محتاطانه اتخاذ کند؛ زیرا حفظ روابط اقتصادی با غرب برای پکن اولویت بالاتری نسبت به حمایت بیقیدوشرط از ایران دارد.
روسیه نیز که خود تحتتحریمهای گسترده غرب بهدلیل جنگ اوکراین قرار دارد، از ایران بهعنوان یک متحد استراتژیک برای مقابله با فشارهای غربی استفاده میکند. دیمیتری ترنین، تحلیلگر ارشد مرکز کارنگی مسکو، معتقد است که روسیه احتمالاً از حق وتوی خود در شورای امنیت برای جلوگیری از اقدامات تنبیهی علیه ایران استفاده خواهد کرد؛ اما این حمایت بیشتر نمادین است تا عملی.
بااینحال، توانایی روسیه برای حمایت اقتصادی از ایران بهدلیل فشارهای داخلی و تحریمهای غرب محدود است.
گزینههای پیش روی ایران
ایران در برابر تهدید اسنپبک با دو گزینه اصلی مواجه است؛ یعنی بازگشت به دیپلماسی یا اتخاذ سیاست مقاومت حداکثری. گزینه دیپلماتیک شامل مذاکره برای احیای برجام یا توافقی جدید است که بتواند منافع اقتصادی ایران، بهویژه لغو تحریمها را تضمین کند. اظهارات اخیر مقامات ایرانی مبنی بر بازبودن «پنجره دیپلماسی» نشاندهنده تمایل تهران به گفتوگو است؛ اما این تمایل با شروطی مانند لغو کامل تحریمها و تضمین عدم خروج یکجانبه غرب از توافق همراه خواهد بود.
در سوی مقابل، گزینه مقاومت حداکثری میتواند شامل افزایش فعالیتهای هستهای، خروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) یا تقویت همکاریهای نظامی با گروههای نیابتی در منطقه باشد. بهگفته نیکلاس هراس، تحلیلگر ارشد مؤسسه نیو لاینز، خروج ایران از NPT میتواند بهعنوان یک اقدام دفاعی در برابر اسنپبک تلقی شود؛ اما این تصمیم خطر حملات نظامی گستردهتر را از سوی اسرائیل یا آمریکا افزایش میدهد.
پیامدهای سیاسی برای غرب
برای غرب، فعالسازی اسنپبک یک شمشیر دولبه است. از یک سو، این اقدام میتواند فشار را بر ایران افزایش دهد و تهران را به بازگشت به میز مذاکره ترغیب کند. از سوی دیگر، خطر شکست دیپلماسی و تشدید تنشها وجود دارد. بهگفته جولیان بارنز-دیسی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه لندن، اروپا در موقعیت دشواری قرار دارد. تروئیکای اروپایی نمیخواهد بهطور کامل با سیاستهای تهاجمی آمریکا همسو شود، اما عدم اقدام قاطع میتواند تضعیف اعتبار دیپلماتیک اروپا را در پی داشته باشد.
علاوهبر آن، اسنپبک میتواند روابط غرب را با چین و روسیه پیچیدهتر کند. در شرایطی که جهان شاهد رقابت فزاینده میان بلوکهای شرق و غرب است، فعالسازی اسنپبک میتواند به تقویت ائتلافهای ضدغربی منجر شود و ایران را بیش از پیش بهسمت محور شرقی (چین، روسیه و دیگران) سوق دهد.
اقتصاد جهانی و پیامدهای اسنپبک
از منظر اقتصادی، فعالسازی اسنپبک میتواند تبعات گستردهای برای بازارهای جهانی داشته باشد. محدودیتهای جدید بر صادرات نفت ایران به افزایش قیمت جهانی نفت میانجامد؛ بهویژه در شرایطی که بازارهای انرژی بهدلیل بحرانهای ژئوپلیتیکی دیگر، مانند جنگ اوکراین، تحتفشار هستند. بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی در ژوئن ۲۰۲۵، هرگونه اختلال در عرضه نفت ایران میتواند قیمت نفت خام را تا ۱۰درصد افزایش دهد که این امر به اقتصادهای وابسته به انرژی، بهویژه در اروپا، آسیب خواهد زد.
علاوهبر آن، بازگشت تحریمهای سازمان ملل میتواند به کاهش سرمایهگذاری خارجی در ایران منجر شود و شرکتهای اروپایی را که همچنان بهدنبال حفظ روابط تجاری با ایران هستند، تحتفشار قرار دهد. بهگفته ماریا دمرتزیس، اقتصاددان ارشد مؤسسه بروگل، تحریمهای جدید باعث تضعیف بیشتر اقتصاد ایران خواهند شد؛ اما این امر بهنوبه خود خطر بیثباتی منطقهای را افزایش میدهد که برای اروپا هزینهبر خواهد بود.
