ریزش اخیر بازار ارزهای دیجیتال و سقوط بیتکوین به محدوده ۷۸ هزار دلار، در کنار ریزش شاخص S&P 500، از رویدادهای مهم بازارهای مالی در هفته گذشته بود؛ اما دلایل این ریزشها چه بود؟ در این مطلب قصد داریم به بررسی مفهوم بیشارزیابی که هم در بازار سهام و هم در بازار کریپتوکارنسی معنا دارد، بپردازیم.
همیشه ارزیابی دقیق بازار سهام از اهمیتی حیاتی برای سرمایهگذاران برخوردار است. درک اینکه آیا بازار بیش از حد ارزشگذاری شده یا خیر، میتواند در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری و مدیریت ریسک نقشی تعیینکننده داشته باشد. ازاینرو، در این مطلب، به بررسی نموداری میپردازیم که توسط «سیمون وایت» (Simon White) از «بلومبرگ» (Bloomberg) و «الیوت ویو اینترنشنال» (Elliott Wave International) طراحی شده و سطح بیشارزیابی بازار سهام را در طول تاریخ نشان میدهد. این نمودار بهطور خاص، سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ را بهعنوان دورهای با حباب بیشاز اندازه و بیسابقه نشان میدهد. هدف اصلی این مقاله، تحلیل این نمودار و ارزیابی ریسکهای مرتبط با سطح بالای بیشارزیابی بازار در این دوره زمانی است. بهاینترتیب، در ادامه مطلب، ابتدا به بررسی متدولوژی و شاخصهای مورد استفاده در نمودار خواهیم پرداخت. سپس، دورههایی از تاریخ که بازار سهام به این سطح مهم رسیده و رویدادهای بعد از آن را بررسی کرده و نهایتاً بهسراغ ارزیابی چشمانداز مالی سال ۲۰۲۵ و ارائه توصیههایی برای سرمایهگذاران میرویم.
فهرست مطالب:
بررسی نمودار و متدولوژی
نمودار مورد بررسی، سطح بیشارزیابی بازار سهام را در طول تاریخ نشان میدهد. ازاینرو، برای درک بهتر آن، باید به بررسی دادههای ارائهشده بپردازیم و نگاهی به متدولوژی سیمون وایت داشته باشیم.
بررسی نمودار
محور افقی نمودار، بازه زمانیای را از اوایل قرن بیستم تا سالهای ۲۰۲۰ پوشش داده است؛ درحالیکه محور عمودی، درصد بیشارزیابی را بر اساس میانگین تاریخی به نمایش میگذارد. نکته قابل توجه در این نمودار، استفاده از ترکیب شاخصهای کلیدی برای بررسی میزان حباب بازار سهام است. این شاخصها عبارتاند از:
- Trailing P/E
- Forward P/E
- CAPE
- P/B
- EV/EBITDA
- Q Ratio
- Mkt Cap to GDP
هر یک از این شاخصها بهتنهایی میتواند نشاندهنده سطح ارزشگذاری بازار باشد؛ اما استفاده از ترکیب آنها، رویکردی جامعتر و دقیقتر را برای ارزیابی وضعیت بازار ارائه میدهد.
متدولوژی نمودار
محاسبه درصد بیشارزیابی در این نمودار، احتمالاً با مقایسه هریک از شاخصهای ذکرشده با میانگین تاریخی آنها انجام شده است. به عبارت دیگر، برای هر شاخص، مقدار فعلی آن با میانگین تاریخیاش مقایسه شده و سپس این مقایسهها بهنحوی ترکیب شدهاند تا درصد کلی بیشارزیابی را به دست آورند. البته جزئیات دقیق روش محاسبه در گزارش اصلی ارائه نشده است؛ اما این روش، به احتمال زیاد، از میانگین متحرک یا روشهای آماری مشابه برای تعیین میانگین تاریخی و مقایسه آن با مقادیر فعلی استفاده میکند.
