تحلیل تکنیکال با نمودار کندل استیک، هنری است که ریشه در تجارت برنج ژاپن قرن هجدهم دارد. مونهیسا هوما، تاجر باهوش ژاپنی، با ابداع این روش نموداری توانست الگوهای تکرارشونده در بازار را شناسایی و از آنها برای پیشبینی حرکات قیمت استفاده کند. امروزه، پاسخ به اینکه کندل استیک چیست برای هر معاملهگری ضروری است، زیرا این نمودارها با نمایش همزمان چهار قیمت کلیدی، تصویری جامع از وضعیت بازار ارائه میدهند.
نمودار کندل استیک با ارائه اطلاعات دقیق قیمتی، ابزاری کارآمد برای تحلیل بازارهای مالی است. هر شمع در این نمودار، چهار داده کلیدی شامل قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین قیمت را در یک بازه زمانی مشخص نمایش میدهد. تحلیلگران با بررسی الگوهای کندل استیک و ترکیبهای مختلف آنها میتوانند روندهای صعودی و نزولی را شناسایی کرده و با دقت بیشتری نقاط ورود و خروج خود را تعیین کنند. این نوع نمودار به دلیل قابلیت نمایش حجم زیادی از اطلاعات در قالبی ساده و قابل درک، به یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال تبدیل شده است. برای آشنایی جامع با نمودارهای شمعی در این مقاله از دلتا کالج همراه ما باشید.
فهرست مطالب:
- مفهوم و معرفی نمودار شمعی – کندل استیک چیست؟
- سیر تکاملی و تاریخچه نمودارهای شمعی
- نمودار کندل استیک در مقابل نمودار میلهای: نگاهی به تفاوتها
- آناتومی و اجزای یک کندل استیک
- کاربردها و مزایای استفاده از نمودار شمعی در تحلیل بازار
- معرفی انواع الگوی کندل استیک
- الگوهای کندل صعودی برگشتی
- الگوهای کندل استیک نزولی برگشتی
- الگوهای کندل ادامه دهنده روند
- مزایا و معایب نمودار کندل استیک چیست؟
- کدام الگوهای کندل استیک بیشتر از سایر الگوها تکرار میشوند؟
- نگاهی به ترکیبهای کلیدی کندل استیک
- تشریح الگوهای دو کندلی: نگاهی به پوشاننده و هارامی
- بررسی الگوهای سه کندلی: ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی
- توصیه مهم درباره الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال فارکس
- آنچه در مقاله “کندل استیک چیست؟” خواندید…
- سوالات متداول
مفهوم و معرفی نمودار شمعی – کندل استیک چیست؟
نمودار کندل استیک، که به نام نمودار شمعی نیز شناخته میشود، ابزاری بصری برای نمایش نوسانات قیمت ارزهای دیجیتال و سایر داراییها در دورههای زمانی مشخص (مانند ساعتی، روزانه یا حتی دقیقهای) بهشمار میآید. نام این نمودار برگرفته از شکل ظاهری بدن شمع و سایههای آن است؛ بدنهای که تفاوت بین قیمت بازشدن و بستهشدن یک دارایی را نشان میدهد و سایههایی که نشانگر تغییرات قیمت در طول دوره هستند. در واقع، نمودار کندل استیک به وسیله رنگها (علیرغم استانداردهای رایج که معمولاً به رنگهای سبز/سفید برای کندل صعودی و قرمز/مشکی برای کندل نزولی استفاده میشود) و اجزای ساختاری مختلف به تحلیلگران کمک میکند تا احساسات بازار را به دقت بررسی نمایند. ژاپنیها پیشگام در اختراع این نوع نمودار بوده و از آن در روندهای معاملاتی خود بهره میبردند؛ به همین دلیل به آن نمودار شمعی ژاپنی نیز میگویند.
موارد زیر به عنوان اجزای اصلی نمودار کندل استیک در هر بازه زمانی به چشم میخورند:
- قیمت باز شدن (Opening)
- قیمت بسته شدن (Closing)
- بالاترین قیمت در یک دوره زمانی (High)
- پایینترین قیمت در یک دوره زمانی (Low)
این نمایش قابلیت تحلیل روندهای قیمتی را افزایش میدهد و موجب میشود الگوهای تکراری و قابل تشخیصی شکل گیرند که نهایتاً به تعیین نقاط ورود و خروج مناسب در بازار کمک میکند.