سناریوها، واکنشها و راهکارهای دیپلماتیک
فعالسازی مکانیسم ماشه یا اسنپبک میتواند به سناریوهای متعددی منجر شود که هر یک پیامدهای خاص خود را برای ایران، غرب و نظام بینالمللی بههمراه دارد. در ادامه، سه سناریوی اصلی را بررسی میکنیم.
۱. سناریوی تشدید تنش و درگیری نظامی
در این سناریو، فعالسازی اسنپبک باعث میشود ایران از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT) خارج شده یا فعالیتهای هستهای خود را بهطور قابل توجهی افزایش دهد. این اقدام میتواند بهانهای برای حملات نظامی هدفمند از سوی اسرائیل یا ایالات متحده فراهم کند. بهگفته امیلیا لانداو، پژوهشگر ارشد مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل، خروج ایران از NPT میتواند بهعنوان خط قرمز برای اسرائیل تلقی شود و احتمال اقدام نظامی را افزایش دهد.
این سناریو نهتنها بیثباتی منطقهای را در پی دارد، بلکه میتواند اقتصاد جهانی را بهدلیل اختلال در عرضه نفت خلیج فارس تحتفشار قرار دهد.
۲. سناریوی مقاومت اقتصادی و سیاسی ایران
در این سناریو، ایران بهجای تشدید فعالیتهای هستهای، سیاست مقاومت حداکثری را در پیش میگیرد؛ با تمرکز بر تقویت روابط با چین، روسیه و سایر کشورهای غیرغربی. بهگفته جاناتان فولتون، متخصص روابط خاورمیانه و چین در دانشگاه زاید، ایران میتواند با گسترش تجارت غیررسمی و استفاده از ارزهای جایگزین مانند یوان، اثرات تحریمهای سازمان ملل را تا حدی خنثی کند.
بااینحال، این سناریو بهمعنای انزوای بیشتر ایران از نظام مالی جهانی و کاهش دسترسی به فناوریهای پیشرفته خواهد بود.
۳. سناریوی بازگشت به دیپلماسی
در سناریوی خوشبینانهتر، فشار اسنپبک میتواند ایران را به مذاکرات جدید ترغیب کند. این سناریو مستلزم انعطافپذیری غرب، بهویژه اروپا، در ارائه مشوقهای اقتصادی مانند لغو تدریجی تحریمها در ازای پایبندی ایران به تعهدات هستهای است. بهگفته کلمنت ترم، تحلیلگر مسائل هستهای در شورای روابط خارجی اروپا، اروپا میتواند با ارائه بستههای اقتصادی جذاب، مانند دسترسی به سیستمهای مالی بینالمللی، ایران را به میز مذاکره بازگرداند.
بااینحال، موفقیت این سناریو به توانایی غرب برای ایجاد اجماع داخلی و هماهنگی با ایالات متحده بستگی دارد.
واکنشهای احتمالی ایران
ایران در برابر اسنپبک گزینههای محدودی دارد، اما هر یک از این گزینهها میتواند تأثیرات عمیقی بر روابط بینالمللی داشته باشد. اولین واکنش محتمل، افزایش غنیسازی اورانیوم به سطوح بالاتر است. گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ژوئن ۲۰۲۵ نشان میدهد که ایران هماکنون ذخایر اورانیوم غنیشده تا ۶۰درصد را در اختیار دارد که تنها یک گام فنی تا سطح تسلیحاتی فاصله دارد. این اقدام میتواند بهعنوان اهرم فشار در مذاکرات استفاده شود، اما خطر واکنش نظامی غرب را افزایش میدهد.
گزینه دیگر، تقویت همکاری با گروههای نیابتی در منطقه، مانند حزبالله لبنان یا انصارالله یمن، است. بهگفته مایکل سینگ، مدیر مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، احتمال دارد که ایران از گروههای نیابتی برای تلافی غیرمستقیم استفاده کند؛ بهویژه در تنگه هرمز یا دریای سرخ که میتواند به اختلال در تجارت جهانی منجر شود.
این استراتژی، اگرچه فشار را بر غرب افزایش میدهد، اما خطر درگیری مستقیم با قدرتهای منطقهای مانند اسرائیل و عربستان سعودی را بههمراه دارد. در نهایت، ایران میتواند به دیپلماسی روی آورد، اما این گزینه به اعتمادسازی متقابل نیاز دارد. اظهارات مقامات ایرانی در ژوئیه ۲۰۲۵ نشاندهنده تمایل به مذاکره است؛ اما با شروطی مانند تضمین لغو تحریمها و عدم تکرار خروج یکجانبه آمریکا از توافق. بهگفته باربارا اسلاوین، پژوهشگر ارشد شورای آتلانتیک، ایران برای بازگشت به دیپلماسی به تضمینهای ملموس نیاز دارد، نه وعدههای مبهم که این امر با توجه به بیاعتمادی عمیق دو طرف چالشبرانگیز است.