با وجود جامعبودن روش، باید به محدودیتهای متدولوژی آن نیز اشاره کرد. این نمودار بر اساس دادههای تاریخی است و پیشبینی آینده بازار را تضمین نمیکند. در واقع، عوامل بسیاری بر بازار سهام تأثیر میگذارند که این نمودار تمام آنها را در نظر نمیگیرد. بنابراین، عوامل غیرقابل پیشبینی، مانند شوکهای اقتصادی، رویدادهای سیاسی و تغییرات تکنولوژیکی، میتوانند بهطور قابلتوجهی بر بازار تاثیر بگذارند. ازاینرو، نباید صرفاً بر اساس این نمودار، تصمیمات سرمایهگذاری قطعی گرفت. این چارت تنها یک ابزار برای تحلیل وضعیت بازار است و باید در کنار سایر تحلیلها و اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل بیشارزیابیهای تاریخی
نمودار ارائهشده، چندین دوره از بیشارزیابی قابل توجه بازار سهام را در طول تاریخ نشان میدهد. سه مورد از بارزترین این دورهها عبارتاند از:
- سالهای منتهی به بحران ۱۹۲۹
- اواخر دهه ۱۹۶۰
- اوج حباب داتکام در سال ۱۹۹۹
بررسی دقیق این دورهها میتواند بینشهایی را در مورد علل و پیامدهای بیشارزیابی ارائه دهد و به ما در ارزیابی وضعیت فعلی کمک کند.
بحران ۱۹۲۹
در این دوره، بیشارزیابی بازار به اوج خود رسید و بهدنبال آن، دوران رکود آغاز شد. دلایل حباب سنگین بازارها در بحران ۱۹۲۹ را میتوانیم بهصورت زیر بیان کنیم:
- رشد سریع اعتبار
- طمع و خوشبینی بیش از حد سرمایهگذاران
- فقدان مقررات مناسب در بازار
پیامد این بیشارزیابی، سقوط شدید بازار و رکود اقتصادی طولانیمدت بود.
اواخر دهه ۱۹۶۰
در این دوره نیز ارزشگذاری بیشاز اندازه بازار، به سطح قابل توجهی رسید و بهدنبال آن، اصلاحی چشمگیر رخ داد. دلایل بیشارزیابی در این دوره، عبارتاند از:
- رشد اقتصادی قوی
- افزایش تورم
- سیاستهای پولی انبساطی
پیامد این رویداد، کاهش قابل توجه در ارزش سهام و اصلاح بازار بود.
اوج حباب داتکام در سال ۱۹۹۹
در دوره موسوم به اوج حباب داتکام، بیشارزیابی بازار، بهویژه در بخش فناوری، به اوج خود رسید. دلایل این مسئله در سال ۱۹۹۹، شامل موارد زیر بودند:
- هیجان سرمایهگذاران نسبت به فناوریهای جدید
- رشد سریع شرکتهای اینترنتی
- انتظارات غیرواقعی از رشد آینده
پیامد این بیشارزیابی، سقوط شدید بازار در بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ بود.
تحلیل کوتاهمدت ریزش اخیر S&P 500 و بیت کوین
درحالیکه تحلیل اصلی این گزارش بر ارزیابی ریسکهای بلندمدت بازار سهام متمرکز بود، لازم است که به ریزش اخیر شاخص S&P 500 و بیت کوین نیز بپردازیم. این ریزشها، اگرچه کوتاهمدت هستند، میتوانند نشانهای از افزایش ریسک در بازار باشند؛ بنابراین، ارائه یک تحلیل کوتاه در این مورد مفید است.
حقیقت این است که شاخص S&P که نمایانگر سهام ۵۰۰ شرکت برتر ایالات متحده است، در ماههای اخیر رشد زیادی داشته و به عبارتی حباب در این بازار شکل گرفته است. از طرف دیگر بیتکوین و سایر رمزارزها نیز با رشد سنگین خود، معاملهگران زیادی را جا گذاشتند و اکثر افراد در قیمتهای بالا مانند ۱۰۰ هزار دلار توانستند به روند بازار وارد شوند.