سیر تکاملی و تاریخچه نمودارهای شمعی
ریشههای پیدایش نمودار شمعی به بیش از دو قرن قبل در کشور ژاپن بازمیگردد. در دوران باستان، تاجران زمینههای نوینی برای ثبت نوسانات قیمت کالاها مانند برنج پیدا کردند و از هنر نقاشی جهت ثبت حرکات قیمتی در بازارهای محلی بهره میبردند. شخصیت برجستهی در این مسیر، مونیشا هوما از شهر اوساکا است که با استفاده از نقاشیهای دستی خود تغییرات قیمتی در معاملات روزانه را ثبت میکرد. پس از گذشت سالها، این روش هنری و کاربردی توسط کارشناسان غربی مورد توجه قرار گرفت و استیو نیسون در دهه ۱۹۸۰ با معرفی مفاهیم نمودار شمعی ژاپنی، این ابزار را به جمع ابزارهای تحلیل تکنیکال اضافه کرد.
قبل از معرفی نمودار شمعی، فعالان بازار از نمودارهای خطی و میلهای استفاده میکردند که در مقایسه با نمودار کندل استیک توانایی بصری و تحلیلی کمتری داشتند. امروزه، به لطف سادگی و قابلیتهای بصری، نمودار شمعی به یکی از اساسیترین روشهای تحلیل روند تبدیل شده و همواره مورد استفاده فعالان در بازارهای مالی قرار میگیرد. از همین جهت، در تمامی متون آموزشی بازارهای مالی به معرفی «کندل استیک» و «نمودار شمعی» پرداخته میشود.
نمودار کندل استیک در مقابل نمودار میلهای: نگاهی به تفاوتها
هرچند نمودارهای میلهای و شمعی اطلاعات مشابهی را از نحوه نوسانات قیمت یک دارایی ارائه میدهند، اما از نظر بصری و کاربردی تفاوتهای قابل توجهی با یکدیگر دارند. نمودار کندل استیک با استفاده از رنگهای متنوع و بدنههای ضخیمتر، به تحلیلگران امکان درک سریعتری از تغییر جهت قیمت میدهد. در نمودار میلهای، اطلاعات قیمت آغازین، بستهشدن، بالا و پایین به صورت سادهتر نمایش داده میشوند، در حالی که نمودار شمعی با برجستهکردن تفاوتهای قیمتی، جزئیات بیشتری را آشکار میکند.
آناتومی و اجزای یک کندل استیک
هر کندل یا شمع در نمودار کندل استیک از چند بخش حیاتی تشکیل شده است که در تبیین روند معاملاتی سهم بسزایی دارند:
بدنه (Body): قسمت اصلی کندل که نوسانات بین قیمت باز و بستهشدن را نشان میدهد. اگر این بدنه به رنگ سبز یا سفید باشد، به معنی روند صعودی و درصورتی که به رنگ قرمز یا سیاه باشد، نشاندهنده روند نزولی است.
سایهها (Wicks/Shadows): خطوط باریکی که از بالای بدنه و پایین آن کشیده میشوند. این سایهها نمایانگر نوسانات قیمت در حین دوره معاملاتی هستند؛ به عنوان مثال، سایه بالایی نشاندهنده قیمت سقفی و سایه پایینی نمایانگر پایینترین قیمت همان دوره است. در نتیجه، طول و ضخامت سایهها اطلاعات مهمی در خصوص نوسانات سریع قیمت فراهم میکند.
رنگ: تغییرات رنگ بدنه همراه با سایههای مختلف، نمایانگر تغییر احساسات بازار در طول دوره معامله است؛ این تغییرات میتواند به عنوان سیگنالهای ورود یا خروج از معاملات مورد استفاده قرار گیرد.

- قیمت آغازین (Open Price): نشان میدهد که در تایم فریم انتخابشده، بازار با چه قیمتی باز شده است.
