مکتب اقتصادی چیست؟ مکتبهای اقتصادی به معنای دیدگاههای مشترک اقتصادی میان گروهی از اندیشمندان پیرامون نحوه ساز و کار اقتصاد است. اگرچه همه اقتصاددانان در مکاتب اقتصادی قرار نمیگیرند، اما طبقهبندی اقتصاددانان در مکتبهای فکری اقتصادی، بهخصوص در دورهی مدرن، امری رایج است.
در این مطلب به معرفی انواع مکتبهای اقتصادی و بررسی آنها در کشورهایی اروپایی و آسیایی میپردازیم.
فهرست مطالب:
مکتب اقتصادی چیست؟ (Economic School)
مکاتب اقتصادی به مجموعهای از نظریهها و اندیشهها درمورد نحوه عملکرد اقتصاد و چگونگی تخصیص منابع اطلاق میشود.
مکاتب اقتصادی مختلف، دیدگاههای متفاوتی درمورد نقش دولت در اقتصاد، مالکیت خصوصی، بازار آزاد و عدالت اجتماعی ارائه میکنند.
اندیشههای اقتصادی را میتوان به 3 مرحله تقسیم کرد:
- پیشامدرن: در این دوره اندیشههای اقتصادی در جوامع یونانی – رومی، هندی، ایرانی، اسلامی و امپراتوری چین شکل گرفت. این دوره شامل نظریات و رویکردهای مختلفی بود.
- مدرن اولیه: در این دوره مکتبهای مرکانتیلیسم (Mercantilism) و فیزیوکراسی (Physiocracy) به بیان قواعد علمی اقتصاد پرداختند.
- مدرن: این دوره با آدام اسمیت و اقتصاد کلاسیک در اواخر قرن ۱۸ آغاز شد و اقتصاد مارکسی کارل مارکس و فردریش انگلس در اواسط قرن نوزدهم توسعه یافت. نظریه اقتصادی سیستماتیک عمدتاً از آغاز دورهی مدرن توسعه یافته است.
معرفی 5 مکتب اقتصادی مهم
تا اینجا متوجه شدید مکتب اقتصادی چیست، در این بخش برخی از مهمترین مکاتب اقتصادی را معرفی کردهایم:
- سرمایهداری – Capitalism
- سوسیالیسم – Socialisme
- کِینِزیَن – Kinesin
- نئوکلاسیک – Neoclassical
- کمونیسم – Communisms
بررسی مکاتب اقتصادی به معنای بررسی و تحلیل نظریات و دیدگاههای مختلف در زمینه اقتصاد است. این مکاتب، مجموعهای از نظریات و رویکردهای مختلف را درباره تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات، مورد بررسی قرار میدهند.
مکتب اقتصادی کمونیسم چیست؟
کمونیسم یک سیستم سیاسی و اقتصادی با هدف ایجاد جامعهای بیطبقه است که در آن ابزارهای اصلی تولید مانند معادن و کارخانهها در مالکیت و کنترل مردم باشد. هیچ دولت یا ملک خصوصی یا ارزی وجود ندارد و ثروت بین شهروندان بهطور مساوی یا براساس نیاز فردی تقسیم میشود.
بسیاری از اصول کمونیسم از آثار کارل مارکس انقلابی آلمانی سرچشمه میگیرد که (به همراه فردریش انگلس) مانیفست کمونیست (1848) را نوشت. لازم به ذکر است که در طول زمان تغییراتی در سیستم کمونیسم اولیه داده شد؛ اما تأثیرگذارترین تغییرات توسط ولادیمیر لنین، رهبر شوروی سابق پیشنهاد شد که بهطور مشخص از استبداد حمایت میکرد.
زمانی حدود یک سوم جمعیت جهان تحت حکومتهای کمونیستی زندگی میکردند، بهویژه در اتحاد جماهیر شوروی. امروزه کمونیسم تنها در پنج کشور چین، کره شمالی، لائوس، کوبا و ویتنام شکل رسمی حکومت است. بااینحال، هیچ یک از اینها با تعریف واقعی کمونیسم مطابقت ندارد؛ در عوض میتوان گفت که آنها در مرحله انتقال قدرت میان نظام سرمایهداری و استقرار کمونیسم هستند.
پیشتر چنین مرحلهای توسط کارل مارکس ترسیم شد که شامل ایجاد دیکتاتوری پرولتاریا میگردد. کشور چین که در حال حاضر دومین اقتصاد بزرگ دنیا را در اختیار دارد، در سایه کمونیسم اقتصادی موفق شده است تا در بسیاری از بخشها ازجمله تولید و فناوری مطرح شود؛ اما همچنان شاهد ارزش پایین یوآن دربرابر سایر ارزهای اصلی هستیم و این خود گواهی بر عدم کارآیی این سیستم است.

اقتصاد آزاد
ایالات متحده که دارای یک سیستم اقتصادی آزاد است، این توانایی را دارد که با تکیهبر سیستم اقتصادی مختلط که ویژگیهای سرمایهداری و سوسیالیسم را در خود جای داده است، عملکرد مثبت و قابل قبولی را از خود به نمایش بگذارد. قدرت دلار آمریکا در بازارها هر روز در حال افزایش است و کنترل بازارهای مالی را در اختیار دارد.
سیستم اقتصادی مختلط از مالکیت خصوصی محافظت کرده و سطحی از آزادی اقتصادی را در استفاده از سرمایه امکانپذیر میکند؛ اما دولتها نیز در فعالیتهای اقتصادی برای منافع عمومی و دستیابی به اهداف اجتماعی مداخله میکنند.