بنابراین وقتی به این دو بازار فکر میکنیم، ناخودآگاه یاد حباب داتکام و بحرانهای قبلی که بالاتر به آنها اشاره کردیم میافتیم. با نگاهی به وضعیت سیاسی و اقتصادی جهان، عوامل احتمالی زیر را میتوانیم برای ریزش اخیر شاخص S&P 500 و بیت کوین بیان کنیم:
- نگرانیهای مربوط به تعرفهها: ترامپ موج جدید تعرفههای اقتصادی را بار دیگر آغاز کرده است. در حالیکه تعرفهها روی واردات مکزیک و کانادا برای مدتی به تعویق افتاده بود، ترامپ در سخنان اخیر خود از آغاز هرچه سریعتر این مسئله صحبت کرده و همچنین، علاوه بر تعرفه اولیه، یک تعرفه مازاد نیز بر روی واردات کالا از چین اعمال کرد.
- نوسانات در بازار ارزهای دیجیتال: بازار ارزهای دیجیتال بسیار نوسانپذیر است و اخبار منفی یا عدم قطعیت در این بازار میتواند باعث ریزش شدید قیمت بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال شود. در روزهای اخیر، با شدت گرفتن ریزش بیتکوین، افراد هرچه بیشتری به صف فروشندگان پیوستند و به همین خاطر شاهد سقوط سنگین بازار بودیم.
- رویدادهای ژئوپلیتیکی: رویدادهای ژئوپلیتیکی، مانند جنگ، تحریمها و ناآرامیهای سیاسی، میتوانند باعث عدم قطعیت در بازار و ریزش قیمت داراییها شوند.
ارزیابی ریسکهای سال ۲۰۲۵
نمودار سیمون وایت نشان میدهد که سال ۲۰۲۵ میتواند با سطحی از ارزشگذاری بیسابقه در بازار سهام همراه باشد. این مسئله، ریسکهای قابل توجهی را برای سرمایهگذاران ایجاد میکند که عبارتند از:
- ریسک اصلاح بازار: بیشارزیابی بالا، احتمال اصلاح یا سقوط شدید بازار را افزایش میدهد. همانطور که در بررسی دورههای تاریخی مشاهده شد، معمولاً بیشارزیابیهای شدید با اصلاحات قابل توجهی همراه هستند.
- ریسک ازدستدادن سرمایه: در صورت اصلاح بازار، سرمایهگذاران ممکن است که بخش قابل توجهی از سرمایه خود را از دست بدهند. این ریسک، بهویژه برای سرمایهگذارانی که تمام سرمایه خود را در بازار سهام سرمایهگذاری کردهاند، چشمگیر خواهد بود.
- ریسک فرصت ازدسترفته: در صورت اصلاح بازار، این احتمال وجود دارد که سرمایهگذاران فرصتهای سرمایهگذاری جذابتری را در سایر بازارها از دست بدهند.
نگاهی به بازار سهام در سال ۲۰۲۵
در حالی که بازار سهام یک اصلاح کوتاهمدت را تجربه کرده است، سطح ارزشگذاریها به اوج تاریخی خود رسیده و این روند میتواند نگرانکننده باشد. اوج بازار در سال ۲۰۲۵ از سالهای ۱۹۲۹، ۱۹۶۶ و ۱۹۹۹ نیز فراتر رفته است. همانطور که سیمون وایت در گزارشش اشاره کرده، معیارهای کلیدی ارزشگذاری، مانند نسبت قیمت به درآمد (P/E) و نسبت ارزش بازار به تولید ناخالص داخلی (GDP) به سطحهای غیرمنطقی رسیدهاند.
ارزشگذاری تاریخی بازار سهام
بررسی اوجهای تاریخ نشان میدهد که معمولاً پس از آنها، سقوطی رخ داده است. بهعنوان مثال، پس از قله قیمتی سال ۱۹۲۹، رکود بزرگ سرمایه قابل توجهی را نابود کرد. در سال ۱۹۶۶ نیز یک بازار خرسی طولانیمدت باعث شد تا شاخص S&P 500 افتی چندساله را تجربه کند. اگر کمی جلوتر بیاییم هم، ترکیدن حباب داتکام در سال ۱۹۹۹ را میبینیم که آسیب شدیدی به افراد وارد کرد.