- قیمت پایان (Close price): نشان میدهد که در تایم فریم انتخابشده، بازار با چه قیمتی بسته شده است.
- بالاترین قیمت (High price): سایه بالایی کندل نشان میدهد که بالاترین قیمت در این بازه به چه مقدار رسیده است.
- کمترین قیمت (Low price): سایه پایینی کندل نشان میدهد که پایینترین قیمت در این بازه به چه مقدار رسیده است.
توضیح جامع در رابطه با سایهها و اهمیت آنها در نمودار کندل استیک
سایهها یا همان فتیلههای کندل استیک عناصر بسیار مهمی در تشخیص نوسانات جزئی قیمت هستند. این فتیلهها به صورت عمودی در بالای بدنه (نماد سقف قیمت) و پایین بدنه (نماد کف قیمت) ظاهر میشوند. سایههای کندل نشاندهنده دامنه نوسان در طول دوره معاملاتی میباشند. به عنوان مثال، اگر یک کندل نزولی سایه بالایی کوتاهی داشته باشد، میتوان استنباط کرد که قیمت در ابتدای آن دوره نزدیک به بالاترین قیمت ثبت شده بوده است؛ در مقابل، کندلهای صعودی با سایه پایینی کوتاه نشان از این دارند که قیمت بستهشدن به کف نزدیک بوده است. این تغییرات میتواند به تحلیلگران نشان دهد که در طی معامله تا چه اندازه نوسانات شدید وجود داشته و آیا فشار خرید یا فروش غالب بوده است.
کاربردها و مزایای استفاده از نمودار شمعی در تحلیل بازار
کاربردهای نمودار کندل استیک بسیار گسترده بوده و از مهمترین موارد استفاده آن میتوان به شناسایی الگوهای قیمتی، تشخیص احساسات سرمایهگذاران و تعیین زمانهای بهینه ورود و خروج اشاره کرد. نوسانات موجود در نمودار شمعی، تغییرات ناگهانی بازار را منعکس میکنند و باعث میشوند معاملهگران بتوانند به سرعت واکنش نشان دهند. برخی از مزایای استفاده از نمودار شمعی عبارتند از:
- شفافیت بیشتر در نمایش تغییرات قیمت به واسطه رنگهای متفاوت و بدنههای برجسته.
- امکان تشخیص دقیقتر نوسانات روزانه و دورههای معاملاتی مختلف.
- ارائه الگوهایی نظیر کندلهای بلند سفید/سبز که نشانگر فشار خرید قوی و کندلهای بلند قرمز/مشکی که نمایانگر فشار فروش هستند.
- کمک به بررسی رفتار کلی بازار، به خصوص زمانی که کندلها در سطوح حمایت و مقاومت مهم شکل میگیرند.
به همین دلیل، الگوهای کندل استیک به عنوان راههای هشدار دهنده در معاملههای روزانه نقش مهمی در تعیین نقاط حساس بازار بر عهده دارند.
معرفی انواع الگوی کندل استیک
بهطور کلی الگوهای کندل استیک به سه دسته میشوند:
- الگوهای صعودی برگشتی
- الگوهای نزولی برگشتی
- الگوهای ادامهدهنده
در ادامه انواع انواع کندل استیک ذکر شده در بالا را بیشتر توضیح دادهایم. با ما همراه باشید.
الگوهای کندل صعودی برگشتی
در انتهای یک روند نزولی، الگوهای کندل صعودی برگشتی شکل میگیرند. به عبارت دیگر زمان شکلگیری این الگوها، انتظار بازگشت روند را داریم. این الگوها به انواع زیر تقسیم میشوند:
الگوی کندل استیک چکش – Hammer
از پرتکرارترین الگوهای صعودی برگشتی، میتوان به الگوی کندل استیک چکش اشاره کرد. این الگو در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد. در واقع هنگامیکه بازار دارای روند نزولی است، الگوی چکشی به ما نشان میدهد که قیمت نزدیک به کف است و احتمال بازگشت روند وجود دارد.

این الگو سه ویژگی اصلی دارد که عبارتند از:
- بدنه: قسمت بالایی الگو که بدنه کندل را تشکیل میدهد.
