برگ برنده چین: اوراق قرضه آمریکا و تأثیر آن بر قدرت چانه‌زنی چین

امروزه روابط تجاری کشورها بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. دراین‌بین، روابط اقتصادی بین چین و آمریکا، به‌عنوان دو قدرت بزرگ اقتصادی، نقشی تعیین‌کننده‌ در ثبات یا بی‌ثباتی بازارهای جهانی ایفا می‌کند. یکی از جنبه‌های کلیدی این رابطه، حجم عظیم اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا است که چین در اختیار دارد. تا ژانویه ۲۰۲۵، چین حدود ۷۶۰ میلیارد دلار از این اوراق را در اختیار داشت. این حجم از اوراق، چین را به یکی از بزرگ‌ترین دارندگان خارجی اوراق قرضه آمریکا تبدیل کرده است. این دارایی عظیم نه‌تنها عمق وابستگی اقتصادی دو کشور را نشان می‌دهد، بلکه به‌عنوان ابزاری استراتژیک در دست پکن، می‌تواند بر قدرت چانه‌زنی این کشور در برابر واشنگتن تأثیر بگذارد.

بااین‌وجود، آیا این اوراق قرضه به‌عنوان یک «برگ برنده» برای چین عمل می‌کند یا اینکه مانند یک شمشیر دولبه می‌تواند به اقتصاد خود چین آسیب بزند؟ در این مطلب، با بررسی تاریخچه، وضعیت کنونی و پیامدهای احتمالی استفاده از اوراق قرضه آمریکا توسط چین، به این سؤالات پاسخ می‌دهیم. همچنین، ما به تحلیل دقیق‌تر نقش این اوراق در مذاکرات سیاسی، تأثیرات آن بر بازارهای جهانی و استراتژی‌های جایگزین چین برای کاهش وابستگی به دلار خواهیم پرداخت.

[toc]

تاریخچه حضور چین در بازار اوراق قرضه آمریکا

چین از اوایل دهه ۲۰۰۰، به یکی از بزرگ‌ترین خریداران اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا تبدیل شد. این روند با رشد سریع اقتصاد چین و افزایش ذخایر ارزی این کشور همراه بود. در آن زمان، چین با مازاد تجاری عظیمی روبه‌رو شد که نتیجه صادرات گسترده به آمریکا و سایر نقاط جهان بود. برای مدیریت این حجم عظیم از دلارهای ورودی، پکن تصمیم گرفت که بخش قابل ‌توجهی از این منابع را در اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا سرمایه‌گذاری کند؛ چرا که این اوراق به‌عنوان یکی از امن‌ترین دارایی‌ها در جهان شناخته می‌شدند.

تا سال ۲۰۱۰، چین با داشتن بیش از ۱.۱ تریلیون دلار اوراق قرضه، بزرگ‌ترین دارنده خارجی این اوراق بود؛ اما با افزایش تنش‌های تجاری و سیاسی با آمریکا، به‌ویژه در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، چین شروع به کاهش تدریجی این دارایی‌ها کرد. به گزارش وب‌سایت LiteFinance، در بین ژوئیه تا سپتامبر ۲۰۲۴، چین ۵۱.۳ میلیارد دلار از اوراق قرضه خود را فروخت که دومین فروش گسترده در تاریخ این کشور محسوب می‌شود. این کاهش نشان‌دهنده تغییر استراتژی پکن در مواجهه با فشارهای اقتصادی و سیاسی از سوی واشنگتن است.

بااین‌حال، این تغییر استراتژی تنها به فروش اوراق محدود نشد. چین در این دوره تلاش کرد تا با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های دیگر، مانند طلا و یورو، وابستگی خود را به دلار کاهش دهد. به‌عنوان مثال، در سال ۲۰۲۴، چین خرید طلای خود را به میزان قابل ‌توجهی افزایش داد و به یکی از بزرگ‌ترین خریداران طلا در جهان تبدیل شد. این اقدام نه‌تنها به‌عنوان یک سپر در برابر نوسانات دلار عمل کرد، بلکه به پکن اجازه داد تا در برابر فشارهای آمریکا انعطاف‌پذیری بیشتری داشته باشد.