نکته نگرانکننده این است که سطوح بیش از اندازه ارزشگذاری شده بازار در گذشته و سقوطهای متعاقبِ آنها، با انتظارات رشد بالا و قیمتگذاری افراطی همراه بودهاند؛ شرایطی که بهشدت به محیط فعلی بازار شباهت دارد.
هشدار واگرایی نزولی در S&P 500
درحالیکه حرکت بازار فعلی باعث شده که S&P 500 به رکوردهای جدید برسد، رهبری این صعود بر عهده بخش فناوری بوده است. دراینبین، شرکتهایی در حوزه هوش مصنوعی، مانند «انویدیا» (Nvidia) و «پالانتیر» (Palantir)، در این زمینه پیشرو بودهاند. بااینحال، افزایش سریع قیمت سهام پالانتیر (PLTR) باعث شده تا برخی از تحلیلگران وال استریت هشدار دهند که اگر این سهام انتظارات رشد را برآورده نکند، میتواند سقوط کند. در عین حال، اخیراً انویدیا بهدلیل ظهور هوش مصنوعی چینی «دیپ سیک» (DeepSeek) که منابع کمتری نسبت به چیپسازان دیگر مصرف میکند، شاهد فروش شدیدی بود. توسعه این مدل چینی نگرانیهایی را به وجود آورده که ممکن است غولهای بزرگ فناوری هزینههای خود را در بخش هوش مصنوعی کاهش دهند.
یکی دیگر از علائم هشدار احتمالی برای نزول بازار نیز از روندهای داخل S&P 500 نمایان میشود. دادههای «بارچارت» (Barchart) در ۲۳ فوریه، نشان داد که با وجود حرکت صعودی عمومی شاخص، درصد سهامی که بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه (MA) معامله میشود، درحال کاهش است. این روند بهعنوان واگرایی نزولی شناخته میشود که نشان میدهد تعداد کمتری از سهام در افزایش قیمتها شرکت میکنند. از نظر تاریخی، چنین واگراییهایی پیش از اصلاحات بازار رخ دادهاند.
پیشبینیهای اقتصاددانان
بسیاری از اقتصاددانان پیشبینی میکنند که شاخص به اوجهای جدیدی دست یابد و سپس دچار سقوطی فاجعهبار شود که میتواند از نزول سال ۱۹۲۹ بدتر باشد. بهگفته این کارشناسان، اقدامات زیادی نمیتوان انجام داد تا مسیر سقوط پیشبینیشده تغییر کند.
در همین حال، با وجود خوشبینی بلندمدت بازار، نوسانات همچنان وجود دارند که بخشی از آن بهخاطر اعلام تعرفههای تجاری توسط رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ و عدم قطعیت در مورد نرخ بهره بعدی فدرال رزرو است.
آیا پالانتیر تکنولوژی بزرگترین سهام حبابی است؟
تردیدی نیست که پالانتیر در دو سال گذشته داغترین سهام هوش مصنوعی در جهان بوده است؛ اما آیا سهام آن میتواند به حرکت روبهرشد خود ادامه دهد؟
چالش نخست
نخستین چالشی که پالانتیر با آن روبهرو میشود، احتمال وقوع یک رویداد ترکیدن حباب برای سهام هوش مصنوعی، بهصورت کلی است. هر نوآوری و فناوری جدید از زمان ظهور اینترنت در اواسط دهه ۱۹۹۰، با ترکیدن حباب خود مواجه شده است. البته این مسئله به این معنا نیست که هوش مصنوعی و پالانتیر در بلندمدت موفق نخواهند بود؛ بلکه نشان میدهد که اغلب سرمایهگذاران پذیرش اولیه و سودمندی فناوریهای نوظهور را بیش از حد تخمین میزنند.