- سایه پایینی: این سایه میبایست دو تا سه برابر اندازه بدنه باشد.
- سایه بالایی: کندل نباید سایه بالایی داشته باشد یا سایه آن خیلی کوتاه باشد.
الگوی کندل استیک چکش به این معنا است که قدرت فروشندگان در بازار کاهش پیدا کرده است. آنها تلاش کردند که قیمت را پایین بیاورند، اما در آخر نتوانستند بر خریداران غلبه کنند. هرچه سایه پایینی بیشتر باشد، کندل قابل اعتمادتر میشود.
الگوی چکش معکوس – Inverted Hammer
این الگو مانند الگوی چکشی در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و نشاندهنده بازگشت احتمالی روند است. این الگو سه ویژگی اصلی دارد که شامل موارد زیر میشود:
- بدنه: قسمت پایینی الگو که بدنه کندل را تشکیل میدهد.
- سایه بالایی: این سایه میبایست دو تا سه برابر اندازه بدنه باشد.
- سایه پایینی: کندل نباید سایه پایینی داشته باشد یا سایه آن خیلی کوتاه باشد.

الگوی چکش وارونه در طول یک روند نزولی با سایه بالایی طولانی رخ میدهد که منعکس کننده تلاش برای قیمتهای بالاتر است.
الگوی سه سرباز صعودی – Three White Soldiers
از قابل اعتمادترین الگوهای برگشتی، میتوان به الگوی کندل استیک سه سرباز صعودی اشاره کرد. این الگو از سه کندل صعودی پشت سرهم در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود. سه سرباز صعودی (سفید) یک الگوی صعودی است و هر سه کندل باید صعودی باشند.

کندل دوم در نقطه بسته شدن کندل اول باز میشود و کندل سوم نیز در نقطه بسته شدن کندل دوم. هر کندل باید بالاتر از بدنه کندل قبل خود بسته شود؛ همچنین هر سه کندل فاقد سایه هستند و یا سایه کوچکی دارند.
الگوی هارامی صعودی – Bullish Harami
در انتهای یک روند نزولی گاها یک کندل روند نزولی شکل میگیرد و سپس یک کندل صعودی دیگر اما کوچکتر از کندل قبلی خود شکل میگیرد. به این الگو، هارامی صعودی گفته میشود. این الگو دارای شرایطی است که عبارتند از:
- در این الگو کندل دوم همیشه کوچکتر از کندل اولی میباشد.
- در این الگوی کندل استیک، کندل اول، نزولی و کندل دوم، صعودی است.

الگوهای کندل استیک نزولی برگشتی
در انتهای یک روند صعودی، الگوهای کندل نزولی برگشتی شکل میگیرند. به عبارت دیگر زمان شکلگیری این الگوها، انتظار بازگشت روند را داریم. انواع کندل استیک نزولی برگشتی به انواع زیر تقسیم میشوند:
الگوی هارامی نزولی – Bearish Harami
در انتهای یک روند صعودی گاهی یک کندل روند صعودی شکل میگیرد و سپس یک کندل نزولی دیگر اما کوچکتر از کندل قبلی خود شکل میگیرد؛ به این الگو، هارامی نزولی گفته میشود. این الگو دارای شرایطی است که عبارتند از:
- در الگوی هارامی همیشه کندل دوم، کوچکتر از کندل اولی میباشد.
- در این الگوی کندل استیک، کندل اول صعودی و کندل دوم نزولی است.

الگوی کندل استیک ستاره دنبالهدار – Shooting Star
الگوی ستاره دنبالهدار (Shooting Star) یک الگوی تککندلی در انتهای یک روند صعودی میباشد و با تشکیل آن میتوان هشداری مبنیبر نزول قیمت دریافت کرد. این الگو زمانی تشکیل میشود که قیمت به سمت بالا رو به حرکت باشد و ناگهان با ورود پرقدرت فروشندگان قیمت کاهش مییابد. برای شکلگیری این الگو، شرطهایی لازم است که شامل موارد زیر میشوند:
- در روند صعودی شکل گرفته باشد.
- سایه بالایی کندل بیش از دو برابر بدنه و سایه پایینی باشد.
