صندوق بین المللی پول (IMF) به عنوان یک نهاد مالی جهانی، نقشی کلیدی در شکل دادن به همکاری های پولی بین المللی ایفا می کند. این سازمان با همکاری با کشورهای عضو خود، ارائه مشاوره در زمینه سیاست یا در صورت نیاز، کمک مالی برای کمک به پیشگیری و مدیریت بحرانهای اقتصادی و مالی، به ثبات سیستم پولی و مالی جهانی کمک میکند.
در این مقاله از دلتا کالج با ما همراه باشید تا با صندوق بین المللی پول و نقش آن در مدیریت بحران ها بیشتر آشنا شوید.
فهرست مطالب:
صندوق بین المللی پول چیست؟
صندوق بینالمللی پول (IMF) سازمانی بینالمللی است که به تسهیل تعادل مالی بین کشورها، پشتیبانی مالی برای کشورهای دارای مشکلات مالی و ارائهی سیاستهای مالی مناسب به کشورهای عضو میپردازد. این صندوق در سال ۱۹۴۴ تأسیس شد و هدف اصلی آن جلوگیری از بروز بحرانهای مالی و ارزی بینالمللی است. IMF در مواقع بحرانی، امکان پشتیبانی مالی را به اعضا میدهد. صندوق بینالمللی پول همچنین شرایطی برای پشتیبانیهای مالی خود تعیین میکند که بر اصلاحات سیاستهای اقتصادی کشورهای درخواستکننده تأکید دارد.
آیا صندوق بینالمللی پول قدرت تاثیرگذاری بر بازارهای مالی را دارد؟
صندوق بینالمللی پول (IMF) قدرت تاثیرگذاری قابل توجهی بر بازارهای مالی دارد. این تأثیر به چندین دلیل اتفاق میافتد:
1. نظارت و گزارشهای اقتصادی: IMF با انتشار گزارشهای منظم درباره وضعیت اقتصادی کشورهای مختلف و تحلیلهای جامع اقتصادی، میتواند بر روندها و انتظارات بازار و در نتیجه بر بازار فارکس تأثیر بگذارد.
2. برنامههای کمک مالی: وقتی IMF به کشوری وام یا کمک مالی ارائه میدهد، این اقدام میتواند اعتماد به آن کشور را در بازارهای مالی افزایش دهد و به بهبود شرایط اعتباری آن کشور کمک کند. این روند اعتماد معاملهگران فارکس را به همراه خواهد داشت.
3. اعتماد سرمایهگذاران: اگر صندوق نسبت به آینده اقتصادی منطقهای خوشبین باشد، ممکن است این خوشبینی به بازارها سرایت کند و سرمایهگذاران را ترغیب به افزایش سرمایهگذاری کند.
4. تاثیر بر نرخ ارز: IMF از طریق برنامههای کمک مالی، بستههای حمایتی پولی و سیاستهای پیشنهادی، بر نرخ ارز کشورها تاثیر میگذارد. این مساله ارتباط مستقیمی با نرخ جفت ارزهای فارکس دارد.
آخرین اظهارات صندوق بینالمللی پول دربارهی اقتصاد جهانی
به گفتهی گیتا گوپینات (معاون اول مدیر عامل)، روابط اقتصادی جهانی به گونهای در حال تغییر است که از زمان پایان جنگ سرد ندیدهایم. پس از سالها شوک اقتصادی، از جمله همهگیری کووید-19 و حمله روسیه به اوکراین، کشورها در حال ارزیابی مجدد شرکای تجاری خود بر اساس نگرانیهای اقتصادی و امنیت ملی هستند. جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیز در امتداد خطوط ژئوپلیتیکی حرکت میکند. برخی از کشورها وابستگی شدید خود به دلار در معاملات بین المللی و ذخایر خود را مورد ارزیابی مجدد قرار دادهاند.
گیتا گوپینات همهی اینها را لزوما بد نمیداند و معتقد است که با توجه به تاریخچهی اخیر رویدادها، سیاستگذاران به طور فزایندهای بر ایجاد انعطافپذیری اقتصادی متمرکز شدهاند؛ اما اگر روند پراکندگی اقتصاد جهانی ادامه یابد، میتوانیم شاهد عقبنشینی گسترده از قوانین جهانی تعامل و همراه با آن، معکوس شدن چشمگیر دستاوردهای یکپارچگی اقتصادی باشیم.
اقتصاد جهان در مسیر معکوس شدن یکپارچگی
بیایید نگاهی دقیقتر به این بیندازیم که تا چه حد در این مسیر پیش رفتهایم. محدودیتهای تجاری جدید بیش از سه برابر از سال 2019 افزایش یافته است. در حالی که تحریمهای مالی نیز جریان دارند. شاخص ریسک ژئوپلیتیکی در سال 2022 پس از حمله روسیه به اوکراین افزایش یافت و نگرانیهای بخش خصوصی هر روز بیشتر میشود. با وجود این روندها، هنوز نشانههای روشنی از جهانی شدن چالشها وجود ندارد. از زمان بحران مالی جهانی، در دهه 1990 و اوایل دهه 2000، نسبت تجارت کالاها به تولید ناخالص داخلی تقریباً ثابت بوده و بین ارقام 41% تا 48% در نوسان است. اما در برخی موارد، نشانههای فزایندهای از تکهتکه شدن وجود دارد. این اتفاق ناشی از آن است که جریانهای تجاری و سرمایهگذاری تحت تاثیر مسائل ژئوپلیتیکی هدایت میشوند.