راهکارهای دیپلماتیک برای جلوگیری از فروپاشی مذاکرات
برای جلوگیری از فروپاشی کامل دیپلماسی، غرب و ایران باید راهکارهایی را برای اعتمادسازی و کاهش تنشها در پیش بگیرند. اولین گام، ایجاد یک چارچوب مذاکراتی جدید است که فراتر از برجام باشد. بهگفته ریچارد دالتون، دیپلمات پیشین بریتانیایی، توافقی که شامل محدودیتهای هستهای بلندمدت در ازای لغو کامل تحریمها و همکاری اقتصادی باشد، میتواند برای دو طرف جذاب باشد.
این توافق میتواند شامل مشوقهایی مانند سرمایهگذاری اروپا در زیرساختهای انرژی ایران یا دسترسی به سیستم سوئیفت باشد. دومین راهکار، میانجیگری کشورهای بیطرف مانند عمان یا قطر است. این کشورها در گذشته نقش مؤثری در تسهیل مذاکرات هستهای ایفا کردهاند. بهگفته عبدالرحمن الراشد، تحلیلگر مسائل خلیج فارس، عمان میتواند بهعنوان پلی برای کاهش تنشها عمل کند؛ بهویژه با توجه به روابط خوبش با تهران و واشنگتن.
سومین راهکار، کاهش فشارهای نظامی و تمرکز بر دیپلماسی پیشگیرانه است. حملات نظامی اخیر به تأسیسات هستهای ایران، اعتماد تهران را به مذاکرات تضعیف کرده است. بهگفته آنا جاکوبز، تحلیلگر مسائل ایران در گروه بینالمللی بحران، غرب باید از اقدامات تحریکآمیز مانند حملات نظامی اجتناب کرده و در عوض، بر نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تقویت پروتکلهای بازرسی تمرکز کند.
پیامدهای بلندمدت برای نظام بینالمللی
فعالسازی اسنپبک میتواند تأثیرات بلندمدتی بر نظام بینالمللی داشته باشد. در درجه اول، این اقدام میتواند به تضعیف رژیم منع گسترش تسلیحات هستهای بینجامد. اگر ایران از NPT خارج شود، سایر کشورها ممکن است انگیزهای برای دنبالکردن برنامههای هستهای خود پیدا کنند که بهگفته جوزف نای، استاد دانشگاه هاروارد، میتواند یک مسابقه تسلیحاتی را در خاورمیانه در پی داشته باشد.
علاوهبر آن، اسنپبک شکاف میان قدرتهای غربی و شرقی را عمیقتر میکند. چین و روسیه که در برابر تحریمهای جدید علیه ایران مقاومت نشان دادهاند، ممکن است از این فرصت برای تقویت ائتلافهای ضدغربی استفاده کنند. بهگفته سوزان دیماجیو، پژوهشگر ارشد مؤسسه کوئینسی، اسنپبک میتواند بهجای مهار ایران، به تقویت محور چین-روسیه-ایران منجر شود و نظم جهانی را بهسمت دوقطبیشدن بیشتر سوق دهد.
ارزیابی نهایی: آیا اسنپبک کارساز خواهد بود؟
مکانیسم ماشه یا اسنپبک که در ابتدا بهعنوان ابزاری برای حفظ تعادل در توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) طراحی شده بود، اکنون به شمشیری دولبه تبدیل شده است. از یک سو، این مکانیسم میتواند فشار بیسابقهای را بر ایران وارد کرده و تهران را به بازگشت به میز مذاکره ترغیب کند. بااینحال از سوی دیگر، خطر فروپاشی کامل دیپلماسی، تشدید تنشهای نظامی و بیثباتی اقتصادی جهانی را بههمراه دارد. بهگفته کلاوس لگرووی، تحلیلگر مسائل هستهای در مؤسسه تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI)، اسنپبک ممکن است بهعنوان یک ابزار فشار کوتاهمدت مؤثر باشد، اما بدون یک استراتژی دیپلماتیک جامع، میتواند به بحرانی غیرقابل کنترل دامن بزند.