- بدنه و سایه پایینی کوتاه باشند.

کندل استیک مرد حلق آویز – Hanging Man
مرد دارآویز نام الگویی است که در روند صعودی ظاهر میشود و اخطار اتمام روند را میدهد. این الگو شبیه فردی به دار آویخته است با یک بدنه کوچک و سایه بلند در پایین خود. بهتر است طول سایه پایین حداقل دو برابر طول تنه کندل باشد و سایه بالایی نداشته باشد یا سایه بالایی بسیار کوچک باشد.

این الگو هنگامی رخ میدهد که روند صعودی است و با فشار فروش در بازار، قیمت به پایینترین حد قیمتی روز میرسد و دوباره خریداران قیمت را بالا میبرند.
الگوی سه کلاغ سیاه – Three Black Crows
نمودار کندل استیک سه کلاغ سیاه از جمله الگوهای سه کندلی است. سه کلاغ سیاه، یک الگوی برگشتی است که در انتهای روند صعودی یا پس از دورهای از رنج زدن قیمت رخ میدهد. این الگو از سه کندل نزولی بدون سایه یا با سایه خیلی کوچک تشکیل میشود.

روانشناسی الگوی سه کلاغ سیاه بسیار شبیه به الگوی سه سرباز سفید است با این تفاوت که عکس همان اتفاقات رخ میدهد.
الگوی ابر سیاه – Dark Cloud Cover
کندل ابر سیاه یک الگوی دو کندلی است که کندل اول آن صعودی و کندل دوم آن نزولی است. برای شکلگیری این الگو شرایطی لازم است که شامل موارد زیر است:
- کندل اول صعودی و کندل دوم نزولی باشد.
- کندل دوم از نقطه پایان کندل اول باز شود و بالای نقطه باز شدن کندل اول بسته شود.
- دو کندل سایه کوچکی در پایین و بالای خود داشته باشند.
در کندل اول این الگو خریداران کنترل بازار را به دست گرفته اند و قیمت بالا میرود، اما بعد فروشندگان وارد بازار شده و حرکات خریداران را خنثی میکنند.

الگوهای کندل ادامه دهنده روند
بهطورکلی اکثر الگوهای کندلی بازار، ادامهدهنده روند هستند؛ به استثنای چند الگوی بازگشتی که در مطالب فوق توضیح داده شد و الگوهای دوجی که در ادامه توضیح داده میشوند، باقی الگوها ادامهدهنده روند هستند.
الگوی کندل استیک دوجی چیست؟
الگوهای دوجی نشانه ناحیه عدم تصمیمگیری و رنج میباشند . زمانی که قدرت خریداران و فروشندگان در بازار برابر است، این الگوها شکل میگیرند. نمودار کندل استیک دوجی در واقع یک ناحیه رنج در تایم فریم پایینتر است. این الگوها به انواع زیر تقسیم میشوند:
الگوی دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji):
این الگو دارای چند ویژگی است:
- نداشتن بدنه صعودی یا نزولی.
- نداشتن سایه در پایین یا داشتن سایه بسیار کوچک.
- داشتن سایه بلند بالایی.
الگوی دوجی پادراز یا پایه بلند (Long-Legged Doji):
این الگو دارای چند ویژگی است:
- نداشتن بدنه صعودی یا نزولی
- داشتن سایه بلند و تقریبا برابر در بالا و پایین

الگوی دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji):
این الگو دارای چند ویژگی است:
- نداشتن بدنه صعودی یا نزولی.
- نداشتن سایه در بالا یا داشتن سایه بسیار کوچک.
- داشتن سایه بلند پایانی.