وضعیت کنونی: اوراق قرضه آمریکا در دستان چین

تا آوریل ۲۰۲۵، چین همچنان یکی از بزرگ‌ترین دارندگان اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا باقی مانده؛ اگرچه حجم این دارایی‌ها نسبت به دهه گذشته کاهش یافته است. بر اساس داده‌های موجود، پکن در ژانویه ۲۰۲۵ حدود ۷۶۰ میلیارد دلار اوراق در اختیار داشت که این رقم در مقایسه با ۱.۰۷۴ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۰، کاهش قابل ‌توجهی را نشان می‌دهد. این کاهش تدریجی نتیجه ترکیبی از عوامل اقتصادی و سیاسی است؛ ازجمله تنش‌های تجاری، نگرانی‌ها از تورم در آمریکا و تلاش چین برای متنوع‌سازی ذخایر ارزی خود با سرمایه‌گذاری در طلا و سایر ارزها.

بااین‌حال، این حجم از اوراق همچنان به چین اهرم قابل ‌توجهی در برابر آمریکا می‌دهد. برخی تحلیل‌گران، مانند یانگ پانپنگ و زو کیویان از آکادمی علوم اجتماعی چین، معتقدند که پکن می‌تواند با فروش انبوه این اوراق، اقتصاد آمریکا را تحت‌فشار قرار دهد. فروش گسترده اوراق می‌تواند نرخ بهره را در آمریکا بالا ببرد، ارزش دلار را کاهش دهد و هزینه استقراض را برای دولت آمریکا بیشتر کند. البته احتمالاً این اقدام پیامدهایی منفی نیز برای خود چین در پی خواهد داشت؛ زیرا کاهش ارزش دلار می‌تواند صادرات چین را گران‌تر کرده و به اقتصاد صادرات‌محور این کشور آسیب بزند.

علاوه‌بر آن، باید به نقش فدرال رزرو آمریکا در این معادله توجه کرد. فدرال رزرو در سال‌های اخیر با سیاست‌های پولی خود، مانند افزایش نرخ بهره، تلاش کرده تا تورم را کنترل کند؛ اما این سیاست‌ها باعث شده‌اند که ارزش اوراق قرضه کاهش یابد و جذابیت آن‌ها برای سرمایه‌گذاران خارجی، از جمله چین، کمتر شود. به گزارش بلومبرگ، در فوریه ۲۰۲۵، بازده اوراق ۱۰ساله خزانه‌داری آمریکا به ۴.۵درصد رسید که بالاترین سطح در پنج سال گذشته بود (ارزش و بازده اوراق با یکدیگر رابطه معکوس دارند). این افزایش بازده، چین را بر سر یک دوراهی قرار داده است؛ یعنی اوراق را نگه دارد و با کاهش ارزش دارایی‌هایش مواجه شود یا آن‌ها را بفروشد و ریسک‌های اقتصادی را بپذیرد.

پیامدهای اقتصادی فروش اوراق قرضه توسط چین

فروش گسترده اوراق قرضه آمریکا توسط چین که گاهی به‌عنوان سلاحی اقتصادی توصیف می‌شود، می‌تواند پیامدهایی گسترده را برای هر دو کشور و اقتصاد جهانی در پی داشته باشد. به همین خاطر، در ادامه، برخی از این پیامدها را بررسی می‌کنیم.

تأثیر بر اقتصاد آمریکا

اگر چین تصمیم به فروش انبوه اوراق قرضه بگیرد، عرضه بیش ‌از حد این اوراق در بازار می‌تواند قیمت آن‌ها را کاهش داده و در نتیجه، نرخ بهره را افزایش دهد. این امر هزینه استقراض را برای دولت آمریکا بالا می‌برد؛ درصورتی‌که این دولت هم‌اکنون نیز با کسری بودجه قابل ‌توجهی روبه‌رو است. به‌گزارش BBC، در آوریل ۲۰۲۵، ارزش اوراق قرضه آمریکا به‌دلیل نگرانی‌ها از فروش احتمالی توسط کشورهایی، مانند چین، افت چشمگیری داشت. این افت باعث شده که هزینه بدهی برای دولت آمریکا افزایش یابد که می‌تواند فشار بیشتری را بر اقتصاد این کشور وارد کند.