تکهتکه شدن اقتصاد جهانی با رویدادهای ژئوپلیتیکی
به عنوان مثال، سهم چین در واردات آمریکا بین سالهای 2017 و 2023 به دنبال تشدید تنشهای تجاری، 8% کاهش یافت. در همین مدت، سهم ایالات متحده در صادرات چین کاهشی در حدود 4% را تجربه کرد. تجارت مستقیم بین روسیه و غرب نیز، پس از حمله به اوکراین و تحریمهای بعدی علیه روسیه، سقوط کرد.
جهانی را در نظر بگیرید که به سه بلوک تقسیم شده است: یک بلوک متمایل به ایالات متحده، یک بلوک متمایل به چین و یک بلوک از کشورهای غیر متعهد. به طور متوسط در دورهی پس از حمله روسیه به اوکراین، تجارت و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بین بلوکهای آمریکا و چین، به ترتیب تقریباً 12 و 20 درصد بیشتر از جریانهای درون بلوکها کاهش یافته است.
این الگوها منحصراً توسط ایالات متحده یا چین هدایت نمیشوند و حتی زمانی که این دو کشور را در نظر نگیریم، هنوز هم پابرجا هستند.
چرا تأثیر بیشتری از جداسازی رقبای ژئوپلیتیکی بر تجارت جهانی ندیدهایم؟
به این دلیل است که برخی از سرمایهگذاریها از طریق کشورهای ثالث تغییر مسیر میدهد. این مساله تا حدی فرسایش پیوندهای مستقیم بین ایالات متحده و چین را جبران می کند. از سال 2017، حضور بیشتر چین در یک کشور ثالث، با افزایش صادرات آن کشور ثالث به ایالات متحده همراه بوده است. ظهور این کشورهای متصل کننده، مثلا مکزیک و ویتنام، ممکن است به کاهش تأثیر جدایی تجارت مستقیم بین ایالات متحده و چین کمک کرده باشد.
از هم گسیختگی تجارت جهانی بر مبنای ژئوپلیتیک چقدر میتواند بد شود؟
هنوز جای نگرانی وجود دارد و این مساله را از سه جنبه بررسی میکنیم:
- برخلاف آغاز جنگ سرد که نسبت تجارت کالا به تولید ناخالص داخلی 16 درصد بود، اکنون این نسبت به 45 درصد رسیده است. یعنی مسیر تکهتکه شدن اقتصاد جهانی، این بار پر هزینهتر خواهد بود.
- در زمان جنگ سرد کشورهای درون یک بلوک، محدودیتهای تجاری را حذف میکردند. اکنون نیز در محیطی از حمایتگرایی قرار داریم که چندین کشور به سمت داخل بلوک گرایش دارند.
- نقش کشورهای غیر متعهد در اصطکاک تجاری کنونی نیز، وضعیت امروز را متفاوت از تجربه جنگ سرد میکند. شواهد حاکی از آن است که چنین کشورهایی در ارتباط بین بلوکهای رقیب در طول جنگ سرد، نقش مهمی ایفا نکردهاند. احتمالاً به این دلیل که ردپای اقتصادی بسیار کمتری داشتند و زنجیرههای تامین جهانی هنوز توسعه نیافته بودند. امروزه، آنها از وزن اقتصادی و دیپلماتیک بیشتری برخوردارند و در اقتصاد جهانی ادغام شدهاند. این بار نقش آنها به عنوان اتصال دهنده، به کاهش برخی از هزینههای جدایی اقتصاد جهانی، کمک کند.
سخن آخر
صندوق بینالمللی پول (IMF) سازمانی بینالمللی است که به تسهیل تعادل مالی بین کشورها، پشتیبانی مالی برای کشورهای دارای مشکلات مالی و ارائه سیاستهای مالی مناسب به کشورهای عضو میپردازد. صندوق بینالمللی پول (IMF) ابتدا وضعیت اقتصادی کشورهای عضو را تحلیل میکند و در صورت لزوم برنامههای تنظیمی پیشنهاد میدهد. سپس این برنامهها را با کشورها مذاکره کرده و در صورت توافق، منابع مالی مورد نیاز را اعطا میکند. این پشتیبانی مالی به شرایطی متکی است که کشورها باید اصلاحاتی اقتصادی را اجرا کنند تا بهبودی مالی داشته باشند و از بحرانهای مالی آینده جلوگیری شود. صندوق بینالمللی پول در آخرین اظهارات خود شرایط فعلی اقتصاد جهانی را به سمت پراکندگی میبیند. تکهتکه شدن اقتصاد جهانی ممکن است به سمت معکوس شدن یکپارچگی برود.