الگوی دوجی چهار قیمت (Four Price):
این الگو دارای چند ویژگی است:
- نداشتن بدنه صعودی یا نزولی
- نداشتن سایه بالایی و پایینی
مزایا و معایب نمودار کندل استیک چیست؟
تحلیل چارت با استفاده از نمودارهای شمعی مزایای زیادی دارد و نسبت به سایر روشهای مشاهده و تحلیل چارت کاربرد بیشتری دارد. در ادامه چند مورد از مزایا و معایب کندل استیکها را بیان میکنیم:
مزایای کندل استیک | معایب کندل استیک |
---|---|
ارائه اطلاعات بیشتر نسبت به نمودارهای خطی | محدودیت در نشان دادن حجم معاملات |
شناسایی سریع الگوها و روندها | امکان تفسیر اشتباه الگوها |
درک بهتر احساسات بازار | نیاز به تأیید با سایر ابزارهای تحلیلی |
قابلیت استفاده در تمام بازههای زمانی | – |
کدام الگوهای کندل استیک بیشتر از سایر الگوها تکرار میشوند؟
تمامی الگوهایی که در مطالب بالا آورده شد از پرتکرار ترین الگوهای کندل استیکی هستند؛ اما از میان آنها الگوهای چکش، هارامی، سه سرباز صعودی و سه کلاغ سیاه پرتکرار تر میباشند.
نگاهی به ترکیبهای کلیدی کندل استیک
ترکیبهای کندل استیک نقشی کلیدی در تحلیل دقیق حرکتهای قیمت دارند. وقتی الگوی دو کندلی یا سه کندلی به وضوح شکل میگیرند، به معاملهگران نشانهای از احتمال تغییر روند ارائه میدهند. ساختارهای تشکیلشده از کندلهای صعودی و نزولی، با تغییرات رنگ و سایههای متفاوت، میتوانند حس و حال بازار را به صورت لحظهای منعکس کنند. به علاوه، این الگوها در کنار سطوح حمایت و مقاومت، بستر مناسبی برای تصمیمگیریهای سریع معاملاتی فراهم میآورند. در نتیجه، آشنایی کامل با تمام الگوهای کندل استیک و اجزای هر یک از آنها، امری حیاتی برای هر سرمایهگذار حرفهای است.
در این بخش به بررسی ترکیبهای اصلی میپردازیم:
این ترکیبها معمولاً شامل چند کندل متوالی هستند که با توجه به رنگ و ابعاد بدنه و سایههایشان، توانایی تشخیص تغییر روند یا تثبیت روند جاری را دارند. به عنوان نمونه، ترکیبهایی نظیر الگوی پوشاننده و هارامی از دسته دو کندلی به شمار میروند که نشاندهنده احتمال معکوس شدن روند قبلی هستند. همچنین ترکیبهای سه کندلی مانند ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی از جمله الگوهای شناختهشده محسوب میشوند که در آن ابتدا یک روند قوی تشکیل میشود، سپس قیمت به حالت تردد درمیآید و در نهایت روند به سمت جهت مخالف تغییر مییابد. استفاده از این الگوها در کنار سایر ابزارهای تکنیکالی میتواند به بهبود دقت پیشبینی جهت حرکت بازار کمک شایانی نماید.
تشریح الگوهای دو کندلی: نگاهی به پوشاننده و هارامی
الگوهای دو کندلی به مجموعهای از دو شمع متوالی اطلاق میشود که الگوهای بازگشتی یا ادامهدهنده روند بازار را به نمایش میگذارند. یکی از رایجترین انواع این الگو، الگوی پوشاننده است؛ در این الگو، کندل دوم به طور کامل، بدنه کندل قبلی را در بر میگیرد و این اتفاق معمولا بیانگر تغییر جدی جهت حرکت قیمت است. اگر این الگو در پایان یک روند نزولی ظاهر شود، به عنوان نشانهای از ورود فشار خرید یا یک الگوی معکوس صعودی مورد تفسیر قرار میگیرد. همچنین الگوی هارامی، که شماری ازکندلهای متوالی را پوشش میدهد، زمانی بکار میرود که کندل دوم در محدوده کندل اول قرار داشته باشد، به ویژه اگر رنگ آنها با یکدیگر متفاوت باشد. این الگوها به ویژه در معاملات کوتاهمدت بسیار مورد توجه تحلیلگران قرار دارند.