علاوه‌بر آن، کاهش ارزش دلار در نتیجه فروش اوراق می‌تواند تورم را در آمریکا افزایش دهد؛ زیرا قیمت کالاهای وارداتی، از جمله نفت، بالا خواهد رفت. این موضوع به‌ویژه در شرایط فعلی که قیمت نفت برنت در آوریل ۲۰۲۵ به زیر ۶۰ دلار در هر بشکه رسیده، می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. به‌عنوان مثال، افزایش قیمت نفت می‌تواند هزینه‌های حمل‌ونقل و تولید را در آمریکا بالا ببرد که این مسئله به تورم بیشتر منجر خواهد شد. به‌گفته جیم ریکاردز، اقتصاددان و نویسنده کتاب «جنگ ارزی»، هر ۱۰درصد کاهش ارزش دلار می‌تواند تورم آمریکا را تا ۱درصد افزایش دهد. این مقدار افزایش در شرایط فعلی، رقم بسیار قابل توجهی است.

تأثیر بر اقتصاد چین

در سوی دیگر، فروش گسترده اوراق قرضه برای خود چین نیز بدون هزینه نخواهد بود. کاهش ارزش دلار که یکی از نتایج احتمالی این اقدام است، می‌تواند صادرات چین را گران‌تر کند و رقابت‌پذیری کالاهای چینی را در بازارهای جهانی کاهش دهد. ازآنجایی‌که اقتصاد چین به‌شدت به صادرات وابسته است، هرگونه کاهش در تقاضای جهانی برای کالاهای چینی می‌تواند رشد اقتصادی این کشور را کندتر کند. به‌گزارش صندوق بین‌المللی پول (IMF)، در سال ۲۰۲۴، صادرات چین ۳۰‌درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌داد که نشان‌دهنده اهمیت این بخش برای اقتصاد چین است.

علاوه‌بر آن، چین با فروش اوراق قرضه، ارزش دارایی‌های دلاری خود را کاهش می‌دهد. این موضوع می‌تواند به اعتماد سرمایه‌گذاران به اقتصاد چین آسیب بزند. به‌گفته جولین اونز پریچارد از شرکت کاپیتال اکونومیکز، کاهش ارزش اوراق قرضه آمریکا به‌ضرر چین تمام خواهد شد؛ زیرا سرمایه‌گذاری مجدد دلارهای به‌دست‌آمده در بازارهای دیگری که نقدینگی کمتری دارند، برای پکن دشوار خواهد بود. به‌عنوان مثال، اگر چین بخواهد دلارهای حاصل از فروش اوراق را در بازار یورو یا ین ژاپن سرمایه‌گذاری کند، ممکن است با محدودیت‌های نقدینگی مواجه شود. این محدودیت ارزش یوان را تحت‌فشار قرار می‌دهد.

تأثیر بر اقتصاد جهانی

جنگ اقتصادی بین چین و آمریکا، به‌ویژه اگر به فروش گسترده اوراق قرضه منجر شود، می‌تواند تأثیراتی عمیق بر اقتصاد جهانی داشته باشد. افزایش نرخ بهره در آمریکا می‌تواند جریان سرمایه را از بازارهای نوظهور به‌سمت آمریکا هدایت کند. این امر فشار را بر ارزهای کشورهای درحال ‌توسعه افزایش می‌دهد. برای مثال، کشورهایی مانند برزیل و هند که بدهی‌های دلاری قابل ‌توجهی دارند، ممکن است با افزایش هزینه‌های بازپرداخت بدهی مواجه شوند.

همچنین، کاهش ارزش دلار می‌تواند قیمت کالاهای اساسی، مانند نفت و مواد غذایی را بالا ببرد که به تورم جهانی منجر خواهد شد. به‌گزارش رویترز، در مارس ۲۰۲۵، قیمت گندم به‌دلیل نگرانی‌ها از تنش‌های اقتصادی بین چین و آمریکا، ۱۲‌درصد افزایش یافت. این افزایش قیمت‌ها می‌تواند به‌ویژه برای کشورهای فقیر که بخش بزرگی از بودجه خود را صرف واردات مواد غذایی می‌کنند، فاجعه‌بار باشد.

اوراق قرضه به‌عنوان ابزار سیاسی: برگ برنده یا شمشیر دولبه؟

استفاده از اوراق قرضه به‌عنوان یک ابزار سیاسی، در سال‌های اخیر، موضوعی بسیار داغ بوده است. برخی تحلیل‌گران معتقدند که چین می‌تواند از این اوراق برای فشارآوردن به آمریکا در مذاکرات تجاری یا سیاسی استفاده کند. به‌عنوان مثال، عده‌ای از کارشناسان اشاره کرده‌اند که چین می‌تواند در پاسخ به خودداری آمریکا از بازگرداندن طلای این کشور، به فروش اوراق قرضه روی بیاورد. این گمانه‌زنی‌ها نشان‌دهنده نگرانی‌های فزاینده از تشدید تنش‌ها بین دو کشور است.