اگر یک حباب هوش مصنوعی شکل بگیرد و بترکد، شرکتهایی که ارزشگذاریهای بالایی دارند و در لبه تکنولوژی قرار دارند، بیشتر آسیب خواهند دید. بااینحال، در دفاع از پالانتیر، باید به قراردادهای چندساله این شرکت توجه داشته باشیم. این قراردادها شفافیت جریان نقدی استثناییای را فراهم میکنند و باعث میشوند تا سهام پالانتیر نسبت به سهام سایر شرکتهای حوزه هوش مصنوعی، مانند انویدیا، پایدار بماند. علیرغم این پایداری بلندمدت، چرخه اولیه ترکیدن حباب روی این سهام نیز تأثیر خواهد گذاشت.
چالش دوم
دومین نگرانی تاریخی برای پالانتیر، ارزشگذاری شرکت است؛ بهخصوص نسبت قیمت به فروش (P/S) آن. با نگاهی به حباب داتکام در یک ربع قرن پیش، درمییابیم که رهبرانی مانند «آمازون» (Amazon) و «سیسکو» (Cisco Systems) در نزدیکی نسبت قیمت به فروش ۱۲ماهه دنبالهدارِ (TTM) حدود ۴۰، به اوج ارزشگذاری خود رسیدند. جالب اینجاست که این احتمال وجود دارد که انویدیا نیز در تابستان گذشته در نسبت P/S حدود ۴۲، به اوج خود رسیده باشد.
با توجه به فروش TTM Palantir بهمیزان ۲.۸۶۶ میلیارد دلار و ارزش بازار آن در معاملات پس از ساعت کاری در تاریخ ۳ فوریه، نسبت P/S آن به حدود ۸۳ رسیده که بیسابقه است. در بیش از ۲۶ سال سرمایهگذاری، نمیتوانیم نسبت P/S بالاتری را از یک کسبوکار پیشرو در بازار مشاهده کنیم.
سایر چالشها
نگرانیهای دیگری نیز وجود دارند که فراتر از سابقه تاریخی هستند. بهعنوان مثال، ۴۰درصد (۱۹۶.۸ میلیون دلار) از درآمد قبل از مالیات پالانتیر، در سال ۲۰۲۴، از درآمد بهرهای موجودی نقدینگی روبهرشد آن، حاصل شده است. در واقع، حق بیمه ارزشگذاری این شرکت چندان منطقی به نظر نمیرسد، وقتی که بخش قابل توجهی از سودهای قبل از مالیات آن از منبعی غیرمستمر و غیرنوآورانه حاصل میشود.
علاوهبر آن، «جبران خسارت مبتنی بر سهام» (SBC) پالانتیر با سرعتی نگرانکننده درحال افزایش است و از درآمد خالص پیشی میگیرد. SBC این شرکت در سال ۲۰۲۴ به ۶۹۱.۶ میلیون دلار رسید که از ۴۷۵.۹ میلیون دلار در سال قبل بیشتر است. SBC جاری میتواند سهامداران موجود را رقیق کند (کاهش درصد مالکیت هر سهامدار فعلی از کل شرکت) و بر درآمد هر سهم تأثیر بگذارد.
استراتژیهایی برای محافظت از خود در برابر حبابهای بازار سهام
شناسایی حباب بازار سهام تنها نیمی از مسیر است؛ نیمه دیگر، محافظت از خود در برابر فروپاشی اجتنابناپذیر آن خواهد بود. ازاینرو، در این بخش، چند استراتژی مهم را برای محافظت از سرمایهگذاریها ارائه میدهیم.
تنوعبخشی به پورتفوی
تنوعبخشی یک استراتژی اساسی برای کاهش ریسک است. با پخشکردن سرمایهگذاریهای خود در میان انواع داراییها، بخشها و مناطق جغرافیایی مختلف، تأثیر کاهش ارزش بازار در هر منطقه خاص را کاهش میدهید. بهعنوان مثال، اگر سرمایهگذاری سنگینی در سهام فناوری دارید و در آن بخش حباب شکل میگیرد، تنوعبخشی باعث میشود تا در صورت ترکیدن حباب، ضربه کمتری ببینید.