اقتصاد مختلط دارای عناصر بازار آزاد و مداخله اقتصادی دولت است. در اقتصاد آزاد بسیاری از معاملات خصوصی مجاز هستند، اما فقط در شرایطی که با اهداف دولت همسو باشد.
چندین روش مختلف برای تغییر بازار در یک اقتصاد مختلط وجود دارد. دولتها ممکن است محدودیتهایی را برای تراکنشهای داوطلبانه، مانند صدور مجوز یا الزامات نظارتی، اعمال کنند. دولت همچنین ممکن است مالک اموال عمومی باشد یا خدمات عمومی ارائه دهد و از سیاستهای مالیاتی یا یارانهها برای تغییر سیگنالهای قیمتی بازار استفاده کند.
مکتب اقتصادی کشورهای اروپایی چیست؟
کشورهای اروپایی از مکاتب اقتصادی مختلفی پیروی میکنند که بر اساس تاریخ، فرهنگ و سیاستهای خاص هر کشور شکل گرفته است.
بهطورکلی بسیاری از کشورهای اروپایی از نظریههای اقتصادی کینزی و نئولیبرالیسم تأثیر پذیرفتهاند. اقتصاد کینزی بر این باور است که دولتها باید در اقتصاد دخالت کنند تا ثبات اقتصادی را حفظ کرده و از رکود جلوگیری کنند. نئولیبرالیسم از سوی دیگر، بر اهمیت بازارهای آزاد و کاهش نقش دولت در اقتصاد تأکید دارد.
علاوهبر این، منطقه اقتصادی اروپا (EEA) نیز وجود دارد که بازار واحد اتحادیه اروپا را به کشورهای عضو انجمن تجارت آزاد اروپا گسترش میدهد و امکان جابهجایی آزاد افراد، کالاها، خدمات و سرمایهها را فراهم میکند.
در مورد مکاتب اقتصادی کشورهای اروپایی، میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
- اقتصاد اجتماعی بازار: بسیاری از کشورهای اروپایی مانند آلمان و کشورهای اسکاندیناوی، از مدل اقتصاد اجتماعی بازار پیروی میکنند که ترکیبی از بازار آزاد و سیاستهای رفاهی است. این مدل به دنبال تعادل بین کارآیی بازار و عدالت اجتماعی است.
- اقتصاد مختلط: فرانسه و برخی دیگر از کشورها از مدل اقتصاد مختلط استفاده میکنند که در آن دولت نقش قابل توجهی در تنظیم بازار و ارائه خدمات عمومی دارد.
- سوسیال دموکراسی: کشورهایی مانند سوئد و دانمارک از مدل سوسیال دموکراسی پیروی میکنند که بر تأمین امنیت اجتماعی و توزیع عادلانهتر ثروت تأکید دارد؛ درحالیکه از اقتصاد بازار حمایت میکند.
این تنوع در مکاتب اقتصادی نشاندهنده پیچیدگی و تفاوتهای فرهنگی و سیاسی در اروپا است و هر کشوری براساس شرایط خود بهترین رویکرد را انتخاب میکند.
مکاتب اقتصادی در کشورهای آسیایی
مکاتب اقتصادی در کشورهای آسیایی و بلوک شرق متنوع هستند. در آسیا توسعه اقتصادی بر پایه تولید مواد ناخالص و منابع زیاد است.
کشورهایی مانند چین، هند، ژاپن، اندونزی و کره جنوبی از نظر تولید ناخالص داخلی (GDP) برتر هستند. شاخص GDP یکی از شاخصهای کلان اقتصادی است که نشاندهنده میزان درآمد یک کشور از فعالیتهای اقتصادیاش است. درباره تولید ناخالص داخلی، اینجا بیشتر بخوانید.

در کشورهای درحال توسعه همانند قطر، امارات متحده عربی و… باتوجهبه تلاش دولتها برای فاصله گرفتن از سیستمهای اقتصادی سنتی و حرکت بهسوی اقتصاد آزاد، شاهد رشد اقتصادی و تقویت ارزش ارز هستیم؛ از طرفی باتوجهبه ذخایر چشمگیر نفتی در کشورهای خاورمیانه و وابستگی اقتصادی این منطقه به نفت، باید دید که با گسترش مدل اقتصاد آزاد و کاپیتالیسم اقتصادی، آیا میتوانیم شاهد ظهور قدرتهای اقتصادی تازه در جهان باشیم؟!
چکیده آنچه در مقاله “مکتب اقتصادی چیست؟” خواندید:
اگر بهعنوان جمعبندی بخواهیم توضیح دهیم مکتب اقتصادی چیست، باید بگوییم: “مکاتب اقتصادی نظریههای مختلفی را درباره علم اقتصاد ارائه میدهند. این نقطه نظرها به تحلیل مسائل مختلف مانند تولید، توزیع، مصرف، تورم، بیکاری، سیاستهای مالی و پولی و رشد اقتصادی میپردازند.
هر مکتب اقتصادی دیدگاه خاص خود را دارد. از مکتب کلاسیک تا مکتب نئوکلاسیک، هر یک نقش مهمی در تاریخ اقتصاد داشتهاند.
در این مقاله مکاتب اقتصادی قدرتهای بزرگ اقتصاد جهانی را مورد بررسی قرار دادیم؛ اما باید گفت که نمیتوان با قطعیت در مورد برتری یک مدل اقتصادی و یا ناکارآمدی سایر مکاتب اظهار نظر کرد.