تحلیلهای ارائهشده در بخشهای قبلی نشان میدهند که موفقیت اسنپبک به عوامل متعددی بستگی دارد؛ توانایی غرب برای حفظ اجماع بینالمللی، واکنش ایران به فشارهای اقتصادی و سیاسی و نقش بازیگرانی مانند چین و روسیه. با توجه به گزارشهای اخیر، ازجمله تحلیل مؤسسه بروکینگز در ژوئیه ۲۰۲۵، ایران با وجود فشارهای اقتصادی، ازطریق تجارت غیررسمی با چین و دورزدن تحریمها، توانسته مقاومت کند. این امر نشان میدهد که اسنپبک بهتنهایی نمیتواند ایران را به تسلیم وادار کند، بلکه ممکن است تهران را بهسمت سیاستهای تهاجمیتر، مانند خروج از NPT یا تقویت فعالیتهای نیابتی، سوق دهد.
علاوهبر آن، اسنپبک میتواند اعتبار دیپلماتیک اروپا را تضعیف کند. تروئیکای اروپایی که در سالهای اخیر تلاش کرده نقش میانجی را بر عهده داشته باشد، با فشار ایالات متحده برای اتخاذ رویکردی سختگیرانهتر مواجه است. بهگفته جنیفر میتن، استاد روابط بینالملل در دانشگاه کمبریج، اروپا در خطر ازدستدادن نفوذ خود در مذاکرات هستهای است، زیرا اسنپبک میتواند بهعنوان نشانهای از ناتوانی دیپلماتیک تلقی شود.
توصیههای دیپلماتیک
برای جلوگیری از فروپاشی دیپلماسی و کاهش تنشها، غرب و ایران باید رویکردی چندجانبه و مبتنی بر اعتمادسازی اتخاذ کنند. توصیههای زیر میتوانند برای دسترسی به این هدف مفید باشند:
۱. ایجاد چارچوب مذاکراتی جدید: غرب باید فراتر از برجام، توافقی را پیشنهاد دهد که شامل مشوقهای اقتصادی ملموس، مانند دسترسی به بازارهای جهانی و سرمایهگذاری در بخش انرژی ایران باشد. بهگفته سوزان دیماجیو، پژوهشگر مؤسسه کوئینسی، توافقی که منافع اقتصادی ایران را تضمین کند، میتواند انگیزهای برای پایبندی تهران به تعهدات هستهای باشد.
۲. تقویت نقش میانجیها: کشورهایی مانند عمان و قطر میتوانند بهعنوان میانجیهای بیطرف عمل کنند. این کشورها در گذشته نشان دادهاند که قادر به تسهیل گفتوگوهای حساس هستند. بهگفته گرگوری گوس، استاد روابط بینالملل، میانجیگری عمان میتواند به کاهش بیاعتمادی بین ایران و غرب کمک کند.
۳. اجتناب از اقدامات تحریکآمیز: حملات نظامی به تأسیسات هستهای ایران، مانند مواردی که در سال ۲۰۲۵ رخ داد، باید متوقف شود. این اقدامات نهتنها اعتماد ایران را به دیپلماسی تضعیف میکند، بلکه خطر درگیری منطقهای را افزایش میدهد. بهجای آن، غرب باید بر تقویت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی تمرکز کند.
۴. تعامل با چین و روسیه: غرب باید با چین و روسیه، بهعنوان اعضای کلیدی شورای امنیت، برای ایجاد اجماع در مورد راهحلهای دیپلماتیک همکاری کند. بهگفته توماس رایت، تحلیلگر ارشد مؤسسه بروکینگز، بدون حمایت چین و روسیه، هرگونه اقدام تنبیهی علیه ایران به بنبست خواهد رسید.
سخن پایانی
اسنپبک، اگرچه ابزاری قدرتمند در زرادخانه دیپلماتیک غرب است، اما بعید به نظر میرسد که بهتنهایی بتواند اهداف استراتژیک اروپا و آمریکا را محقق کند. این مکانیسم میتواند فشار اقتصادی و سیاسی را بر ایران افزایش دهد، اما بدون یک استراتژی جامع برای مذاکره و اعتمادسازی، خطر تشدید تنشها و حتی درگیری نظامی را بههمراه دارد. ایران نیز، با وجود محدودیتهای اقتصادی، از ابزارهای متعددی برای مقاومت در برابر فشارها برخوردار است؛ از جمله اتحادهای منطقهای و تجارت غیررسمی با شرق.
دیپلماسی، هرچند شکننده، همچنان بهترین راه برای جلوگیری از یک بحران تمامعیار است. غرب نباید از اسنپبک بهعنوان سلاحی علیه ایران بهره ببرد. در غیر این صورت، «آخرین تیر» دیپلماسی غرب ممکن است نهتنها به هدف نخورد، بلکه به تشدید شکافهای ژئوپلیتیکی و بیثباتی جهانی منجر شود. آینده روابط ایران و غرب به توانایی دو طرف برای یافتن راهحلی متوازن و پایدار بستگی دارد که منافع همه طرفها را در نظر بگیرد.