تمرکز بر اصول اساسی
درحالیکه تعقیب سهامهای درحال صعود در زمان حباب وسوسهانگیز است، ضروری به نظر میرسد که به اصول اساسی خود پایبند باشید. ازاینرو، بر روی شرکتهایی تمرکز کنید که ترازنامههای قوی، رشد پایدار سود و مدلهای کسبوکار پایدار دارند. احتمالاً این شرکتها میتوانند از یک کاهش بزرگ بازار گذر کرده و ارزش بلندمدت ایجاد کنند.
اجتناب از اهرم
اهرم میتواند سودهای شما را افزایش دهد؛ اما همچنین، زیانهایتان را نیز بزرگتر میکند. در زمان حباب، ریسک استفاده از اهرم بهطور قابل توجهی افزایش مییابد؛ زیرا یک اصلاح بازار شما را مجبور میکند که داراییها را به قیمت کمتری بفروشید تا تعهدات مالی را پوشش دهید.
آگاه بمانید
پیگیری روندهای بازار، شاخصهای اقتصادی و اخبار مالی برای شناسایی حبابهای بالقوه ضروری است. به نشانههای حدس و گمان افراطی توجه کنید؛ مانند افزایش شدید قیمتها، فعالیتهای IPO زیاد و افزایش اهرم. با آگاهماندن، میتوانید تصمیمات سرمایهگذاری بهتری بگیرید و از گرفتارشدن در هیجان جلوگیری کنید.
درنظرگرفتن برداشت سود
اگر در یک بازار داغ، سود زیادی به دست آوردهاید، ممکن است عاقلانه باشد که بخشی از سود را از میز بردارید. اگرچه زمانبندی دقیق بازار غیرممکن به نظر میرسد، اما قفلکردن سودها به شما کمک خواهد کرد تا پورتفوی خود را از یک کاهش بالقوه محافظت کنید. همچنین، سبد سرمایه خود را بازنگری کرده و داراییهای بیشارزش را کاهش دهید و به سرمایهگذاریهای امنتر روی بیاورید.
سخن پایانی
تحلیل ارائهشده توسط بلومبرگ و الیوت ویو اینترنشنال، به بررسی بیشارزیابیهای تاریخی بازار سهام و ارزیابی ریسکهای سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ میپردازد. همچنین، با نگاهی به این گزارش و اطلاعات عمومی موجود، سه دوره بیشارزیابی قابل توجه در تاریخ بازار سهام (منتهی به بحران ۱۹۲۹، اواخر دهه ۱۹۶۰ و حباب دات کام) مشاهده میشود. این بررسی نشان میدهد که معمولاً بیشارزیابیهای شدید با اصلاحات قابل توجه و حتی سقوطهای شدید بازار همراه هستند.
همچنین، این نمودار نشاندهنده سطح بالای بیشارزیابی در سالهای ۲۰۲۴-۲۰۲۵ است. با توجه به این موضوع و با درنظرگرفتن تجربیات گذشته، ریسکهای قابل توجهی برای سرمایهگذاران وجود دارد؛ ازجمله ریسک اصلاح بازار، ازدستدادن سرمایه و جاماندن از سایر فرصتهای سرمایهگذاری.
بهطور خلاصه، این گزارش به سرمایهگذاران توصیه میکند که با هوشیاری و با درنظرگرفتن ریسکهای موجود، تصمیمات سرمایهگذاری خود را بگیرند. تنوع پورتفوی، مدیریت ریسک، تحلیل بنیادی، صبر و شکیبایی و در صورت نیاز، مشاوره حرفهای از عوامل کلیدی برای کاهش ریسک و بهبود عملکرد سرمایهگذاری هستند. البته باید به این نکته توجه داشت که این گزارش به تمام جنبههای مورد نیاز نپرداخته است و تحقیقات آتی باید با استفاده از دادههای جامعتر و مدلهای پیشرفتهتر، به دقت و جامعیت این تحلیل بیفزایند.