بااین‌وجود، آیا این استراتژی واقعاً به نفع چین خواهد بود؟ بسیاری از کارشناسان، از جمله دین بیکر از مرکز تحقیقات اقتصادی و سیاسی در واشنگتن، معتقدند که تأثیر فروش اوراق قرضه بر اقتصاد آمریکا محدود خواهد بود. به‌گفته بیکر، نقدینگی در اقتصاد آمریکا بیشتر به سیاست‌های فدرال رزرو وابسته است تا به خرید اوراق توسط چین. علاوه‌بر آن، اگر چین اوراق را بفروشد، سایر کشورها یا سرمایه‌گذاران خصوصی ممکن است آن‌ها را خریداری کنند که تأثیر کلی این اقدام را کاهش می‌دهد.

از سوی دیگر، برخی تحلیل‌گران چینی، بر این عقیده‌اند که چین می‌تواند به‌صورت تدریجی حجم اوراق خود را کمتر کند تا فشار را بر آمریکا افزایش دهد؛ بدون اینکه اقتصاد خود را به خطر بیندازد. این استراتژی به پکن اجازه می‌دهد تا در مذاکرات تجاری یا سیاسی، دست بالا را داشته باشد. به‌عنوان مثال، در سال ۲۰۲۳، چین در پاسخ به تعرفه‌های تجاری آمریکا، خرید سویا از این کشور را به‌شدت کاهش داد. این اقدام فشار زیادی را بر کشاورزان آمریکایی وارد کرد. مشابه این استراتژی می‌تواند در مورد اوراق قرضه نیز به کار گرفته شود؛ اما با احتیاط بیشتری، زیرا تأثیرات آن بسیار گسترده‌تر خواهد بود.

استراتژی‌های جایگزین چین برای کاهش وابستگی به دلار

یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های چین در سال‌های اخیر، تلاش برای کاهش وابستگی به دلار و سیستم مالی تحت‌سلطه آمریکا بوده است. این تلاش شامل چندین محور کلیدی بوده که در این بخش، به آن‌ها می‌پردازیم.

تقویت یوان در تجارت بین‌المللی

در دهه گذشته، چین تلاش زیادی کرده تا یوان را بین‌المللی کند. به‌گزارش بانک تسویه بین‌المللی (BIS)، در سال ۲۰۲۴، یوان در ۴درصد از معاملات جهانی استفاده شد که این رقم نسبت به ۱درصد در سال ۲۰۱۰، رشد قابل ‌توجهی را نشان می‌دهد. چین با امضای توافق‌نامه‌های تجارت دوجانبه با کشورهایی، مانند روسیه، ایران و عربستان سعودی، استفاده از یوان را در تجارت خارجی ترویج داده است.

افزایش ذخایر طلا

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، در سال‌های اخیر، چین خرید طلای خود را افزایش داده است. بر اساس داده‌های شورای جهانی طلا، در سال ۲۰۲۴، چین ۲۲۵ تن طلا خریداری کرد که این رقم ۱۰درصد از کل تقاضای جهانی طلا را تشکیل می‌داد. این افزایش ذخایر طلا به‌عنوان یک سپر محکم در برابر نوسانات دلار عمل می‌کند و به چین اجازه می‌دهد تا در برابر فشارهای اقتصادی آمریکا، مقاومت بیشتری داشته باشد.

توسعه سیستم‌های مالی مستقل

همچنین، چین سیستم پرداخت بین‌المللی خود (CIPS) را توسعه داده است که جایگزینی برای سیستم سوئیفت تحت‌سلطه آمریکا محسوب می‌شود. تا سال ۲۰۲۵، بیش از ۱,۳۰۰ بانک در ۱۰۸ کشور به این سیستم متصل شده‌اند. چنین استقبالی پیشرفت قابل ‌توجه چین را در زمینه سیستم‌های ملی مستقل نشان می‌دهد.