بررسی الگوهای سه کندلی: ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی
الگوهای سه کندلی شامل سه شمع متوالی هستند که در کنار هم تصویری از تغییر روند در بازار ارائه میدهند. ستاره عصرگاهی نمونهای از الگوهای معکوس نزولی است که پس از یک روند صعودی شدید ظهور میکند. در این الگو، کندل اول روند صعودی را ادامه میدهد، سپس کندل دوم به شکل شکاف قیمتی با بدنه باریک ظاهر میشود و در نهایت کندل سوم با بستهشدن زیر نقطه میانی کندل اول، نشانه تغییر جهت را به نمایش میگذارد. از سوی دیگر، ستاره صبحگاهی به عنوان الگوی معکوس صعودی شناخته میشود؛ در این نمونه، کندل اول نزولی بوده و کندل دوم با الگوی دوجی، بیثباتی قیمت را نشان میدهد، در حالی که کندل سوم با بدنه بلند و رنگ متناسب، حرکت صعودی را اعلام میکند. این الگوها علاوه بر تأیید روند، به معاملهگران کمک میکنند که ورودیهای معاملاتی دقیقتری داشته باشند.
توصیه مهم درباره الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال فارکس
به یاد داشته باشید که هیچ الگویی در تحلیل تکنیکال فارکس یک اطمینان 100 درصدی از حرکتهای آتی قیمتها نمیدهد.
استفاده موثر از انواع کندل استیک در معاملات، نیازمند درک عمیق بازار، تجربه و تحلیل چند عاملی است که ممکن است شامل خبرهای اقتصادی، روندهای بازار و دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند شاخصهای میانگین حرکتی، RSI و MACD باشد.
معاملهگران توصیه میکنند که تا جایی که ممکن است از الگوهای شمعی به همراه سایر ابزارهای تاییدکننده استفاده شود تا از احتمالات و ریسکهای مرتبط با معاملات، به بهترین شکل ممکن اجتناب شود.
آنچه در مقاله “کندل استیک چیست؟” خواندید…
نمودار کندل استیک نموداری است که روند قیمت در آن با کندلهای صعودی یا نزولی نمایش داده میشود. هر کندل بسته به تایم فریم، عملکرد بازار در یک بازه زمانی مشخص را نشان میدهد.
بهطورکلی الگوهای کندل استیک به سه دسته تقسیم میشوند: الگوهای ادامه دهنده، الگوهای صعودی برگشتی و الگوهای نزولی برگشتی. در انتهای یک روند نزولی، الگوهای کندل صعودی برگشتی و در انتهای یک روند صعودی، الگوهای کندل نزولی برگشتی شکل میگیرند؛ به عبارت دیگر زمان شکلگیری این الگوها، انتظار بازگشت روند را داریم. به استثنای چند الگوی بازگشتی و کندلهای دوجی، اکثر الگوهای کندلی بازار، ادامهدهنده روند هستند.
سوالات متداول
❓ نمودار کندل استیک چیست؟
✅ نمودار کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی (Japanese candlestick chart) نوعی نمودار برای نشان دادن حرکات قیمت در بازارهای مالی، از جمله فارکس است. این نمودارها به تحلیلگران تکنیکال این امکان را میدهند که عملکرد قیمت داراییهای مالی مانند سهام، ارزها، کالاها و غیره را در طی یک دوره زمانی مشخص مشاهده کنند.
❓ اجزای تشکیلدهنده هر کندل چیست؟
✅ بدنه اصلی شمع (Real Body) فاصله بین قیمت باز شدن (Opening Price) و قیمت بسته شدن (Closing Price) را نمایش میدهد. خطوط باریکتر یا همان سایهها (Shadows) که به سمت بالا و پایین بدنه کشیده شدهاند، نمایانگر بالاترین و پایینترین قیمتهایی هستند که در طول آن دوره زمانی دیده شدهاند.
❓ انواع الگوهای کندلی کداماند؟
✅ بهطورکلی انواع کندل استیکها به سه دسته الگوهای صعودی برگشتی، الگوهای نزولی برگشتی و الگوهای ادامهدهنده تقسیم میشوند.
❓ انواع کندلهای صعودی و نزولی برگشتی کداماند؟
✅ برخی از رایجترن انواع کندلهای نزولی و صعودی برگشتی عبارتند از: الگوهای کندلی چکش، هارامی، ستاره دنبالهدار، سه کلاغ سیاه و مرد حلق آویز