نقش اوراق قرضه در تنش‌های ژئوپلیتیکی

اوراق قرضه آمریکا نه‌تنها یک ابزار اقتصادی، بلکه یک سلاح ژئوپلیتیکی است. تنش‌های اخیر بین چین و آمریکا، از جمله در مورد تایوان، دریای چین جنوبی و فناوری‌های پیشرفته، نشان می‌دهد که این اوراق می‌توانند در مذاکرات سیاسی نقش مهمی ایفا کنند. به‌عنوان مثال، در مارس ۲۰۲۵، پس از آنکه آمریکا تحریم‌های جدیدی را علیه شرکت‌های فناوری چینی، مانند هواوی، اعمال کرد، برخی مقامات چینی تصمیم گرفتند که در پاسخ، اوراق قرضه خود را بفروشند. اگرچه این تهدید عملی نشد، اما نشان‌دهنده پتانسیل این اوراق به‌عنوان یک ابزار فشار است.

علاوه‌بر آن، تنش‌های ژئوپلیتیکی می‌توانند بر تصمیمات سرمایه‌گذاری چین تأثیر بگذارند. به‌عنوان مثال، اگر تنش‌ها در مورد تایوان تشدید شود، چین ممکن است برای نشان‌دادن قدرت خود، فروش اوراق را به‌عنوان یک اقدام نمادین در نظر بگیرد؛ اما این اقدام می‌تواند به‌سرعت به یک بحران اقتصادی جهانی تبدیل شود، زیرا بازارهای مالی به‌شدت به ثبات روابط چین و آمریکا وابسته هستند.

چشم‌انداز آینده: چین، آمریکا و نظم مالی جهانی

در بلندمدت، نقش اوراق قرضه آمریکا در روابط چین و آمریکا به عوامل متعددی بستگی خواهد داشت. یکی از این عوامل، توانایی چین در کاهش وابستگی به دلار است. اگر چین بتواند یوان را به یک ارز ذخیره جهانی تبدیل کرده و سیستم‌های مالی مستقلی ایجاد کند، وابستگی‌اش به اوراق قرضه آمریکا کاهش خواهد یافت؛ اما این فرایند زمان‌بر است و به همکاری گسترده با سایر کشورها نیاز دارد.

از سوی دیگر، آمریکا نیز در تلاش است تا با تقویت دلار و ایجاد اتحادهای اقتصادی جدید، مانند توافق‌نامه‌های تجاری با کشورهای آسیا-پاسفیک، نفوذ چین را کاهش دهد. برای مثال، در فوریه ۲۰۲۵، آمریکا توافق‌نامه تجاری جدیدی را با ژاپن و کره جنوبی امضا کرد که هدف آن کاهش وابستگی این کشورها به چین بود. این اقدامات نشان‌دهنده رقابت فزاینده بین دو کشور برای تسلط بر نظم مالی جهانی است.

سخن پایانی: آینده روابط چین و آمریکا

اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین دارایی‌های خارجی چین، بدون شک اهرمی قدرتمند در دست پکن است. بااین‌حال، استفاده از این اهرم به‌عنوان یک سلاح اقتصادی، با ریسک‌های قابل ‌توجهی همراه خواهد بود. فروش گسترده این اوراق می‌تواند به اقتصاد آمریکا آسیب بزند؛ اما این اقدام به همان اندازه به اقتصاد خود چین نیز لطمه وارد خواهد کرد. به همین دلیل، به نظر می‌رسد که چین ترجیح می‌دهد از این ابزار به‌صورت استراتژیک و تدریجی استفاده کند، تا هم فشار را بر آمریکا حفظ کرده و هم از پیامدهای منفی برای خود جلوگیری کند.

در نهایت، آینده روابط چین و آمریکا به عوامل متعددی بستگی دارد؛ ازجمله سیاست‌های تجاری، تنش‌های ژئوپلیتیکی و تغییرات در اقتصاد جهانی. در عین حال، روشن است که اوراق قرضه آمریکا همچنان یکی از مهم‌ترین برگ‌های برنده در دست چین باقی خواهد ماند؛ حتی اگر این برگ همیشه به کار نیاید. دراین‌بین، جهان با دقت نظاره‌گر این بازی پیچیده اقتصادی و سیاسی خواهد بود؛ زیرا نتیجه آن می‌تواند آینده نظم جهانی را شکل دهد.

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات مرتبط با برگ برنده چین: اوراق قرضه آمریکا و تأثیر آن بر قدرت چانه‌زنی چین